- در ابتدا بگویید چه دغدغهای سبب شد کتاب «اوزان موسیقی ترک» را برای ترجمه انتخاب کنید؟
شناخت فرهنگ موسیقی کشورهای همسایه همیشه بخشی از دغدغهها و علاقهمندیهای من بوده است. شاید یکی از علل مهم آن وجود تشابه بسیار زیاد و نزدیک است که میان فرهنگ موسیقی ایران و کشورهای همسایه وجود دارد. به طور مثال ارتباط اندامواری که میان دستگاههای موسیقی ایرانی و موقامات آذربایجان وجود دارد یا تلفیق شعر فارسی با موسیقی افغانستانی و قوّالی در پاکستان و نمونههایی دیگر که ذکر همه آنها در اینجا نیازی نیست. اما در این میان سرگذشت ارتباط موسیقی ایران و ترکیه شاید از تمامی کشورهای همسایه تنگاتنگتر، قابل بحثتر و پرفرازونشیب تر باشد.
- ترکیه امروزی مدنظر شماست یا قلمرو تاریخی عثمانی؟
به نظرم اگر پرسش شما را این گونه پاسخ دهم بهتر است. از میان تمام کشورهای همسایه کنونی ایران، تنها ترکیه است که قدمتی حداقل ۷۰۰ ساله در قالب امپراتوری عثمانی و کشور امروزی ترکیه دارد و بقیه کشورها محصول تحولات سیاسی نظامی منطقه و جهانِ دو قرن اخیر یا کمتر از آن هستند. تنها ترکیه است که حوزه تعریف شده تمدنی و تاریخی مستند در میان کشورهای همسایه ایران دارد.
این موضوع بسیار حائزاهمیت است زیرا تعاملات فرهنگی در حوزه موسیقی بین دو کشور را بسیار نظاممند کرده و پژوهش در این مورد را آسانتر میکند. این که موسیقی ترکی امروز تشابهات بسیاری از هر جهت به ویژه اصول و الگوهای ریتمیکی که در آن استفاده میشود با موسیقی قدیم ایران دارد تصادفی نبوده و محصول تحولات و تبادلات تنگاتنگ دو حوزه تمدنی در روزگاری نهچندان دور است.
- به نظرم اگر واژه «اصول» را برای مخاطب تعریف کنید در ادامه گفتوگو به نتایج بهتری خواهیم رسید.
بله موافقم؛ شاید این واژه برای مخاطب ملموس نباشد. «اصول» در موسیقی کلاسیک عثمانی و ترکیه امروزی چرخه ریتمیکی است که از طریق ارتباط الگوهای ریتمیک با طولها و شکلهای متفاوت و مختلف اشکال متنوعی از ریتم را شکل میدهد. در موسیقی ایران در دوره صفویه نیز به دوایر ریتمیک، اصول می گفتند.
- به بحث بازگردیم؛ تبادلات موسیقایی بین دو کشور به چه زمانی بازمیگردد؟
موسیقی ایران در دوره تیموری یکی از بالاترین سطح روابط خود را با موسیقی ترکی تجربه میکند. بی شک سنتهای متداول در مکتب منتظمیه و آنچه در پایتختهای فرهنگی ایران دوره تیموری (تبریز و هرات) و در پهنه ایرانبزرگ به ویژه خراسان و آذربایجان در باب موسیقی میگذرد به قدری رشد و بالندگی داشته که بالقوه توان نفوذ و تاثیرگذاری در هر فرهنگی را دارا بوده است.
- اگر مبدأ مکتب منتظمیه را در دوران عباسیان بدانیم پس باید تبادلات موسیقایی ایرانی و عثمانی قدمتی بیش از دوره تیموری داشته باشد؛ این طور نیست؟
بله. البته باید در نظر بگیریم درست است که مکتب منتظمیه در موسیقی، از اواخر دوران عباسی و با پیدایش صفیالدین ارموی شکل گرفت ولی اوج شکوفایی این مکتب در هنر موسیقی، در زمان تیموریان و با تکیه بر تواناییها نوآوریها و خلاقیت مثال زدنی عبدالقادر مراغهای اتفاق افتاد.
- آیا موسیقیشناسان ترکیه بر این موضوع اذعان دارند که فرهنگ موسیقایی آنها متأثر از موسیقی ایرانی بوده است؟
متاسفانه این موضوع هنوز در مکتوبات موسیقی ما و ترکها مغفول مانده. با توجه به اینکه فرهنگ موسیقی ایرانِ تیموری بسیار بر فرهنگ موسیقی ترکیه تاثیر گذاشت و آن را برای همیشه متحول کرد و تغییر داد، متخصصان امروز تاریخ موسیقی ترکیه اشارهای به این موضوع نکرده و مورخان و پژوهشگران برجستهای همچون «رئوف یکتا بیگ» یا «مراد بارداقچی» و افراد دیگر که معیار شناخت موسیقی اصیل ترکی محسوب میشوند هیچ اشارهای به این مطلب نمیکنند که جای تعجب است و متاسفانه متخصصان و پژوهشگران برجسته ایران هم در این مورد سخن چندان موثری بیان نکرده یا حتی مجذوب سنتهای موسیقی ترکیه شدهاند تا جایی که امروز موجی از ترکیگرایی را در موسیقی ایرانی میبینیم که به سنتهای اصیل موسیقی ایران در دوره قاجار پشت کرده، آن را بعضاً سبک شمرده و به دنبال گذشتههای موسیقی خود در سنت موسیقی امروز ترکیه میگردند که این موضوع جای بحث و تبادل نظر بیشتری دارد.
- در تبادلات فرهنگ موسیقایی بین ایران و ترکیه، می توان گفت سهم تاثیرگذاری ایران بیشتر بوده است؟
بله و قطعا به علت ثبات در دربار عثمانی و آشفتگی و هرجومرج سیاسی در ایران، وامدهندگی موسیقی ایرانی به سبب مهاجرت موسیقیدانان برجسته ایران به سوی دربار عثمانی، به موسیقی ترکی بسیار زیاد بوده است تا جاییکه امروز ترکها عبدالقادرمراغهای را که از موسیقیدانان مطرح ایران در دوره تیموری بوده پدرموسیقی ترکیه میدانند.
- با توجه به اینکه چند مرتبه از عبدالقادر نام بردید، خالی از لطف نیست به نقش او در تاریخ موسیقی اشاره کنید.
عبدالقادر مراغهای (838-757) شاعر، موسیقیدان، نوازنده و هنرمند ایرانی قرن نهم هجری، از بزرگترین نظریهپردازان موسیقی در تمدناسلامی، از چهرههای شاخص مکتب منتظمیه و نویسنده کتابهای «جامعالالحان»، «مقاصدالالحان» و «کنزالالحان» در زمینه موسیقی بود. موسیقی او توسط نوادگان و بازماندگانش به دربار و قلمرو عثمانی راه یافت و چنان تاثیری در آن ناحیه گذاشت که او را پدر موسیقی ترکیه میخوانند.
- تبادلات موسیقایی ایران و ترکیه تا چه زمانی ادامه داشته است؟
آنطور که از رسالههای اواخر دوره صفویه تا اوایل دوره قاجاریه بر میآید به دلایلی نهچندان معلوم، موسیقی ایران از دوره صفویه راه خود را از سایر فرهنگهای همجوار و همزاد خود در حوزه تمدن فارسی- ترکی- عربی جدا کرد و این موضوع را میتوان به وضوح در اوایل دوره قاجاریه در موسیقی ایرانی مشاهده کرد.
یکی از بارزترین این تحولات تغییر نظام متریک- ریتمیک موسیقی ایران از شکل اصول در دوره صفویه به آنچه در دوره قاجاریه شاهد هستیم بوده است. در حالی که موسیقی ایران می رفت تا نظام ریتمیک جدیدی را تجربه و گزینش کند، موسیقی ترکیه در عثمانی، همچنان به سنتهای دوره عبدالقادر و بعد از او پایبند بود و اگر هم تنوع و نوآوری انجام میشد نگاه همان نگاهِ ایقاعی(اصطلاحی در موسیقی که به بحث درباره کشش زمانی نغمهها یا وزن آنها میپردازد) بر اساس سنت موسیقی مکتب منتظمیه و با حفظ واژه اصول بود. به همین دلیل سنت موسیقی ترکی به علت ارتباط بسیار نزدیک با سنت موسیقی ایرانی در دوره تیموری، به ویژه از طریق مهاجرت موسیقیدانان برجسته ایران بالقوه میتواند ما را در شناخت موسیقی قدیم ایران بیش از هر همسایهای در اطرافمان یاری رساند ولی این دست پژوهشها و شناخت حاصل از آنها نمی توانند واقعیتی را که امروز در موسیقی ایران رواج دارد به کلی تغییر داده یا نفی کند.
- سنتهای پیشین و نگاهِ ایقاعی همچنان در موسیقی امروز ترکیه ادامه دارد؟
پس از فروپاشی سلسله عثمانی و شکلگیری ترکیه امروزی، تحولات سیاسی و اجتماعی بر موسیقی ترک بسیار موثر بودند اما این تحولات نتوانستند جوهر موسیقی ترک را به ویژه در حوزه ریتم و متر چندان مورد تاثیر قرار دهند و ریتم و متر در موسیقی سنتی ترکیه همچنان به گذشتهها وفادار ماند. بی شک یکی از مهمترین پایگاههای تداوم سنتهای موسیقیترک، مراسم مذهبی- آیینی، به ویژه آیینهای سماع در مراسم مولویه است که خود جای تحقیق و تفحص جداگانه و مفصل دارد.
- با این حساب مهم ترین وجه مطالعه کتاب، آشنا کردن مخاطب با بخشی از پیشینه موسیقی ایران است؟
شاید مهمترین جنبه ارزشمند مطالعه کتاب «اصول در موسیقی ترک» برای موسیقیدان ایرانی امروز، واکاوی گذشتههای موسیقی ایرانی در آیینه موسیقیترک باشد. همین موضوع باعث شد که من کتاب را ترجمه و شرایط را برای مطالعه این مبحث هموارتر کنم. تا جایی که مطلع، تا پیش از این، نوشتار یا برگردان مفصل کامل و گویا از مبحث موردنظر به شکل کتاب یا مقاله به زبان فارسی وجود نداشت. کتاب «اوزان موسیقی ترک» برگردانی از متن ترکی- انگلیسی کتاب «اصول در موسیقی ترک» نوشته فخرالدین یارکین است که در سال ۲۰۱۶ میلادی توسط انتشارات پان در ترکیه به سه زبان ترکی، انگلیسی و یونانی به چاپ رسیده است امیدوارم این برگردان آغاز راهی باشد که ما را در ایجاد تحول در موسیقی ایرانی، با احترام به سنتهای گذشته و واقعیتهای امروز موسیقی کلاسیک ایران یاری کند.
- ضمن تشکر از همراهی شما، اگر صحبت خاصی هست بفرمایید.
بعد از اتمام کار ترجمه کتاب، به دلیل رعایت حق کپیرایت به ناشر ترکیه ای ایمیل زدم و او را در جریان کار قرار دادم. جوابی که برایم ارسال کرد بسیار تعجب انگیز بود. ضمن تشکر از من نوشته بود وزارت فرهنگ ترکیه به پژوهشگرانی که کتابهای ترکی را به زبان های دیگر ترجمه کنند، مبلغی به عنوان تشکر و قدرانی پرداخت میکند. از من شماره حساب خواست تا مبلغ را به حسابم واریز کند. ضمن همفکری با جناب شهاب منا، مدیر انتشارات خُنایگر، تصمیم گرفتیم برای سربلندی نام ایران این مبلغ را دریافت نکنیم. امیدوارم این قبیل حمایت های فرهنگی در کشور ما هم ممکن شود تا پژوهشگران بتوانند با خیالی آسوده و شرایط بهتر در مسیر اشاعه فرهنگ و هنر کشور پرافتخارمان فعالیت کنند.
نظر شما