سه‌شنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۸
علیرضا حسن‌زاده: فخرالدوله، دختر ناصرالدین‌شاه نخستین طلایه‌دار فولکلور در ایران است

رئیس پژوهشکده مردم‌شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: فخرالدوله شاید نخستین طلایه‌دار فولکلور در ایران باشد. لااقل آنچه که در مباحث مردم‌شناسی و علوم اجتماعی به آن می‌گوییم متنی کردن فولکلور شاید نخستین‌بار از سوی فخرالدوله انجام شد.

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): علیرضا حسن‌زاده، رئیس پژوهشکده مردم‌شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در رونمایی از دانشنامه فرهنگ مردم ایران که دوشنبه 17 مهر در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، گفت: مردم‌شناسی ایران فقط برای ما مهم نیست، بلکه در سطح فراتر به گمان من جایگاه تاریخ مردم‌شناسی ایران در خاورمیانه دارای اهمیت است و حتی فراتر در ایران. چون ایران از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا؟ تقریبا می‌توان گفت سه نفر پیشگام بودند که این نکته را مطرح کردند علی‌رغم این‌که اندیشمندان، جامعه‌شناسان و تاریخ‌نگاران انسان غربی علوم اجتماعی نمی‌پذیرد، اما احسان یارشاطر در کنفرانسی در سال 1356 و پرویز اذکایی پیش از انقلاب دو کتاب چاپ کرد و بعد دانشمند یا انسان‌شناس پاکستانی، اکبر صلاح‌الدین احمد از ابوریحان بیرونی به عنوان نخستین انسان‌شناس نام می‌برد.

او افزود: ایران در واقع در شکل نهادی‌سازی مردم‌شناسی یعنی دانشگاهی و پژوهشی کردن آن بعد از ترکیه دومین کشور خاورمیانه است. در سال 1925.م دو سال بعد از تاسیس جمهوری ترکیه انسان‌شناسی جسمانی آغاز می‌شود، هدف از راه‌اندازی این رشته در ترکیه به دلیل بعد هویتی آن است و سعی می‌کردند به کمک این دانش پس از شکست تلخی که  عثمانی در جنگ جهانی اول داشت ترکیه جدید و ملت آن را معرفی کنند.

این پژوهشگر مردم‌شناسی بیان کرد: داستان مشابهی را در ایران داریم در سال 1316 (1937.م) دومین مرکز مطالعات مردم‌شناسی در خاورمیانه یعنی در ایران به پایمردی محمدعلی فروغی، رشید یاسمی و البته کوهی کرمانی، صادق هدایت و دیگران شکل می‌گیرد، هر چند هدایت در دانشگاهی کردن آن نقشی نداشت. در ایران پیش از دانشگاهی کردن انسان‌شناسی، گفتمان آن یعنی انسان‌شناسی فرهنگی مطرح شد، یعنی فرهنگ به مثابه منبع و خاستگاه تعریف هویت ملی ایرانیان در حالی که در ترکیه بحث بر سر این بود که ترک‌ها نژاد زرد نیستند، آنها نژاد سفید هستند و خاستگاه‌ تمدنی‌شان آسیای مرکزی است.

علیرضا حسن‌زاده گفت: درواقع انسان‌شناسان جسمی نخست در ترکیه شکل گرفت این را گفتم تا بگویم انسان‌شناسی در ایران فراتر از مرزهای امروز ماست. اما یک نکته دیگر، به گمان من دائما در حال خوانش هرمونوتیک از علوم انسانی ایران، تاریخ انسان‌شناسی و ادبیات آن قرار داریم و من می‌خواهم این را با صدای بلند و با جرئت مطرح کنم شاید نخستین کسی که وارد عرصه فولکلور شد فخرالدوله دختر ناصرالدین‌شاه قاجار بود!  

او ادامه داد: البته امیرارسلان نامدار، به روایت نقیب‌الممالک هست اما کسانی که روی قصه کار کردند، محمدجعفری قنواتی و دیگران می‌دانند که اصلا محال است کسی بتواند قصه‌گو بشود بدون اینکه آن را ثبت و ضبط کند، در حالی که وقتی نقیب‌الممالک قصه را تعریف می‌کرد متن آن به شکل زیبایی و به طرز قصه از سوی فخرالدوله نوشته شد. توجه داشته باشید این سخن ادعای من نیست، بلکه کسانی که روی قصه امیرارسلان نامدار کار کردند، این سخن را گفتند. در این میان نقیب‌الممالک دو کتاب دیگر هم داشت که مانند امیرارسلان چندان مطرح نشدند.

رئیس پژوهشکده مردم‌شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری بیان کرد: پس فخرالدوله شاید نخستین طلایه‌دار فولکلور در ایران است. لااقل آنچه که در مباحث مردم‌شناسی و علوم اجتماعی به آن می‌گوییم متنی کردن فولکلور شاید نخستین‌بار توسط فخرالدوله انجام شد. این موضوع نیاز به بحث دارد، خود من هم علاقه‌مند هستم در این زمینه پژوهش کنم. اما زمانی که ما به انباشت علم می‌رسیم دانشنامه متولد می‌شود. زیرا باید یک ادبیات و تاریخی وجود داشته باشد تا بتوان شکل‌گیری تولید علم را مرور و دانشنامه خلق کرد.   

علیرضا حسن‌زاده گفت: دانشنامه فرهنگ مردم ایران به جلد هفتم رسید در بنیاد دائرةالمعارف با حمایت کاظم بجنوردی و تلاش محمد جعفری قنواتی و همکارانش. می‌خواهم بگویم پل اتصالی به کوشش علی بلوکباشی، سرویراستار، زنده‌یاد اصغر کریمی و محمد جعفری قنواتی به وجود آمد. در واقع پس از اینکه مرکز مردم‌شناسی یکی از سنت‌های مهم مردم‌شناسی ایران تعطیل شد، خیلی از مردم‌شناسان به ناگزیر مردم‌شناسی را کنار گذاشتند و سرنوشت دیگری رقم خورد، اما مردان بزرگی این مسیر را ادامه دادند.

او افزود: باید گفت دانشنامه فرهنگ مردم ایران به گمان من مبین سه سنت می‌تواند باشد؛ نخست سنت مردم‌شناسی(بلوکباشی، کیا و دیگران)، سنت فولکلور یعنی انجوی شیرازیف صادق هدایت و محمدجعفری محجوب که جلوتر می‌آید و به احمد وکیلیان، حسن ذوالفقاری و امروز تداوم دهنده این راه محمد جعفری قنواتی است و نکته دیگر گفتمانی که به آن نزدیک شده، گفتمان انسان‌شناسی مدرن مانند مدخل‌هایی مثل قحطی و از این موارد.

مردم سراسر ایران تاریخ و فرهنگ مشترکی دارند

کاظم موسوی بجنوردی، رئیس مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی گفت: دانشنامه فرهنگ مردم ایران یکی از طرح‌های علمی بسیار ارزشمندی است که در مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی) در حال اجراست. فولکلور آن بخش از فرهنگ جامعه است که اغلب به‌صورت شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود. عرض کردم اغلب، زیرا همیشه به این‌گونه نیست. برای مثال می‌توان به اشعار یا جمله‌هایی اشاره کرد که بر دیوارهای ساختمان‌های عام‌المنفعه یا زیارتگاه‌ها یا روی ماشین‌ها نوشته می‌شود.

او ادامه داد: همان‌گونه که بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی، اعم از ایرانی و غیر ایرانی تصریح کرده‌اند فولکلور را نمی‌توان در یک جمله به‌صورت جامع و مانع تعریف کرد. اما با توجه به آنچه در ابتدا عرض کردم اگر بخواهیم به‌صورت فشرده بگوییم، می‌توان گفت که فرهنگ هر جامعه شامل دو بخش است؛ فرهنگ رسمی و فرهنگ غیر رسمی. فولکلور همان فرهنگ غیررسمی است و شامل این اجزا می‌شود: اساطیر، افسانه‌ها، قصه‌ها، لطیفه‌ها، چیستان‌ها، اشعار، ترانه‌ها، ضرب‌المثل‌ها، لالایی‌ها و هر آنچه که به‌‎نوعی می‌توان ادبیات عامه نامید.

موسوی بجنوردی افزود: علاوه بر این، بخش دیگر از فولکلور شامل آیین‌ها، مراسم و باورهای مرتبط با تولد، ازدواج و مرگ است. بخش دیگر شامل آیین‌های جمعی مانند جشن‌های مختلف ازجملۀ نوروز، یلدا، عید فطر، عید قربان، و نیز آیین‌هایی مانند سفره‌های نذری و نیز باورهایی مانند نظر قربانی، قربانی کردن و مواردی مانند اینهاست.

رئیس مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی عنوان کرد: آنچه گفته شد همه اجزای فولکلور نیست اما اهم آن‌ها را شامل می‌شود. یک نگاه کلی به همین موارد نشان می‌دهد که فولکلور هویت ملی را بازتاب می‌دهد. ما به عنوان یک ملت و آن هم یک ملت تاریخی، در سراسر ایران از طریق فولکلور خود همبستگی و وحدت می‌یابیم. هر یک از مواردی را که ذکر کردیم برای نمونه آداب و آیین‌های مربوط به عروسی یا نوروز در سراسر ایران کم و بیش شبیه به هم برگزار می‌شود هم به این سبب است که می‌گوییم فولکلور باعث تحکیم همبستگی ملی می‌شود.

او ادامه داد: بیش از 90 سال است که پژوهشگران ایرانی مشغول گردآوری و ثبت اجزای فولکلور در شهر و روستا هستند. ما در مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی چند سال پیش به این نتیجه رسیدیم که تدوین و تألیف دانشنامه فرهنگ مردم ایران موضوعی بسیار ضروری و در عین حال عاجل است زیرا همان‌گونه که عرض کردم فولکلور ما آیینه‌ای است که همه ویژگی‌های ما شامل ترس‌ها، نگرانی‌ها، دل‌مشغولی‌ها، ارزش‌ها، شادی‌ها، و چگونگی بروز این‌ها را به‌عنوان یک ملت بازتاب می‌دهد. این موضوع به‌ویژه در این دوره اهمیت اساسی دارد. زیرا متأسفانه در این سال‌ها هویت ایرانی ما مورد هجمه قرار گرفته است و دشمنان قسم‌خوردi هویت ایرانی در لباس دفاع از این قوم یا از آن قوم قصد دارند وحدت ملی و در نهایت تمامیت ارضی ایران عزیز ما را خدشه‌دار کنند.

این مدیر فرهنگی اظهار کرد: مقالات این دانشنامه نشان می‌دهد که مردم سراسر ایران از آذربایجان تا خراسان و از خراسان تا بلوچستان و از بلوچستان تا خوزستان و لرستان و کردستان و مناطق مرکزی ایران تاریخ و فرهنگ مشترکی دارند. اینکه تدوین و تألیف این دانشنامه مورد تأیید و استقبال بزرگانی مانند شادروانان استاد احسان یارشاطر و استاد ایرج افشار قرار گرفت خود مؤید درستی کار ماست، سپاسگزارم.

مقالاتی از گنجینه فرهنگ شفاهی

در ادامه، پیام علی بلوکباشی، مردم‌شناس پیشکسوت که به‌سبب کسالت امکان حضور در این مجلس را نیافته بود، توسط احمد مسجدجامعی، قائم‌مقام مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی خوانده شد که از این قرار است: شفاهی بودن جوامع، و بی‌توجهی صاحبان قلم به گنجینه‌های فرهنگی مردم عوام که بخش بزرگی از معارف و تجربیات نیاکان ما را در حوزۀ نظام‌های ارزشی شکل می‌دادند، و بی‌اعتبار شمردن این تولیدات فرهنگی برای مکتوب کردن، موجب شد تا بسیاری از ذخایر فرهنگی گذشته ما از میان بروند یا فراموش شوند. در این میان نگاه مردم‌نگارانه و همتِ کاونده و جستجوگر زنده‌یاد ایرج افشار در یافتن و شناساندن و نشر این دسته آثار مکتوب فرهنگی که از دیدگان نسخه‌شناسان پوشیده مانده بود یا اینکه آنها را دیده بودند ولیکن پرداختن به آنها را کاری حقیر و دون شأن می‌شمردند، اسناد ارزشمندی برای پژوهشگرانی که به مردم‌نگاری تاریخی و فولکلور ایران می‌پردازند، فراهم آورد.   

دانشنامه فرهنگ مردم ایران که اکنون جلد هفتم آن نشر یافته و در این محفل رونمایی می‌شود، کاری است دربرگیرنده مقالاتی از گنجینه فرهنگ شفاهی و نوشتاری مردم از هر گروه قومی و زبانی و دینی- مذهبی. نگاه دانشنامه به فرهنگ مردم، نگاهی است صادق و صمیمی و برگیرندۀ توصیفی از تمام وجوه و ابعاد زندگی اجتماعی و فرهنگی و تفکرات ذهنی و معنوی مردم عامّه در فعالیت‌های روزانه در خانه و بیرون از خانه و در تجمعات دینی-آیینی و ملی- قومی و رویدادهای زندگی از زادن تا مرگ.

اکنون این دانشنامه در بسیاری از خانه‌های ایرانی راه یافته و مردم آنچه را که در عمل انجام می‌داده و می‌دهند یا به آنچه که به آن می‌اندیشیده و می‌اندیشند و باور دارند در محتوای مقالات آن می‌یابند و می‌خوانند و احساس انس و الفت و لذت می‌کنند. بسیاری از مقالات دانشنامه نیز که به قلم اهل نظر و پژوهشگران متخصص نوشته شده و از نظر تیزبین ویراستار آگاه و باتجربه آن گذشته‌اند، همچون سندی علمی و معتبر به‌شمار می‌آیند که می‌توان از آنها بهره برد و به آنها ارجاع داد.

به هرروی، این دانشنامه می‌تواند از فرهنگ قومی و فرهنگ عامّۀ مردم که به‌مثابۀ قلب تپندۀ یک ملت چند هزارساله است، پاسداری کند. این را هم بدانیم که تا زمانی این قلب بتپد، روح زندگی و بقا و بالندگی فرهنگ را در رگ‌های پیکر جامعه می‌دواند و آن را زنده و پویا و برپا نگه می‌دارد. گردش این مایۀ سرمدی در شریان بدن جامعه نیروی دفاعی و ستیز مردم را نیز در برابر سیل خروشان هجوم فرهنگ‌های غیرخودی و بیگانه تقویت می‌کند و استحکام می‌بخشد.

در اینجا لازم می‌دانم از دوست و همکار دیرینه‌ام مرحوم دکتر اصغر کریمی یاد کنم که در سال 1390 به شورای علمی و ویراستاری دانشنامۀ فرهنگ مردم پیوست و حدود 10 سال تا زمان مرگش در وقایع کرونا در مقاله‌نویسی و ویراستاری و تدوین مقالات مجلداتی از دانشنامه با آقای دکتر محمد جعفری قنواتیِ عزیز همراهی می‌کرد. همگامی این دو فرزانۀ فرهیخته و از دانش‌آموختگان رشتۀ مردم‌شناسی و رشتۀ ادبیات شفاهی و فولکلور اعتباری بود برای دانشنامه. روان آن مرحوم شاد باد.

در پایان سخن به دوست دانشمندم دکتر قنواتی توصیه می‌کنم با وسواس علمی که در ویراستاری دارند مراقب باشند که چشم‌اندازهای چهارگانۀ زیر که در فولکلورشناسی اعتبار و اهمیت دارند و مورد پذیرش بسیاری از فولکلورشناسان جهان است در محتوای مقالات تألیفی دانشنامه مراعات شوند:
1. وجهی از فرهنگ در بافت کلی فرهنگ جامعه که همراه فرهنگ رسمی با شکل و محتوایی متنوع در گروه‌ها و لایه‌های قومی، دینی، شغلی و گروه‌های سنی کودکان، جوانان و زنان و مردان در زندگی روزمره کاربرد دارد؛ 2. دستاوردهای فرهنگیِ دارای زمینۀ تاریخی که در فرایند گذار زمان از میان نرفته و استمرار یافته و به اقتضای زمان و مکان بازتولید شده‌اند؛  3. موضوعات توصیف‌پذیر که قابلیت انتقال و اشاعه دارند و از یک حوزۀ جغرافیای فرهنگی به حوزه‌های جغرافیای فرهنگی دیگر نشر یافته‌اند؛ و 4. رفتارهایی که شکل‌دهنده شیوه زندگی معنوی و مادی کاربران هستند و کردار عینی و ذهنی آنها را به لحاظ روانی و اخلاقی و قواعد و اصول اجتماعی مطابق با هنجارهای نظام‌مند جاری در جامعه تنظیم می‌کنند. از خداوند برای تمامی پدیدآورندگان و دست‌اندرکاران دانشنامه توفیق و کامیابی آرزو می‌کنم.

جای خالی روح‌الامینی در دانشنامه

جلال‌الدین رفیع‌فر، استاد مردم‌شناسی دانشگاه تهران بود. او با یادی از اعضای فقید شورای علمی دانشنامه فرهنگ مردم ایران؛ حسن ذوالفقاری، جمشید صداقت‌کیش، اصغر کریمی، احمد وکیلیان، صادق همایونی و محسن میهن‌دوست، گفت: برای تألیف و تدوین این دانشنامه و انتخاب مداخل، با حضور متخصصان، جلسات متعددی برنامه‌ریزی شد و در هسته اصلی شورای علمی بسیار بحث شد و با نظرات زیادی روبه‌رو بودیم تا به اکنون رسید.

او در ادامه درباره جلد هفتم این دانشنامه و با این تأکید که از او خواسته شده تا این اثر را نقادانه مورد بررسی قرار دهد، گفت: این جلد با مدخل «فولکلور» یعنی مهم‌ترین مدخل در همۀ این دانشنامه شروع می‌شود که فنی و حرفه‌ای نوشته شده اما عیبش در تطویل آن است. اما چیزهایی دیدم که جایش خالی است. برای مثال از آثار بزرگانی چون محمود روح‌الامینی، جواد صفی‌نژاد، اصغر کریمی و محمد بهمن‌بیگی یاد نشده است. هم‌چنین می‌توانست در فرم بهتر باشد و می‌شد همۀ آثار می‌توانست در جدولی بیاید و نیاز به شرح همه نبود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها