یک شاعر به مناسبت سالروز میلاد پیامبر اسلام (ص):
شاعران روشناندیش خیمه اسلام را بر عمود وحدت استوار میدانند
رضا اسماعیلی، از شاعران آیینی کشورمان گفت: شاعران روشناندیش – از گذشته تاکنون – برای رستگاری، جهان اسلام را به وحدت دعوت کرده و از تفرقه و پراکندگی بازداشتهاند.
آیه 103 سوره آل عمران (واعتصموا بحبل الله...) تا چه اندازه مورد توجه شاعران فارسی قرار گرفته است؟
قدرتهای استعماری برای تداوم سلطهگری خویش و رونق بازار جهل و خرافه، با سیاست مُزورانه تفرقه بینداز و حکومت کن آنقدر ما را به بازی شیعه و سنی سرگرم کردهاند که گاهی یادمان میرود ما قبل از آنکه شیعه یا سنی باشیم، یک انسان مسلمانیم با یک خدا، یک قبله، یک پیامبر و یک کتاب و بهراستی از این حقیقت روشن غافلیم که مسلمان بودن به معنای واقعی کلمه فضیلتی برتر و والاتر از شیعه یا سنی بودن است. غافلیم از اینکه بر اساس سنت نبوی و آموزههای اصیل دینی، اصل بر مسلمانی است و شیعه یا سنی بودن حاشیهای است بر یک حقیقت واحد و فرقهسازان و فرقهبازان فرصتطلب چه هوشمندانه از غفلت تاریخی ما برای پیشبرد مقاصد استعماری خویش بهره بردهاند و بی هیچ تردیدی تا زمانی که ما از فهم جان و جهان آیه «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» غافل و به بازیهای فرقهای مشغول باشیم، برنده بازی دشمن خواهد بود. از همین روست که شاعران دینآگاه و روشناندیش – از گذشته تاکنون – برای رستگاری، جهان اسلام را به وحدت دعوت کرده و از تفرقه و پراکندگی بازداشتهاند .در این میانه، علامه اقبال لاهوری در شمار شاعرانی است که در اشعار خویش همواره به وحدت توصیه کرده و مسلمانان را از آفت تفرقه و دسته دسته شدن بر حذر داشته است. اقبال تفرقه مسلمین را یکی از عمدهترین عوامل ضعف و ذلت آنان میداند و در جای جای دیوان اشعارش به این عامل مهم اشاره میکند:
کار خود را امتان بردند پیش
تو ندانی قیمت صحرای خویش
امتی بودی، امم گردیدهای
بزم خود را خود ز هم پاشیدهای
علامه اقبال در اکثر اشعار خویش با هوشمندی و بصیرتی قابل ستایش جهان اسلام را دعوت به وحدت و همدلی برای خنثی کردن توطئههای رنگارنگ دشمنان اسلام میکند:
قوم را اندیشهها باید یکی
در ضمیرش مدعا باید یکی
اهل حق را حجت و دعوا یکی است
خیمههای ما جدا دلها یکی است
جوهر ما با مقامی بسته نیست
باده تندش به جامی بسته نیست
هندی و چینی سفال جام ماست
رومی و شامی گل اندام ماست
قلب ما از هند و روم و شام نیست
مرز و بوم ما به جز اسلام نیست
البته پیش از اقبال نیز شاعران بزرگی چون سنایی، عطار، مولانا، سعدی، حافظ و نظامی نه تنها پیروان مذاهب اسلامی، بلکه پیروان همه ادیان توحیدی را به وحدت و همدلی دعوت کردهاند. چون اکثر شاعران مسلمان بر این اعتقاد و باور بودند که ریشه همه ادیان توحید و یکتاپرستی است و تنها راه سعادت و رستگاری جامعه بشری حرکت بر مدار وحدت است چنان که مولانا در غزلی عرفانی با کلیدواژه وحدت سروده است:
ما ز بالاییم و بالا میرویم
ما ز دریاییم و دریا میرویم
ما از آن جا و از این جا نیستیم
ما ز بیجاییم و بیجا میرویم
لااله اندر پی الا الله است
همچو لا ما هم به الا میرویم
قل تعالوا آیتی ست از جذب حق
ما به جذبه حق تعالی میرویم
کشتی نوحیم در طوفان روح
لاجرم بیدست و بیپا می رویم
همچو موج از خود برآوردیم سر
باز هم در خود تماشا میرویم...
شاعران معاصر نیز در اشعار خود به موضوع وحدت پرداخته و آثار بسیار ارجمندی آفریدهاند که شعر زیر از محمدصادق آتشی نمونهای قابل تامل از این اشعار است:
مسجد یکی، مناره یکی و اذان یکیست
قبله یکی، کتاب یکی، آرمان یکیست
ما را به گِرد کعبه، طوافی ست مشترک
یعنی قرار و مقصد این کاروان یکیست
فرموده است و اعتصموا...، لا تفرّقوا
راه نجات خواهی اگر ریسمان یکیست
توحید حرف اول دین محمد است
اسلام ناب در همه جای جهان یکیست
تا چه اندازه وجود شخص پیامبر نماد وحدت است؟
بی هیچ شکی، پیامبر اکرم حلقه پیوند و نماد وحدت همه ادیان توحیدی است. چنان که اهلی شیرازی در شعری گفته است:
محمد شمع جمع اهل بینش
چراغ بزمگاه آفرینش
در قرآن کریم بارها بر این دقیقه تاکید شده است که كتب آسمانى، مؤيّد يكديگرند و هیچ اختلافی بین پیامبران توحیدی نیست و رسالت اصلی همه آنان دعوت به توحید و یکتاپرستی است، چنانکه در آیه 92 سوره انبیاء میخوانیم «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُون. این پیامبران بزرگ و پیروانشان) همه امّت واحدی بودند (و پیرو یک هدف و من پروردگار شما هستم پس مرا پرستش کنید!» پیامبر اکرم به عنوان خاتم پیامبران کاملکننده مجاهدتهایی است که پیامبران پیشین برای بناکردن جامعه توحیدی متحمل شدهاند. بعد از عیسی مسیح، حضرت محمد(ص) به عنوان خاتم پیامبران الهی برای به کمال رساندن رسالتی که حضرت ابراهیم (ع) آغازگر آن بود مبعوث میشود. از منظر قرآن و بر اساس آموزههای دینی، همه پیامبران آل محمد محسوب میشوند و وقتی میگوییم «خداوندا بر محمد و آل محمد سلام و درود بفرست» در واقع سلام و درود ما شامل همه پیامبران الهی میشود چراکه همه پیامبران از آدم تا خاتم هدفی مشترک و واحد دارند و آن چیزی جز دعوت به صراط مستقیم توحید و یکتاپرستی نیست. « بگو ای اهل کتاب، بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و برخی از ما، برخی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد.» جان و جهان این آیه به ما میگوید که ادیان الهی مکمل یکدیگر و مورد تایید اسلامند. چراکه فراخوان همه ادیان ابراهیمی - یهود، مسیح، اسلام، و همچنین مذاهب و فرق ناشی از آنها چیزی جز نفی شرک و بت پرستی و دعوت به توحید و یکتاپرستی نیست. از همین روست که پيامبر اکرم در رستاخیز گواه بر همه پيامبران خواهد بود: فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَىٰ هَٰؤُلَاءِ شَهِيدًا؟ پس چگونه است حالشان آنگاه كه از امّتى گواهى آوريم و تو را بر آنان گواه آوريم؟
شما در یادداشتی به دوزیستی مذهبی اشاره کردهاید که تعبیر جدیدی است. لطفا در تعریف این تعبیر توضیحات بیشتری ارائه بفرمایید.
علامه اقبال لاهوری به عنوان مُصلحی روشناندیش و دینآشنا که در زمان حیات خویش همواره به دنبال به اهتزاز در آوردن پرچم وحدتدر جهان اسلام بود، در مقالهای با کالبدشکافی درد فرقه پرستی با خون دل و چشمی پر آب مینویسد: هر روز فرقه جدیدی به وجود میآید که خود را وارث بهشت دانسته و سایر بنی نوع انسان را هیزم جهنّم قرار میدهد. الغرض، این فرقهپرستیها، جمعیت خیرالامم را طوری پراکنده کرده است که هیچ صورتی از اتحاد و یگانگی به چشم نمیخورد. با عنایت به هشدار دلسوزانه اقبال، من بر این باورم که برای بر هم زدن این بازی ناعادلانه و خنثی کردن این توطئه خطرناک، باید به اسلام ناب محمدی برگردیم، از پیله فرقهبازی بیرون بیاییم و پیش و بیش از تعلقات و تعصبات فرقهای به مسلمان زیستی بیندیشیم. منظور از دوزیستی مذهبی» همانندسازی اعتقادی و به یک گونه فکر کردن پیروان دو مذهب تشیع و تسنن» نیست. از دوزیستی مذهبی، به حاشیه راندن اختلافات و برجسته کردن اشتراکات مذهبی برای تقویت و تحکیم پایههای وحدت اسلامی و مقابله با موج اسلام ستیزی و اسلام هراسی است که امری ممکن و شدنی است. دوزیستی مذهبی یعنی فاصله گرفتن از حاشیهها و پرداختن به متن و بطن مسلمانی و دوزیستی مذهبی یعنی اینکه سکه اسلام دو رو دارد، شیعه و سنی و رسالت من به عنوان شاعر آیینی احترام به این دو اقلیمی و دوگانگی مذهبی است. دوزیستی مذهبی یعنی به رسمیت شناختن همدیگر و تلاش برای همدلی، همزبانی و همصدایی بیشتر و یعنی اینکه من حقِ مطلق نیستم و بخشی از حقیقت آنجاست که تو ایستادهای. دوزیستی مذهبی یعنی قبول تفاوتها و تقویت شباهتها و یعنی اینکه ما برای وصل کردن آمدیم. دوزیستی مذهبی یعنی پاره کردن حجاب جزم اندیشی و شنیدن صدای دیگران و دوزیستی مذهبی یعنی هم چنان که دوست داریم دیگران به دینداری ما احترام بگذارند، ما نیز به دینداری دیگران احترام بگذاریم و خود را معیار حق و باطل نپنداریم و به این گزاره نیز بیندیشیم که شاید قطعاتی از پازل حقیقت نزد دیگران باشد. بر فرض اگر هم بین پیروان دو مذهب اختلافی در میان است، شایستهتر آن است که این شبهات و اختلافات اعتقادی پیش از آنکه مایه بغض و دشمنی و ریشهکنی نخل تناور وحدت اسلامی شود، در محیطی علمی و آرام و به دور از های و هیاهو، توسط عالمان روشناندیش دو مذهب مورد کالبدشکافی و بررسی عالمانه و حل و فصل قرار گیرد. دوزیستی مذهبی با تعریفی که ارائه شد، راهبردی مشروع و عقلانی برای فرونشاندن آتش جنگهای مذهبی، پایان دادن به اختلافات، همزیستی مسالمتآمیز فرقههای مذهبی و مقابله با فتنهانگیزی دشمنان قسم خورده اسلام است. دشمنانی که منافع آنان در این است که شیعه و سنی مانند دو دشمن خونی چشم در چشم هم بدوزند و به جای نشانه گرفتن سینه نفاق، سینه همدیگر را نشانه بروند و دشمنانی که با گل آلود کردن آب وحدت و به پا کردن جنگهای مذهبی، ماهی مُراد میگیرند و این داستانی است پر آب چشم.
آیا شاعران سنی مذهب و اعراب نیز به وحدت توصیه کردهاند؟
شاعران دینگاه و روشناندیش سنی مذهب و همچنین شاعران جهان عرب نیز – منهای شاعرانی که دیدگاه قومیتی دارند – به اعتبار اینکه یک شاعر مسلمان به معنای واقعی کلمه هستند، فارغ از سنی یا شیعه مذهب بودن، نگاهی فرامذهبی و جامع به دین دارند. در نگاه این شاعران، اسلام خیمهای است که بر عمود وحدت استوار مانده است. از همین رو، اشعار آنان سرشار از آموزههای حیاتبخش و انسانساز وحیانی و قرآنی است که بر وحدت مذاهب و ادیان تاکید شده است. تفرقه در ذهن و زبان این گروه از شاعران که پرچمدار کرامتهای والای اخلاقی و انسانی هستند، جایی ندارد و شعار محوری آنان نیز مضمون آیه ۱۰۳ سوره آل عمران است «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» شعار این گروه از شاعران چیزی جز این نیست که ما برای وصل کردن آمدیم.
چقدر مهم است که شاعران معاصر به وحدت توجه کنند؟
بی هیچ گونه اغراقی، توجه به وحدت در جهان امروز برای مسلمانان یک امر صد در صد حیاتی است و با عنایت به این ضرورت حیاتی، شاعران و ذاکران خاندان رسالت برای ره بردن به سرمنزل مقصود، باید در اشعار خود پرچمدار توحید و وحدت امت اسلامی باشند تا بتوانند این میراث معنوی را پاس بدارند و به آیندگان بسپارند. برای تحقق این آرمان بزرگ، ما باید از فصلها گذر کنیم و به وصل بیندیشیم. با مطالعه تاریخ ادبیات پارسی نیز به سهولت در مییابیم که قلههای بلند شعر و ادب پارسی و شاعران اصیل روشناندیش و دینآگاهی چون سنایی، عطار، مولانا، سعدی، حافظ و نظامی با استناد به اشعاری که از آنها به یادگار مانده، پیش و بیش از آنکه سنی یا شیعه مذهب باشند، به معنای واقعی کلمه مسلمان بوده و در اشعار خود بر آیین سلمانی و مسلمانی پای میفشردهاند. با عنایت به این نکته، بحث و جدلهای بینتیجه در مورد شیعه یا سنی مذهب بودن آنها در شعر دینی و آیینی چندان ضرورت ندارد. ضرورت اصلی امروز جهان اسلام دعوت به مسلمانی و مجاهدت در مسیر حفظ و تقویت وحدت اسلامی با استفاده از تریبون جهانی شعر دینی و آیینی است. بی هیچ تردیدی باید گفت که وحدت ضرورت هنوز و همیشه جهان اسلام است و با توجه به این مهم، همچنان که اشاره شد حنجره شعر آیینی باید منادی وحدت باشد، نه بلندگوی اختلاف و تفرقه و حنجرهای برای دمیدن در تنور عصبیتهای دینی و مذهبب؛ از این منظر شایسته است که شاعر آیینی نه تنها به مقدسات اهل تسنن، بلکه به مقدسات سایر ادیان الهی نیز احترام بگذارد.
احترام به مقدسات سایر ادیان، آیا میتواند راه تقریب ادیان و مذاهب را هموار کند؟
آموزه های وحیانی و قرآنی، ما را از دشنام دادن به مقدسات سایر ادیان الهی نهی میکند چراکه از نظر اسلام، بیاحترامی به مقدسات سایر ادیات و فرق اسلامی، شیوه مناسبی برای ارشاد و هدایت دیگران نیست و آنان را نسبت به دین اسلام و تشیع بدبین و وادار به مقابله به مثل میکند. توجه به این اصل از چنان اهمیتی برخوردار است که خدا در قرآن مسلمانان را حتی از دشنام دادن نسبت به بتهای مشرکان نهی فرموده است«وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذَلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَی رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» به معبود کسانی که غیر خدا را میخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها نیز از روی ظلم و جهل، خدا را دشنام دهند. با وجود همه این تاکیدات، متاسفانه معدودی از شاعران به خاطر غفلت از این مهم و به خاطر نگاه گزینشی و تبعیض آمیز به بزرگان دینی، گاهی در شعر آیینی سلسله انبیای الهی را از دایره اسلام خارج و اسلام را تنها در چهارده معصوم خلاصه میکنند. با وجود چنین تصوری، همه انبیای الهی جزو خانواده اسلامند و تعظیم و تکریم آنان واجب. همچنان که در صلوات میگوییم «الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ» و منظور از آل محمد سلسله انبیای الهی است. شایسته نیست به خاطر تعصبی که به معصومین داریم، در شعر آیینی بزرگان دینی، دیگر ادیان توحیدی را به اعتبار اینکه نسبت مستقیمی با اسلام و تشیع ندارند، با نگاهی تبعیضآمیز و به چشم غیرخودی و غریبه بنگریم و با عبارات و تعابیری غیرفاخر و در مواردی توهینآمیز، تحقیر کنیم؛ در حالیکه اسلام هرگز به ما چنین اجازه ای نداده است که به دیده تحقیر به بزرگان سایر ادیان الهی نگاه کنیم. اکثر علما به احترام گذاشتن به مقدسات سایر ادیان تأکید دارند و مقام معظم رهبری نیز بارها در بیانات خویش صریحاً فرمودهاند توهین به مقدسات سایر مذاهب حرام شرعی است. وقتی ما در صلوات بر رسول خدا از عبارت آل محمد استفاده میکنیم در واقع این عبارت به تمام اولیی الهی اشاره دارد که پیامبر اکرم خاتم راه توحیدی آنهاست و حضرت عیسی و موسی (ع) و همه انبیای الهی و همچنین حضرت مریم (س) در ذیل سلسله نورانی آل محمد قرار میگیرند که احترام و تکریم آنان واجب است. در دین مبین اسلام همه ادیان الهی، همخانواده و همریشهاند و رسالت شاعران آیینی نیز حرکت هوشمندانه در این مسیر برای برای رونمایی از حقیقت محمدی و خنثی کردن توطئه اسلامستیزی است. با توجه به نقش حیاتی وحدت در انسجامبخشی به امت اسلامی و تعامل سازنده با ادیان توحیدی، شایسته است در شعر آیینی از طرح و بزرگنمایی مسائلی که به اختلافات شیعه و سنی دامن میزند و یا باعث تحریک عصبیتهای مذهبی و بدبینی پیروان سایر ادیان به اسلام میشود، بپرهیزیم. چنانکه رهبر فرزانه انقلاب نیز در این مورد صریحاً فرمودهاند آن کسی که ندای تفرقه بین شیعه و سنی را سر میدهد و به بهانه مذهب، میخواهد وحدت ملی را به هم بزند، چه شیعه باشد و چه سنی، مزدور دشمن است؛ چه بداند، چه نداند. گاهی بعضیها مزدور دشمنند و خودشان نمیدانند. آن مرد شیعی هم که میرود به مقدسات اهل سنت اهانت میکند و دشنام میدهد، او هم مزدور دشمن است، ولو نداند که چه میکند.
نظر شما