به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، منصوره محمدی مزینان شاعر در پی شهادت آیتالله رئیسی و جمعی از همراهان شعر سرود. متن شعر به شرح زیر است.
یکشنبه که بر ضریح شب برف نشست
در موج بلا ساحت آیینه شکست
طوفان زد و قلب ملت ما پژمرد
وقتی که رئیسی به رجائی پیوست
تو آینه دار عزت و امّیدی
از نور دلت به جان ما تابیدی
وللّه اگر زمین شهادت میداد
میگفت تو از طایفه خورشیدی
جانی که تن تو چاک چاک افتاده
هر گوشه دشتت گل پاک افتاده
آنقدر که یاس از تنت روییده
یک تکه بهشت روی خاک افتاده
گل از نفس افتاده ولی جان دارد
درخاک بقا ریشه پنهان دارد
گل کن گل من که آسمان ایران
ابریست… هوای بوسه باران دارد
با رود عطش همیشه جاری شدهای
درد است دچار بیقراری شدهای
ای دشت که لاله از تنت روییده
با خون شهید آبیاری شدهای
از قدرت سرخ نام تو میترسند
از پرچم سبز بام تو میترسند
اینها که به فکر کشتن ما هستند
هر لحظه از انتقام تو می ترسند
این موجِ رها که در پی مقصود است
جاری شده از کوه صلابت… رود است
دریاب که ملت حسینی یک عمر
در آرزوی همین شهادت بوده است
یک روز ورق دوباره برمی گردد
موعود به یک اشاره بر میگردد
خورشید که پشت ابر پنهان شده است
با لشکری از ستاره برمیگردد
نظر شما