چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۸
گلشن؛ روایت حماسه‌ها و خاطرات یک زن یزدی در دل تاریخ ایران

یزد- کتاب گلشن که به روایت زندگی یکی از زنان فعال یزدی می‌پردازد، منتشر شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در یزد، کتاب «گلشن» از تولیدات سازمان زنان اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس یزد منتشر شد.

این کتاب توسط ابوالفضل وکیلی تألیف شده و در قطع رقعی اروپایی و در ۸۹ صفحه توسط انتشارات خط شکنان به چاپ رسیده است.

کتاب «گلشن» به بیان خاطرات لادن گلشن می‌پردازد و شامل داستان‌هایی از دوران انقلاب، حجاب، دفاع مقدس و اردوهای راهیان نور است. این بانوی یزدی، در حوادث دوران انقلاب نقش مؤثری داشته و پس از آن در امور پشتیبانی جنگ فعالیت کرده است. او سال‌هاست که به عنوان راوی اردوهای راهیان نور فعالیت می‌کند.

برشی از کتاب:

یادم می‌آید در یک روز سرد زمستانی سال ۱۳۵۶ دو نفر از همکلاسی‌هایم که از روستا به مدرسه می‌آمدند، ۱۰ دقیقه دیرتر از معلم رسیدند. آنها همیشه روسری سر می‌کردند و از خانواده‌های مؤمن آن منطقه محسوب می‌شدند. خانم معلم که خودش کاملاً بی‌حجاب بود به جای اینکه آنها را درک کند و با مهربانی برخورد کند، سرشان را با دو دستش گرفت و چندین بار محکم بهم کوبید. بعد روسری آنها را از سرشان کشید و داد زد: «چراروسری سر می‌‎کنید؟! موهایتان شپش می‌گیرد!»

اشک همه ما درآمده بود اما جرأت گفتن یک کلمه هم نداشتیم. بعد از کلاس آن دو نفر روسری‌های خود را که روی زمین افتاده بود و پامال معلم شده بود، برداشتند و دوباره سر کردند.

من که تا آن زمان کلاه به سر می‌گذاشتم از کلاس دوم راهنمایی به بعد متوجه شدم که باید روسری سر کنم و موهای خود را کامل بپوشانم اما وقتی به مدرسه می‌رفتم، بچه‌های کلاس مسخره‌ام می‌کردند و با اخم و ناراحتی معلم‌ها روبه‌رو می‌شدم اما در همان اواخر دوران شاه، حجاب را برگزیده بودم و دوستش داشتم. وقتی هم با فریده راشد یزدی همکلاس شدم، بیشتر لذت می‌بردم چون در موقعیتی بودیم که کسی به این موضوع اهمیت نمی‌داد و حتی با آن برخورد هم می‌شد. فریده، از همان ابتدای ورود به مدرسه ما، با مقنعه و چادر مشکی بود و اگر هم چادرش رنگی بود، با کش آن را بر روی سرش محکم می‌کرد تا هنگام راه رفتن نیفتد و لیز نخورد. وقتی در مدرسه قدم می‌زد، همه او را با انگشت و اشاره نشان می‌دادند و می‌گفتند: «تبعیدی راببینید! چه تیپ و قیافه‌ای درست کرده!»

بچه‌های مدرسه فکر می‌کردند که چون همکلاسی‌شان دختر یک تبعیدی است، این پوشش و ظاهر را دارد ولی رفتار و برخورد فریده و خواهرش باعث شد، خیلی از بچه‌ها حتی خود من از حجاب خوششان بیاید و آن را به عنوان پوشش برای خود انتخاب کنند و رابطه خوبی با آن داشته باشند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها