در ششمین کنگره ملی تاریخدانان (تاریخ صنعت و صنعتگران ایرانی) بیان شد؛
پس از مشروطه نظام آموزشی اهمیت بسیاری یافت/ انباشت تجربه هرگز در تاریخ ایران صورت نگرفت
فریدون شیرین کام، پژوهشگر تاریخ گفت: در تاریخ ما هیچگاه تداوم وجود نداشت و تاریخ گسست است و انباشت تجربه هرگز در تاریخ ما صورت نگرفت. همیشه در تاریخ ما روند صنعتی شدن نتوانست به صورت مداوم ادامه پیدا کند و به صورت اتلاف نیرو ادامه پیدا کرد و هرگز آن ابرمرد شرقی صورت واقعی پیدا نکرد.
وی افزود: تنها در دوره مشروطه در مجلس دوم مشروطه یک گروه سی نفره اعزام میکنند که ۱۵نفر آموزش معلمی است و ۱۵ نفر دیگر را سایر صنایع. از این دوره مصوبه مجلس قرار بر این شد که سالی صد دانشجو به اروپا اعزام شود. در دوره رضاشاه اعزام دانشجو به انگلیس صورت گرفت در حالی که در دورههای قبلی اعزام دانشجو به فرانسه بود و این اعزام به دلیل اهمیت نیروی نظامی در آنجا بود.
او افزود: قریب به اتفاق برنامههای میسونری که تا در دوره رضاشاه وجود داشتند دروس انسانی نبود و دروس پزشکی، نظامی و ... برای زنان خیاطی و خانهداری وجود داشت به طوری که همین شیوه در دارالفنون هم دنبال شد.
روحبخش ادامه داد: یکی از مدرس صنعتی که در ایران خیلی به آن اهمیت داده میشد، مدرسه صنعتی آلمان است که با بازدید یکی از مقامات در دوره قاجار با بازدید از آلمان خواستار آن شد که یک مدرسه از این نوع در ایران تأسیس شد که حتی در دوره رضاشاه هم به کار خود ادامه داد. میدانید که رضاشاه اغلب مدارس خارجی را خریداری کرد به جز مدرسه صنعتی آلمان. دروس این مدرسه زبان فارسی، المانی و فرانسه...
وی افزود: توجهی به نظام آموزشی بعد از دوره مشروطه شد، بسیار اهمیت دارد و در قانون اساسی مشروطه نوشتند و قانون اساسی معارف هم. این رویکرد بسیار خاصی است که دارای شورای عالی معارف داشت که طبق مصوبه قانون اساسی شروع به کار کرد که متن مذاکرات و مصوبات آن هم موجود است.
سپس فریدون شیرین کام گفت: وقتی به تاریخ صنعت نگاه میکردم یک نکته وجود داشت و آن رویای همه متفکران به سمت اندیشههای جدید میرفتند به دنبال یک جامعه توانمند و صنعتی بودند و صنعت برای آنها قدرت بوذ، قدرت ایستادگی در برابر دو قدرت روسیه و بریتانیا بود. این همان اصطلاحی است که شایگان از آن به عنوان خواب تاریخی یاد میکند.
وی افزود: من فکر میکردم همه آن چه در رویا میدیدم و اروپا انجام داد، آیا ما انجام ندادیم. از اینجا بود که دانشجو به اروپا فرستادند تا تحول نیروی انسانی را به وجود بیاورند برای جامعه توانمند صنعتی ایجاد کنیم. طی زمانی که گذشته ما سازمانهای اجتماعی را به وجود آوردیم اما سوال اینحاست چرا ام تغییر صورت نمیگیرد و وقتی خودمان را مقایسه میکنیم با ترکیه، مالزی و کره جنوبی همه تغییرات سازمان اجتماعی روی داد اما مشکل کجاست؟ هر کس کتاب دانشگاه کارل یاسپرس را مطالعه کرده باشد خواهد فهمید که دانشگاه به آن معنا در ایران شکل نگرفت.
شیرین کام ادامه داد: بیشترین دوره صنعتی در دوره رضاشاه از ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۸ صورت گرفت و به شکل گسترده در دوره محمدرضا پهلوی صنایع سنگین ایجاد شد و بعد از انقلاب ۱۰ساله وقفه به وجود آمد و پس از آن یک دوره بازگشت در صنعت روی داد و هزینههای زیادی صورت گرفت اما چرا این صنعتی شدن شکل نگرفت که به نظرم این حرکت به سوی مدرنیته نهفته است، چون مدرنیته بر اساس تجربه زیسته انسانی است و ربطی به تربیت نیروی انسانی و سازمانهای اجتماعی ندارد.
وی افزود: در تاریخ ما هیچگاه تداوم وجود نداشت و تاریخ گسست است و انباشت تجربه هرگز در تاریخ ما صورت نگرفت. همیشه در تاریخ ما روند صنعتی شدن نتوانست به صورت مداوم ادامه پیدا کند و به صورت اتلاف نیرو ادامه پیدا کرد و هرگز آن ابرمرد شرقی صورت واقعی پیدا نکرد.
این پژوهشگر بیان کرد: نکته دیگر رویای همه متفکران و اصلاحگران ایرانی داشتن جامعه قدرتمند صنعتی است اما این فقط یک رویا بود و در عمل حرکت به سمت نظامیگری میرفت و کشوری جهان سوم علیرغم بودجه ناچیز بخش زیادی را صرف نظامیگری میکرد و از صنعت عقب میماند.
نکته دیگر اهمیت دولت به ساختمانسازی است که بخش زیادی بودجه خود را صرف این حوزه میکرد نه تربیت نیروی انسانی.
نظر شما