یک مستندساز مطرح کرد؛
وظیفه فیلمساز است که مستنداتش را معرفی کند/ تدریس «آثار عجم» در دانشگاههای خارج از کشور
حسن نقاشی کارگردان مستند «آثار عجم» عنوان کرد: این وظیفه فیلمساز است که سند را بگوید حتی اگر یک برگ نامه بخوانم در تیتراژ فیلم میآورم که با استناد به آن برگ نامه این کار را ساختهام.
-روند ساخت این فیلم چگونه بود؟
ابتدا شروع به تحقیقات کردم و بعد از دو سال پژوهش موفق شدم عکسها، نامهها و اسنادی پیدا کنم که برای ساخت یک فیلم حداقل بود. نزدیک به ۴ سال از لحظهای که من نامه را پیدا کردم تا آماده شدن فیلم برای نمایش زمان صرف شد.
-سبک روایی فیلم چگونه است آیا آثار و کتابهای فرصت شیرازی بر روی سبک روایت فیلم تاثیر داشته است؟
سعی کردم سبک نوشتاری اثر و گفتار متن فیلم تا حد امکان به انشا و دستور زبان فرصت شیرازی نزدیک باشد. تاریخی که بر او گذشته است را از زبان اول شخص و خود فرصت شیرازی در فیلم روایت میکنیم. به این دلیل تلاشم برای روایت اول شخص بود چون خود فرصت شیرازی نیز در کتاب «آثار عجم» سعی میکند به صورت اول شخص با مخاطبش گفتگو کند و مخاطب را دعوت کند به اینکه آراء او را گوش کند. این کتاب خیلی صمیمانه است.
-موضوع کتاب آثار عجم فرصت شیرازی چیست؟
فرصت شیرازی به آثار باستانی علاقه زیادی دارد. او در شیراز به دنیا آمده و شاعر است و به لحاظ تاریخی حفاریاتی در حال انجام در منطقه زندگی اوست. او احساس میکند زمان مناسبی برای آشنایی مردم با تاریخ و آثار باستانی ایران زمین است. متأسفانه در زمان قاجاریه بیشتر آثار باستانی ما و پدیدآورندگان آن با خرافات همراه هستند، مثلاً عدهای معتقدند تخت جمشید را غولان و پریان و اجنه ساختهاند. فرصت میداند که خطهای میخی و پهلوی و غیره کار اجنه نیست، پس جزو اولین کسانی است که خط میخی را میآموزد و شروع به ترجمه متون میخی میکند و در کتاب آثار عجم برای اولین بار یک ایرانی با نگاه بسیار واقع بینانه و باستانشناسی وارد هویت مکانهای باستانی از جمله تخت جمشید میشود و شروع به صحبت درباره آن میکند. از لحظهای که فرصت شیرازی تصمیم میگیرد این کار را انجام بدهد تا وقتی کتاب چاپ میشود حدود ۳۰ سال زمان میبرد. در سال ۱۲۹۹ که فرصت شیرازی از دنیا میرود حدود ۱۰۰۰ جلد از این کتاب به چاپ میرسد. اما حدود ۱۲ سال بعد از مرگ فرصت شیرازی با این کتاب آشنایی پیدا میکنند، عدهای میبینند که این کتاب چقدر علمی و درست است و آن را دوباره تجدید چاپ کرده و حتی به زبان فرانسه ترجمه میکند و در بسیاری از دانشگاههای خارج از کشور که بر روی مسئله ایران به طور تخصصی کار میکردند تدریس میشود.
-آیا اکنون نسخهای از این کتاب در ایران وجود دارد؟
بله، نسخههای چاپ سنگی از این کتاب در ایران وجود دارد. در ۲۰ سال اخیر نیز از این کتاب تعداد محدودی با کیفیت پایینتر چاپ شده است. من دو نسخه از این کتاب را دارم یکی از این نسخهها متعلق به مرحوم پدرم است.
-آیا بعد از ساخت فیلم به این صرافت نیفتادید که کتاب را دوباره چاپ کنید؟
تخصص من فیلمسازی است. من میتوانم با فیلمم هشدار دهم در مورد اتفاقاتی که میافتد. اصلاً ابزار فیلمسازی برای اطلاعرسانی است. بعد از ۵ سال که از نمایش این فیلم گذشتهاست، آدمهایی که این فیلم را میبینند همه به دنبال کتاب بودهاند. تماشاگران pdfکتاب یا آدرس کتاب فروشی که این کتاب را داشته باشد از من میخواهند اما متأسفانه این کتاب در بازار فروش کتاب وجود ندارد.
-آیا فیلم شما اقتباس مستقیم از کتاب آثار عجم فرصت شیرازی است؟
خیر،این فیلم اقتباس مستقیم نیست من فقط شرح حال کتاب را گفتهام. اقتباسی از کتاب نکردهام. من توضیح دادم که فرصت شیرازی چگونه تصمیم میگیرد کتابی بنویسد در دوران مشروطه و بیداری ایران درباره آثار باستانی که فرنگیها درحال غارت آن هستند و او میخواهد با نوشتن این کتاب جلوی این غارت را بگیرد. و فرصت شیرازی با تمام با وجود تمام کارشکنیها با وجود فروش خانه و زمینش سرانجام میتواند این کتاب را به چاپ برساند. فیلم اقتباس محسوب نمیشود.
- آیا در ساخت فیلمتان از کتاب آثار عجم الهام نگرفتهاید؟
در سینمای داستانی شاید ما از روی یک قصه یا گمان یک فیلم اقتباس کنیم اما در سینمای مستند ما با واقعیت و عنصر پژوهش سر و کار داریم. یعنی ما قرار است مخاطب را با پدیده یا اتفاقی آشنا کنیم و او را تشویق کنیم تا اگر برایش دل مشغولی به وجود آمد آن را بیشتر دنبال کند. کاری که سینمای مستند میکند آشنا کردن با علم فرهنگ و هنر است. من به تبع سینمای مستند تلاش کردم همان کار را بکنم با این تفاوت که تحت تأثیر کتاب آثار عجم و ادبیات آن قرار داشتم. سعی میکردم به بهانه این کتاب صفحات زندگی فرصت را نشان دهم. سعی میکردم از ادبیات آن کتاب استفاده کنم. من با الهام از کتاب آثار عجم و متأثر بودن از آن این فیلم را ساختهام.
-در مقوله اقتباس گاهی از روی کتاب فیلم میسازیم و گاه از روی فیلم کتاب مینویسیم آیا شما وسوسه نشدهاید از روی فیلمتان کتاب بنویسید؟
دو سال پیش این کار انجام شد و در جشنواره فیلم کوتاه تهران ۲ سال پیش کتاب آثار عجم منتشر شد. نظرات دوستان سینماگر و باستانشناس درباره فیلم و کتاب آن گوهر بیهمتا که توسط کارشناس فیلم در مورد زندگی فرصت شیرازی نوشته شده بود نیز در این کتاب به چاپ رسید. اصل کتاب آثار عجم به دلیل اینکه حجم زیادی دارد باید به صورت جداگانه منتشر شود و در این کتاب چاپ نشد. اکثر مواقع مستنداتی که من میسازم همیشه از جانب ناشر پیشنهاد چاپ کتاب هم داشته است. مشغله فیلمسازی این امکان را از من گرفته است. این نکته را هم بگویم که من تا کتابی نخوانم فیلمی نمیسازم. یعنی همیشه آنچه که آموختهام آنچه که خواندهام آنچه که درک کردهام و آنچه که برای من فیلم شده است از کتابهایی است که خواندهام و از آنها چیز آموختهام. هیچ فیلمی را نساختهام بدون آنکه رجعتی به کتاب یا دست نوشته نداشته باشد.
-روند کاری شما برای تبدیل یک کتاب یا دست نوشته به فیلم چگونه است؟
روند کاراین گونه است که معمولاً کتاب را میخوانم، نکات مهمش را استخراج میکنم و سعی میکنم در مرحله نگارش و ساخت فیلم اطلاعاتم را تبدیل به اثر فنی بکنم. ابتدا نوشته را به یک تصویر مصور برای خودم تبدیل میکنم و بعد در حین ساخت از لحاظ فنی آن را مصور میکنم. امکان دارد در فیلم هم نیاورم که از چه چیزی الهام گرفتهام اما رفرنس و منبع را در پایان تیتراژ فیلم میدهم. اگر بخواهیم این گونه به مقوله اقتباس نگاه کنیم که الهام گرفتن از یک موضوع باشد تمام قصههای دنیا الهام گرفته شده است. در سینمای مستند مینویسیم با استناد به آثاری که خواندهام و من همیشه این را در فیلمهایم میآورم. این وظیفه فیلمساز است که سند را بگوید حتی اگر یک برگ نامه بخوانم در تیتراژ فیلم میآورم که با استناد به آن برگ نامه این کار را ساختهام.
نظر شما