یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۰
«نانوشته‌های فصل باد»؛ مجموعه شعری پس از درگذشت شاعر

تازه‌ترین مجموعه شعر علیرضا طبایی با عنوان «نانوشته‌های فصل باد» منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا مجموعه شعرهای نیمایی علیرضا طبایی با عنوان «نانوشته‌های فصل باد» که دربرگیرنده ۴۸ قطعه شعر با مضامین اجتماعی و عاطفی از این شاعر و ترانه‌سرای فقید است، منتشر شد. اغلب این شعرها در ۲ دهه اخیر سروده شده‌اند. طبایی در واپسین روزهای زندگی خود، مراحل نهایی آماده‌سازی و بازبینی این کتاب را به پایان رساند و آن را برای چاپ در اختیار ناشر قرار داد.

در یکی از اشعار از این مجموعه آمده است:

نام مرا به خاطر بسپارید

نام «علیرضای طبایی» را

شوریده‌ای که یک روز

با کاروان حله، فراز آمد

می‌خواست در شبانه ایرانشهر

در ازدحام شعبده و طامات

درهای‌وهوی راسته قفل‌سازها

خورشید را به گردن مردان، و ماه را

بر گیسوان شهر بیاویزد

با کاروان حله، فراز آمد

اما حرامیان گذرگاه

خیل ردای پند به دوشان

جمع رفیق قافله اما شریک دزد

کالای کاروان را، تاراج خشم کردند:

لبخند و مهربانی و گندم را

خورشید و ماه و شعر و ترنم را....

نام مرا به حافظه بسپارید...

طبایی اولین مجموعه شعرش را با عنوان «جوانه‌های پاییز» در تیرماه ۱۳۴۴ منتشر کرد. او از سال ۱۳۴۸ به ترانه‌سرایی روی آورد و طی چند سال موفق به خلق ترانه‌های ماندگاری همچون «طلسم آرزوها»، «کوچه میعاد»، «عشق تو نمی‌میرد»، «تنها با گل‌ها»، «شهر فرنگه چشمات»، «مرد سرگردان»، «یاد آن شب‌ها»، «دختر دریاها»، «آسمان آسمان»، «نگاهم با نگاهت قصه‌ها داره» و… شد. طبایی همچنین به مدت ۱۴ سال مسئولیت اداره صفحات شعر مجله «جوانان امروز» را برعهده داشت.

از این شاعر و ترانه‌سرا پیش از این، مجموعه شعرهای «جوانه‌های پاییز» سال ۱۳۴۴‌؛ انتشارات پیروز، «از نهایت شب» سال ۱۳۵۰‌؛ انتشارات بامداد، «خورشیدهای آن سوی دیوار» سال ۱۳۶۰؛ انتشارات توس، «شاید گناه از عینک من باشد» سال ۱۳۸۵‌؛ انتشارات آیینه جنوب (این مجموعه به عنوان کتاب سال‌، برگزیده جایزه شعر خبرنگاران شد.)، «مادرم ایران» سال ۱۳۹۱؛ انتشارات شادان، «تندر اما ناگهانی‌تر» سال ۱۳۹۲؛ انتشارات آوای کلار، «تاک کهنسال و خوشه‌های صبح» سال ۱۴۰۱؛ انتشارات آرادمان و مجموعه ترانه «عشق تو نمی‌میرد» سال ۱۴۰۱؛ انتشارات آرادمان منتشر شده است.

چاپ نخست «نانوشته‌های فصل باد» در ۸۸ صفحه و بهای ۱۰۰ هزارتومان در بامداد نو روانه بازار کتاب شده است.

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 2
  • Zeynab IR ۰۷:۱۰ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۹
    ای کاش کمک کنن کتاب شاعرهایی که توانایی چاپ کتاب ندارن،به چاپ برسه پایین شهر پرازشاعرانی هست که برگ برگ نوشته هاشون توکوچه پس کوچه های سردرگمی به فنارفته
  • ⛈️ IR ۲۱:۲۴ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۹
    دوسه سال قبل تو یه گروه بانوان بودم واتساپ. یه روز مدیرگروه یه شعر ارسال کرد،درجواب گفتم اگه سوزن نخ کرده بود آبرومندونه تر بود.اومد گفت اینو فلانی از فلان شهر گفته؛جواب دادم مهم نیست کییه واز کجاس .این که چیچی گفته مهمه.از گروه حذفم کردن.😁

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها