سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، الهام بهروزی: سیدجعفری حمیدی، تنها یک شاعر یا نویسنده نبود، او معرفتشناسی زبده بود که در کلاسهای درس خود در دانشگاه در پی تربیت دانشجویانی باورمند و تاریخدان و ادبشناس بود. حمیدی در طول بیش از ۵۰ و اندی سال، شاگردان بیشماری را تربیت کرد که امروز بسیاری از آنها خود به شاعران و نویسندگان و روزنامهنگاران باتجربهای مبدل شدهاند.
او در دانشگاه نظم و نثر تدریس میکرد و متون کهنی چون شاهنامه، سیاستنامه، بوستان سعدی، دیوان حافظ، دیوان رودکی و منوچهری و… را با بیانی روان و ساده و دانشی وسیع برای دانشجویان به زبان امروزی برمیگرداند.
او با پرورش نسلی فرهیخته و آثاری قابل تامل و مبتنی بر تاریخ و ادبیات بوشهر، نقش برجستهای را در توسعه فرهنگی و ادبی این دیار ایفا کرد. حمیدی در دورهای با راهاندازی جایزهای با هزینه شخصی به بازشناسی استعدادهای نو ادبی و جوان در زادگاه خود همت گماشت. او بدین شکل کوشید تا مشوقی برای رشد و بالندگی آیندگان این دیار در عرصه ادبیات و خلق آثار نو باشد.
حمیدی علاقه زیادی به بوشهر داشت و در عرصه بوشهرشناسی آثار ماندگاری را پدید آورد که از میان آنها میتوان به «فرهنگنامه بوشهر» که دربردارنده کلمهها، ترکیبات (اعم از واژگان رایج یا واژگان فراموش شده)، اعلام جغرافیایی، سابقه تاریخی، معرفی مکانهای مختلف عمومی یا خصوصی، اماکن قدیمی و مذهبی، قلعهها، دژها، شهرها، روستاها، انواع غذاها، آداب و رسوم و نظایر آن، همچنین اعلام تاریخی، طبیعی، انسانی، معرفی شخصیتهای مختلف دینی، ادبی، سیاسی، ورزشی، هنری، احکام، کتب، رسایل و مانند آن است و همچنین «فرهنگ واژههای بوشهری»، «بوشهر من» و… اشاره کرد.
او ضمن پرداختن به ادبیات، در اثری به مطبوعات بوشهر گریزی زد که ماحصل مطالعات و پژوهشهایش در این زمینه در اثری به نام «بوشهر در مطبوعات عصر قاجار» منتشر شد.
سید جعفر حمیدی، افزون بر اینکه پژوهشگر و استاد در حوزه ادبیات ایران بود، شاعری خلاق و بوشهرشناسی دغدغهمند بود که تا واپیسین لحظات زندگیاش شیفته بوشهر و مردمانش ماند. او شاعری بوشهردوست بود که اوج بوشهردوستی او را میتوان در قطعات شعرش بهویژه در شعر «سی بوشهر» که به زبان محلی سروده بود، دید:
«سی بوشِر هیچکه دِلش مثل مو غمگین نبیده
دل هیچکی مثِ مُو، یه کاسه خین نبیده
بخدا وختی که فکرش میکُنم، تَش میگیرُم
هیچکه دردِش مثِ مو، اینهمه سنگین نبیده
اُوِ دِریاش که میگِن شورِن و خِرّه نِمِکن
سی مو مثل شِکِرن، شیرینتر از این نبیده
تو کیچه پس کیچههاش، وختی که تیفون میپیچه
هیچ غُناهِشتی ایجور دلکش و شیرین نبیده
اَی صِدُوی غِرّه طراقاش شُو بارونی خِشِن
ازو خَش تر بخدا، تاچین و ماچین نبیده
خیلی شهرا نبیده، وختی که بوشِر بیده تِش
مث بوشر زیتَرا شهری خوش آیین نبیده
اگه حالا ایجورِن، غربت غم تو دِلِشن
زیتَرا مثل حالا، اینهمه دل خین نبیده
تُوسّوناش اگه گرمِن، مِگه تخصیر خوشِن
اُو هواش ایجورین، بیخودی همچین نبیده
تو زمسّون عوضش مثل بهارن زمیناش
هر کجا سیل میکنی، بی گل و نسرین نبیده
سی چه میگین کیچههاش اُوشُلی و پر سَبَخِن
کیچههاشَم بخدا، ایجور که میگن نبیده
پس اَفتو که بری دل سی بوشِر پر میزنه
خاک هیچ جُوی دیگه دامنگیر و سنگین نبیده»
همانطور که در بالا اشاره شد، حمیدی اشراف چشمگیر و دانش وسیعی در حوزه متون کهن ادبی داشت که حاصل مطالعات مستمر و پیوسته و عمیق او بود. او شاهنامه را عمیقاً خوانده و درک کرده بود و در کلاسهای درسش همواره از اهمیت این شاهکار ادبی در هویتیابی نسل جوان سخن میراند؛ چراکه شاهنامه نقش شگرفی در حفظ زبان فارسی و تحکیم فرهنگ ایرانی ایفا کرده است.
حمیدی بر نخستین سرودههای پارسی و شاعران ایرانی احاطه و شناخت کافی داشت. همیشه در حین تدریس آثار شاعرانی چون فردوسی، سنایی، منوچهری، نظامی، حافظ و سعدی میکوشید اندیشه و مولفههای زبانی آنها را مورد واکاوی قرار دهد تا تاثیر آنها را بر ادبیات ایران در عصرهای گوناگون بازنمایی کند. او رندی و جامعهشناسی حافظ را دلیل ماندگاری این شاعر میدانست و سهلالممتنع بودن شعرهای سعدی را حاصل سخندانی و زبانشناسی او معرفی میکرد و فردوسی را برهانی روشن برای ایراندوستی و وطنپرستی و بازآفرین و حافظ زبان فارسی در عهدی برمیشمرد که از هر طرف اقوام مهاجم در پی انزوا و فراموشی آن بودند.
حمیدی با تالیف آثار پژوهشی نظیر رودکی و منوچهری، فرخیسیستانی و کسایی، گلبانگ سربلندی، متون عرفانی، گزیده متون فارسی، آیین نگارش و… کوشید تا سیمای روشنتری از شاعران کلاسیک ایران به نسلهای جوان و دانشگاهی ارائه کند تا جایی که برخی از این آثار که با همکاری سید احمد حسینی کازرونی تدوین و منتشر شدهاند، تصحیحی روان و خوانا به دانشجویان ادبیات عرضه کرده و همچنان جزو منابع دانشگاهی شناخته میشوند.
از سیدجعفر حمیدی بالغ بر ۴۰ مقاله علمیپژوهشی و بیش از ۳۰ کتاب منتشر شده است که از جمله آنها میتوان به «وصلت در سده تظلم»، «ابراهیم ابراهیم»، «از خون کبوتران»، «ابر باران بار»، «از سایه تا نشان»، «آینه شروهکسرایی»، «وزیرکشان»، «تاریخ نگاران»، «سعدی در کیش»، «تاریخ اورشلیم»، «بوشهر در مطبوعات عصر قاجار، «بندر ریگ»، «فرهنگنامه بوشهر»، «سی بوشهر»، «صد رباعی، صد غزل، صد دوبیتی» و … اشاره کرد.
سیدجعفر حمیدی در عمر ۸۸ ساله خود، همواره مروج ادبیات فارسی و مبلغ تاریخ و ادبیات عامه بوشهر بود. او با رسانهها ارتباط خوبی داشت و بخشی از آموزهها و یافتههای ادبی و تاریخی خود را در یادداشتها و مقالات ژورنالی در نشریات ملی و محلی استان بوشهر منتشر میکرد تا بدین شکل با مخاطب عام سخن از ادبیات و فرهنگ و تاریخ بگوید و آنها را با بخشی از گنجینههای ادبی و تاریخی این سرزمین آشنا و مانوس کند.
جامعه ادبی جنوب، این ادیب و شاعر را شامگاه شنبه، ۳۰ فروردین از دست داد.
نظر شما