دوشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۴
فارسی امروزه در بطن زندگی مردم هندوستان جای دارد/ تدریس زبان فارسی در مدارس هند

عزیز مهدی، شاعرهندی و فارغ التحصیل دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی عنوان کرد: اکنون در هندوستان، فارسی در بافت اجتماعی و بطن زندگی روزمره هندوستان حضوری مشهود دارد.

عزیز مهدی، شاعر هندی و فارغ التحصیل دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی در حاشیه بازدید از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا با اشاره به اینکه از مهمانان ویژه در هجدهمین جشنواره شعر فجر است، عنوان کرد: در سال‌های اولیه برگزاری جشنواره شعر فجر با این جشنواره همراه و با شاعران ایرانی آشنا شدم. اکنون جشنواره شعر فجر ایران به جایی رسیده که در سطح جهانی شناخته شده است. اگر بخواهم مقایسه کنم ما یک جشنواره ادبی «جیپورم داریم که به طور کل ادبیات و شعر را پوشش می‌دهد و در آن بیشتر روی شعر به زبان‌های هندی، اردو و انگلیسی تمرکز می‌شود، اما قدمت جشنواره جیپور از فجر بیشتر نیست و بعد از آن شروع شده است.

وی با اشاره به حضور علیرضا قزوه به عنوان دبیر جشنواره شعر فجر امسال افزود: شرکت شاعران هندی در جشنواره شعر فجر به خاطر حضور موثر علیرضا قزوه در هند بوده است. بهترین نمونه آن بلرام شکلا، شاعر هندی است که شاگرد علیرضا قزوه بوده و شاعران جوان هندی از جمله نقی عباس کیفی، مهدی باقرخان، زینت کیفی جزو شاعرانی هستند که با حضور قزوه در هند تشویق شدند به زبان فارسی شعر بگویند.

امروز فارسی در بطن زندگی مردم هندوستان جای دارد

این شاعر هندی درباره اشتراکات زبانی و فرهنگی ایران و هند تصریح کرد: اگر کتاب‌های قدیمی ایران و هند را مشاهده کنید نمونه‌های فراوانی وجود دارد که ارتباط هند و ایران را نشان می‌دهد. این ارتباط فقط به سبک هندی برنمی‌گردد، بلکه به حداقل سه هزار سال پیش می‌رسد. این ارتباط فرهنگی و زبانی ما به زمان اوستا و ریگ‌ودای هند برمی‌گردد، به کلمات فراوان مشترک که بین دو کتاب قدیمی وجود دارد. اکنون در هندوستان فارسی در حدی مشهود در بافت اجتماعی و در بطن زندگی روزمره هندوستان حضور دارد و کسانی هم که از کلمات فارسی استفاده می‌کنند فکر می‌کنند اینها کلمات هندی است. فارسی تا این حد در ریشه و بافت اساسی جامعه ما خودش را پیوند زده که تلفیقی از فارسی و هندی و کمی زبان‌های دیگر به عنوان زبان هندوستانی شناخته می‌شود. حتی کلماتی فارسی داریم که در ایران استفاده نمی‌شود اما ما در هند کاربرد دارد. به طور مثال در ایران می‌گویند باران و در هند می‌گوییم بارش یا در هنگام فوت کسی ایرانی‌ها تسلیت می‌گویند اما در هند ما از کلمه دل‌آسا استفاده می‌کنیم. علاوه بر کلمات ما ضرب المثل‌هایی داریم که بین ایران و هند مشترک است.

زبان فارسی به زودی در مدارس هند تدریس می‌شود

این پژوهشگر رشته زبان و ادبیات فارسی با اشاره به سیاست جدید آموزش و پرورش دولت هند گفت: فارسی جزو زبان‌های کلاسیک هند شناخته شده و به‌زودی در مدرسه‌ها تدریس می‌شود. متاسفانه در هند تا به امروز ما به غیر از دانشگاه‌های اصلی کشور هیچ جای خاصی نداشتیم که فارغ التحصیلانی که از دانشگاه‌های مختلف بیرون می‌آیند در آن مشغول به کار شوند. وقتی کسب و کار نباشد ریشه آن زده می‌شود. در سال‌های پیش رو طرحی داریم که در تمام مدارس هند یک معلم زبان فارسی باشد. اگر این اتفاق بیفتد ظرفیت بالایی را برای اشتغال کسانی که زبان فارسی می‌خوانند خواهیم داشت. این اقدام که فارسی جزو زبان کلاسیک هند باشد گام بزرگی است. انگلیسی‌ها این اتفاق را رقم زدند که فارسی را از بین زبان‌های هند خارج کنندو این ذهنیت را ایجاد کردند که اگر درس خوانده هستید باید انگلیسی بدانید.

عزیز مهدی با بیان اینکه لازم است از سوی نهادهای مسئول در ایران، حمایت بیشتری از ایجاد کرسی‌های زبان و ادبیات فارسی در هند شود، عنوان کرد: باید کمک شود فارسی جایگاه علمی ادبی خود را حفظ کند. تا حدود ۱۴ سال پیش، گروه های زبان سانسکریت هند در سراسر هند در دانشگاه‌های معدود حضور داشت اما شعبه‌های زبان فارسی در اکثر دانشگاه‌های دولتی وجود داشت؛ اما اکنون زبان سانسکریت با زحمات حامیانش، در اکثر دانشگاه‌های هند وجود دارد و شعبه‌های زبان فارسی، به علت نبودن استادان با تجربه، در حال تعطیل شدن است. دولت ایران می‌تواند در دانشگاه‌های هند کرسی‌های زبان فارسی را ایجاد کند.

امروز فارسی در بطن زندگی مردم هندوستان جای دارد

این شاعر هندی در پایان قطعه شعری را تقدیم مخاطبان ایبنا کرد:

بوی نارنج آمد از آرامگاهِ پیرِ ما

شد دعای صبحگاهی ناله شبگیر ما

از قضا، باد صبا بر تربت لیلی وزید

زلف‌ها بر باد داد از قصّه زنجیر ما

دوستان! این داستان آوازه آفاق شد

خواجه شیراز هم آگه شد از تقدیر ما

خواجه حافظ را قسم دادم به آن فال عزیز

بلکه از مسجد سوی میخانه آید پیر ما

در ازل، ایزد، بت من را دلی از سنگ داد

لااقل ای کاش بر سنگی نشیند تیر ما

لولیان فارس، می‌گویند صیّاد دل‌اند

قدرِ این زحمت نمی‌ارزد مگر نخجیر ما؟

در همین سامان مگر سامان پذیرد تا ابد

درد بی‌درمان ما و کار بی‌تدبیر ما

یار شیرین‌کار من! آن کیمیای تلخ‌وش

کنج شیراز شما؟ یا گوشه کشمیر ما؟

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 4
  • فائزه IR ۲۰:۴۶ - ۱۴۰۲/۱۱/۰۹
    سلام بسیار سپاسگزارم از گفته های ارزشمند ایشان چه سود که مسئولان کشور هیچ اهمیتی نمی دهند از شعر بسیار زیبایتان هم سپاسگزارم!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها