نویسنده کتاب «اهالی اینجا» ادامه داد: متوجه شدیم هیئت امنای ساخت ضریح امام حسین متولی موکب حضرت معصومه هستند که بودجه آن از طرف مردم قم تأمین میشود. مسئول فرهنگی ساخت ضریح پیشنهاد داد که فردی از گروه نویسندگان همراه موکب حضرت معصومه باشد .لطف امام حسین شامل حال منی شد که تا آن زمان نتوانسته بودم به کربلا بروم و من به عنوان نویسنده همراه موکب انتخاب شدم. کتاب اهالی اینجا روزنوشت ۱۲ روز در قسمت زنانه موکب حضرت معصومه است؛ این اثرنگاه خادم به زائر نه نگاه زائر به اربعین را شامل میشود.
وی با بیان اینکه تخصصی داستاننویس است، عنوان کرد: داستاننویسی و روایت دنیای متفاوتی دادند با اینکه از یکدیگر وام میگیرند. در داستاننویسی یاد میگیریم قرار نیست همه چیز را در اختیار خواننده قرار دهیم بلکه باید کلید را دست مخاطب بدهیم. به همین دلیل خیلی در کتاب «اهالی اینجا» توضیح ندادم و با نمک عناصر داستان، روایت کردم.
آقازاده نژاد با اشاره به اینکه هر نوشتهای اعم از داستان و روایت برخاسته از ویژگیهای شخصیت نویسنده است، بیان کرد: نمیتوانیم شخصیت خود را در اثر پنهان کنیم . محسوسات باید از پل احساسات و عواطف نویسنده عبور کند و یا سوژه باید بکر باشد یا نگاه باید نو باشد. من در کتاب «اهالی اینجا» دنبال نگاه جدید بودم. نویسنده باید احساسات خود را در اثرش مدیریت کند و من خیلی با جزئیات شرح ندادم که خواننده خودش حلاوت ماجرا را بچشد.
این نویسنده تصریح کرد: زمانی که به سفر اربعین رفتم پسر شش ساله و دختر11 سالهام را با خود نبردم چون فکر کردم آنجا مسئولیتی دارم و با وجود بچهها کارم سختتر میشود. به دلیل دلتنگی بچهها در آن سفر توجهم به بچهها بود .بچهها مسئله مهم در موکب هستند و در کتابم به بچهها پرداختم. مسئولان موکب هم فکری برای بچه ها کرده بودند و بخش ما که کارهای فرهنگی انجام میدادیم پاتوق بچهها بود.
حتی بچهها هم از اربعین سهم دارند
وی با بیان اینکه بچهها هم با اربعین ارتباط برقرار میکنند، گفت: اربعین آن قدر دنیای رنگارنگ و عظیمی دارد که برای همه حتی بچه ها سهم دارد. اوایل میدیدم بچهها در مشقت هستند و با خود میگفتم چه خوب که بچههایم را با خود نیاوردم. بعد فهمیدم اربعین یک سختی خودساخته است؛ یک رنجی به جان میخریم که ساخته شویم و سفر اربعین میتواند در سیر تربیتی بچه ها یک نقطه پررنگ باشد.
آقازاده نژاد با اشاره به اینکه قصههای دینی ما کاملا خانوادگی است، بیان کرد: در اربعین هم دنیا کاملا خانوادگی است. این سئوال مطرح میشود که امام حسین چرا حضرت زینب و بچهها را با خود به کربلا بردند؟ کربلا نیاز به راوی زن داشته است و باید بانویی قصه کربلا را روایت میکرد و بچه ها هم باید در کربلا حضور میداشتند، خانوادگیبودن مباحث تشیع برایم جذاب است.
روایت اربعین یک وظیفه تمدن ساز و آخر الزمانی است
فائضه غفارحدادی، منتقد ادبی نیز در این نشست با بیان اینکه کلمات سخاوتمندانه از وجود نویسنده میجوشد، گفت: معجزه روایت باعث میشود آنچه چشیده و احساس کردم، کاملا شخصی به مخاطب منتقل شود. گزارش کنار هم گذاشتن یک سری تصاویر است و با روایت فرق دارد. ناگزیر به روایت هستیم چون در جنگ روایتها هستیم و اگر ما روایت نکنیم دشمنان آنچه خودشان میبینند که البته ۱۸۰ درجه با واقعیت فرق دارد را روایت میکنند.
این کارشناس ادبی ادامه داد: در روزگاری هستیم که اصالت روایت بر اصالت واقعیت پیشی گرفته است. ناگزیر هستیم که اربعین را که ماجرای مهمی است روایت کنیم و این یک وظیفه تمدن ساز و آخرالزمانی است. تاکنون در مورد خادمی در موکب زنانه کتابی نوشته نشده بود و اگر روایت از دیدگاههای مختلف نداشته باشیم در بازنمایی واقعی آن ماجرا عاجزیم. به عنوان مثال با روایت یک عملیات نمیتوان دفاع مقدس را بازآفرینی کرد. باید از فعالیت بانوان تا واکسزدن پوتین رزمندگان توسط بچهها در پشت جبهه روایت شود.
وی با اشاره به اینکه روایت جزءجزء ماجرای عظیم اربعین ضروری است، افزود: ما از بخش موکبهای زنانه اطلاعی نداشتیم و اگر کتاب اهالی اینجا درباره فردی بود که به پیادهروی اربعین رفته است میگفتم که نویسنده باید زاویه دید جدید داشته باشد .کار نویسنده راحت بوده است چون به مسئله موکبهای زنانه پرداخته نشده است.
اربعین یک روایت زنانه است
این نویسنده با تاکید بر اینکه روایت باید عمیق و ماندگار باشد، گفت: این مساله صورت نمیگیرد مگر اینکه احساس خواننده را به تسخیر درآوریم. کسانی میتوانند احساسات را به وجد بیاورند که توانایی انتقال جزئیات را داشته باشند و با احساستر باشند. این دو خصوصیت در زنان نسبت به مردان بیشتر وجود دارد. من روایتهای زنانه را بهتر از روایتهای مردانه میدانم وعلاوه بر این باید گفت که اربعین خودش یک روایت زنانه است. زنان در ماجرای اربعین منفعل نیستند بلکه کاملا نقشآفرینی میکنند.
غفارحدادی بیان کرد: داستاننویس بودن آقازادهنزاد تاثیر مثبت خود را در کتاب اهالی اینجا گذاشته است و در این کتاب از خاطرهنگاری فاصله گرفتیم و به روایت نزدیک شدیم. آرایههای ادبی در این کتاب بهموقع و خوب استفاده شده است و نویسنده از بیان احساس خود ابا نداشته است.
وی تاکید کرد: باید این نکته را رعایت کنیم که به عنوان نویسنده بیطرف باشیم و فکر کنیم برای مخاطب جهانی مینویسیم. البته این آرمانی است و کتابی مانند اهالی اینجا را کسانی میخوانند که به کربلا رفتهاند یا میخواهند بروند و این افراد در این کتابها به دنبال روضه هستند. مخاطب این کتابها دوست دارد قسمتهایی از کتاب مانند روضه باشد و او چند قطره ای اشک بریزد. نویسنده اهالی اینحا میتوانست در جاهایی از روضه به عنوان نمک کار استفاده کند.
کتاب اهالی اینجا نوشته زهرا آقازاده نژاد مشتمل بر ۱۷۲ صفحه از سوی انتشارات شهید کاظمی منتشر شده و به چاپ دوم رسیده است. این کتاب شامل روزنوشتهایی از بخش بانوان یک موکب اربعین در کربلا است.
نظر شما