به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، سمیه سلطانپور دبیر نشست «عصر ناداستان» در سالن آسمان حوزه هنری قم در گفتوگو با فاطمه سادات جلالیفرد پیرامون کتاب «وقتی همه رفتند» گفت: نشست «عصر ناداستان» قرار است به صورت ماهانه برگزار شود و در هر ماه یک کتاب ناداستان معرفی و با نویسنده آن حول محور یکی از موضوعاتی که به ناداستان مربوط است، گفتوگو شود.
وی اضافه کرد: کتابهای ناداستان بدون هیچ دخل و تصرف و تخیلی زندگی ناب انسانهاست. ما آدمها در دایره دوستی و روابطمان با انسانهایی که در ارتباط هستیم تقریباً مشابه همیم ولی با خواندن ناداستان با آدمهایی آشنا میشویم که با ما متفاوت هستند. اگر در داستاننویس باشیم سوژههای جدیدی در ناداستان میبینیم و مطمئنیم که تخیل در آنها دخیل نیست، لذا میتوانیم از آنها در داستانمان استفاده کنیم.
سلطانپور بیان کرد: متن خیلی روان و داستانی نوشته شده است و خیلی راحت آن را خواندم. چند فصلی که به ماجرای استخبارات میپردازد آنقدر پرهیجان تعریف میشود که موقع خواندن متن پر از دلشورهایم که نکند آن فرد آزاد نشود. به نظرم این حس و حال برمیگردد به قلم نویسنده که خواننده را در آن لحظه قرار میدهد. کتاب با دقت پخته و خوب نوشته شده است.
دبیر نشست «عصر ناداستان» تصریح کرد: کتاب «وقتی همه رفتند» روایتی از سالهای اسارت آزاده جانباز سید حسن حدادی است. این روایتها موضوع اصلی کتاب است که از سال اسارت تا آزادی وی را در برمیگیرد و چند فصل هم به صورت مختصر به زندگی تولد تا زمان اسارت آقای حدادی پرداخته است.
قبل و حین مصاحبه تحقیق و پژوهش میکردم
در بخش دیگری از این نشست با فاطمه سادات جلالیفرد نویسنده کتاب «وقتی همه رفتند» گفت: قبل از اینکه وارد مصاحبه با آقای حدادی شوم یک سری از کتابهایی که درباره روایت اسرا بود را مطالعه کردم تا بدانم روایت اسرا در چه موضوعاتی کار شده است و از طرفی با فضای عراق و اسارت و اتفاقات آن آشنا شوم.
وی یادآور شد: در حین مصاحبه هم پژوهش انجام میدادم. مثلاً اگر آقای حدادی اسامی اردوگاه مکان یا برخی اسرا را مطرح میکردند، بعد از مصاحبه درباره آنها پژوهش و تحقیق میکردم و مجدد در مصاحبه بعدی سوالهایی که برایم پیش آمده بود را برطرف میکردم.
این نویسنده تاکید کرد: مصاحبهها را تا آنجایی که وقت اجازه میداد در حین گفتگو پیاده میکردم اما خیلی اوقات وقت اجازه نمیداد. برای اینکه روند مصاحبه را گم نکنم وقتی مصاحبهها آماده میشدند، مصاحبه قبلی را گوش میکرد، نتبرداری انجام میدادم و بعد از اتمام همه مصاحبهها آنها را بر اساس موضوع و سال تقسیم بندی میکردم.
جلالیفرد ادامه داد: موضوعات و سالها را کنار هم قرار میدادم و بخشهایی که اتفاق محور بود و شخصیت داشت برای نوشتن در اولویت قرار میدادم. سعی کردم یه خط روایی داستانی تعریف کنم و بر اساس آن کار را پیش ببرم.
نظر شما