سه‌شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۱۲
العبادله در میان 10 اثر برتر ابن عربی قرار دارد/ پاسخ به شبهات و اشکالات مختلف معنوی با ابن عربی محقق می‌شود

شالچیان ناظر می‌گوید: اگر از میان چند صد کتاب و رساله کوچک و بزرگِ محی الدین بخواهیم 10 اثر بسیار مهم او را انتخاب کنیم، قطعا کتاب العبادله در میان این 10 اثر قرار دارد. پاسخ به شبهات و اشکالاتِ مختلف معنوی در جهان کنونی و به ویژه در کشور ما، تنها با مبانی محی الدین، ممکن است.

سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، آثار ابن عربی از ۲۹۰ تألیف تا نزدیک به پانصد اثر ثبت شده. از میان آثار او که هر کدام جایگاه و ارزش خاصی دارد «فصوص الحکم» کتاب جاودانی ابن عربی است و متجاوز از یکصد شرح بر این کتاب نوشته‌اند. در میان آثار ابن عربی کتاب العبادله کتابی بسیار عمیق و چکیده معارف از ابن عربی است. وی در این کتاب دریافت‌هایی از اولیاء خدا دارد که به بیان آنها می‌پردازد. در این کتاب شیخ، معارفی را که از 101 ولیّ خدا دریافت کرده، تبیین می‌کند. به نظر می رسد اسامی ذکر شده در این کتاب اسامی ظاهری ایشان نباشد؛ بلکه این اسامی نشان از مظهریت آن ولیّ از آن اسم الهی است. کتاب «ترجمه و شرح العبادله محی الدین ابن عربی» به کوشش  علی شالچیان ناظر از سوی انتشارات سلوک ما روانه بازار نشر شده است. به بهانه انتشار کتاب با شالچیان ناظر گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

اهمیت و جایگاه کتاب العبادله در میان آثار ابن عربی به چه بر می گردد؟

محی الدین ابن عربی آثار متعددی را نوشته است. او برخی از این آثار را در جوانی، و برخیاز آن‌ها را در اوجِ پختگی، نگاشته است؛ و به زبان ساده‌تر، او نیز دارای سلوکی بوده است و آثاری که او در زمان پختگی و نوشته است با آثاری که در جوانی نوشته است قطعا در یک سطح نیستند. همچنین، آثار مختلف خودِ او مخاطبانِ مختلفی دارند و به بیان روشن‌تر، او در نوشته‌های مختلفش، با افراد مختلفی که سطوح گوناگونی از درک و فهم دارند، سخن گفته است؛ و از این رو ، آثار گوناگونِ وی سطوح گوناگونی دارد و نباید همه آثار او را در یک سطح و مرتبه دانست. به عنوان نمونه، او کتاب‌هایی همچون فصوص الحکم و العبادله را در دوره آخرِ عمر پربارش نوشته است و بسیار ژرف تر و شگفت انگیزتر از آثار دیگر اوست و او آثاری متعددی نیز دارد که در آن‌ها ناگزیر شده است سخنانی را بیان کند تا از تکفیرِ افراد سطحی‌نگر در امان بماند.

ما نباید فراموش کنیم که شهاب الدین یحیی سهروردی در زمان او، با حکم تکفیر، کشته شده است و ابن عربی ناگزیر بوده است که با ملاحظات زیادی، سخن بگوید و کتاب بنویسد اما او در اواخر عمرش، راه‌هایی را یافته است که بتواند راحت‌تر دیدگاه‌های خود را بیان کند و از جمله این راه‌ها همان راهی است که در کتاب العبادله و در کتاب الإعلام بإشارات اهل الإلهام برگزیده است. شیخ اکبر در العبادله دیدگاه‌های خود را به افرادِ فرضی و نمادین که وجودِ خارجی نداشته‌اند، نسبت می‌دهد و در کتاب الإعلام بإشارات اهل الإلهام پیوسته می‌گوید یکی از اهل الهام چنین گفت؛ و سخن خود را به این صورت، بیان می‌کند.


با توجه به ابهامات درباره انتساب این اثر به ابن عربی، چه قرائنی وجود دارد که اثبات می‌کند این کتاب در میان آثار ابن عربی جای دارد؟

افراد زیادی صحتِ انتساب این کتاب را به ابن عربی انکار نکرده‌اند. محمود محمود غراب، در ملحقاتِ کتابِ شرح فصوص الحکمِ خویش، صحّتِ انتسابِ کتاب العبادلة را به محی الدین، نپذیرفته است و در مقام استدلال، گفته است که محی‌الدین در آثارش، از این کتاب نام نبرده است. در پاسخ به این سخنِ محمود محمود غراب باید گفت: اگر محی الدین در لابلای مباحث عرفانی و آثار سلوکیِ خود، نامی از کتاب العبادلة نیاورده است، سببش این است که کتاب العبادلة را بعد از بسیاری از آثارش، نگاشته است. این موضوع را نیز فراموش نکنیم که محی الدین فقط به نام تعدادی از کتاب‌هایش در لابلای نوشته‌های خود، اشاره کرده است.

ناگفته نماند قرائن فراوانی وجود دارد که کتاب العبادله از آثار محی الدین است. از جمله قرائن، این است که ابن سُودَکین که از شخصیّت‌هایی است که مدّتی از محی الدین درس آموخته است، در کتاب لواقح الأسرارِ خویش، کتاب العبادله را از آثار محی‌الدین، دانسته است. عفیف‌الدین تِلِمسانی نیز، که از شاگردان قونوی است و اواخر عمر محی‌الدین را درک کرده است، در کتاب «شرح مواقف النفری»، کتابِ العبادله را از آثار محی‌الدین شمرده است. از قرائن دیگر، نسخه‌ای خطی از کتاب العبادله است که، به قونوی، نامدارترین شاگرد ابن عربی، تعلّق داشته است و هم اکنون نیز این نسخه خطی در کتابخانه برجامانده از قونوی، موجود است. در ضمن، جَندی و عبدالرزاق کاشانی و عبدالوهّاب شعرانی و جمعی دیگر نیز کتاب العبادله را به صورت قاطع، از آثار او دانسته‌اند. لازم به ذکر است که کتاب العبادله به لحاظ محتوا، مطابق با دیدگاه‌های محی‌الدین است؛ و با قلم و شیوه نگارش او نیز، همخوانی دارد.

انگیزه شما از ترجمه و شرح این کتاب چه بوده است؟

بنده بیش از دو دهه است که عمر خود را صرف پژوهش در آثار عرفانی، به ویژه آثار ابن عربی کرده‌ام و معمولا کتاب‌هایی از محی الدین را برای ترجمه و شرح انتخاب می‌کنم که محی الدین در آن‌ها، سخنان ژرف خود را که مورد پسندش بوده نوشته است و کمتر بر اساس ترس، مطلبی را نوشته است. کتاب العبادله در میان آثار محی الدین، به لحاظ اینکه او در این کتاب اغلب، سخنانِ عمیق خود رابیان می‌کند و حاوی مطالب عمیقی است که در کتاب‌های دیگرش نگفته است، ازجایگاه ویژه‌ای برخوردار است و اگر از میان چند صد کتاب و رساله کوچک و بزرگِ محی الدین بخواهیم 10 اثر بسیار مهم او را انتخاب کنیم، قطعا کتاب العبادله در میان این 10 اثر قرار دارد.

ساختار کتاب حاضر به چه صورت است و اساسا ابن عربی در این کتاب به چه موضوعی پرداخته است؟

محی الدین ابن عربی کتاب العبادله را به دو بخش، تقسیم می‌کند. او بخش اول کتاب را نیز به پنج جزء تقسیم می کند اما بخش دوم کتاب را به اجزای مختلف، تقسیم نمی‌کند و یکپارچه است. محی الدین ابن عربی – همان طور که پیش از این نیز اشاره کردم، سخنان خود را در این کتاب، از زبان افرادی با نام‌های فرضی و نمادین، بیان می‌کند و در این کتاب، معمولا روش او این است که وقتی به عنوان مثال، از  زبان ابن عبدالدَّهر سخن می‌گوید، به موضوع "دهر" (روزگار) می‌پردازد و یا به عنوان مثال، وقتی از زبان ابن عبدالقیّوم سخنی را بیان می‌کند به موضوع، قیّومیّت و قیوم می‌پردازد؛ یا وقتی از زبان عبداللّه بن ناصر بن عبدالقهّار سخن می‌گوید به موضوع قهاریّتِ حضرت حق می‌پردارد. در اینجا، مناسب می‌دانم به این موضوع مهم اشاره کنم که محی الدین عمیق‌ترین سخنان خود را در بین خط‌ها و  به صورتِ اشاره‌وار ،مطرح می‌کند تا تنها افراد باهوش، متوجّه سخنان خاص او شوند.

برای ترجمه این اثر از چه منابعی بهره گرفتید؟

متنِ عربیِ العبادله چند بار در بیروت و قاهره منتشر شده است و من از سه چاپ برای این کار استفاده کردم زیرا متاسفانه کم نبود مواردی که در چاپ‌های مختلف، برخی کلمات با هم اختلاف‌هایی داشتند و در واقع، برای ترجمه کتاب، لازم بود که بنده به گونه‌ای، کار تصحیحِ متن عربی را نیز انجام دهم تا در ترجمه، به بیراهه نروم. با توجه به کمیاب‌بودنِ نسخه‌های خطیِ این کتاب، بنده ناگزیر بودم در آثار ابن عربی، جستجو کنم و کلمات مشکوک و عبارت‌های مشکوک را در آن‌ها، مورد بررسی قرار دهم و از این راه، به سرنخ و قرائنی، دست پیدا کنم و کم نبود مواردی که به نتایجِ بسیار خوبی از این طریق، رسیدم و اشکالات و اشتباهات متعددی را برطرف کردم و البته این روش را در تمام ترجمه‌ها و شرح‌هایم از آثار ابن عربی، انجام می‌دهم و مستنداتِ سخن خود را از آثار ابن عربی در ترجمه و شرح، می‌نویسم و به آثار ابن عربی و ... ارجاع می‌دهم.

چاپ اول کتاب ترجمه و شرح العبادله، در تابستان 1402، در دو مجلد، با استناد به منابع فراوانی، منتشر شده  و حاوی تحقیقات گسترده‌ای در فهم سخنان محی الدین است و بنده بر این باورم که متاسفانه بسیاری از اندیشمندان و نویسندگان، شناخت صحیح و دقیقی از معانیِ مورد نظر محی‌الدین ندارند و باید به تدریج، این شناختْ تصحیح شود و عمق پیدا کند.

در پایان درباره نسبتی که این کتاب می تواند با مخاطبان ایرانی و جامعه ایرانی برقرار کند بگویید.

اگر کسی کتاب العبادله را با دقت بخواند و درک کند، به وضوح درمی‌یابد که هرچند محی الدین مطالب این اثر را همان طور که در اوایل این کتاب نیز تصریح کرده است، بر اساس شهود، نوشته است؛ اما آنچه او حاصلِ شهود خود می‌داند در بسیاری از مواقع، با نهاد انسان، هماهنگ است و به زبان ساده‌تر، تعالیم او در عرفان عملی، با گوهرِ انسانیت، ناسازگار نیست و در عرفان نظری نیز به نظر بنده، بسیاری از اوقات، قرائنی بر صحّت کلام و درستیِ شهودش می‌توان یافت و دانش بشری نیز با پیشرفت‌های روزافزون، مبانیِ عرفانی محی الدین را بیش از پیش، پذیرا می‌شود و باور بنده این است که پاسخ به شبهات و اشکالاتِ مختلف معنوی در جهان کنونی و به ویژه در کشور ما، تنها با مبانی محی الدین، ممکن است.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها