رحیمه ملا‌زاده در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در کرمان، با بیان اینکه متولد شهرستان زرند از توابع استان کرمان است، گفت: از بچگی به دو شغل معلمی و نویسندگی علاقه‌مند بودم و داستان‌ها و رمان‌های مختلفی می‌خواندم و خلاصه داستان‌ها را برای دوستان خود در مدرسه تعریف می‌کردم.

وی تصریح کرد: در دوران مدرسه یک روز از اداره ارشاد و دفتر اهل قلم تهران به مدرسه ما آمده بودند و عنوان کردند، دانش‌آموزانی که به کار نویسندگی علاقه‌مند هستند، می‌توانند از افرادی که در مدرسه حاضر شده‌اند کمک بگیرند؛ من یکی از رمان‌هایم را که 60 صفحه بود را نزدشان بردم و گفتم به نویسندگی علاقه‌مند هستم.

این بانوی نویسنده کرمانی ادامه داد: از من خواستند بخشی از رمان را بخوانم، زمانی که خواندم، گفتند، من را تشویق کردند؛ پس از این مسئله همچنان رمان، دل‌نوشته و داستان کوتاه می‌نوشتم.

وی بیان کرد: از بچگی علاقه ویژه‌ای به شهدا داشتم و شهیدان برایم مقدس بوده و هستند؛ طی یک اتفاق دلی با شهید «حمید رحمانی» آشنا شدم، شهیدی که ازدواج نکرده بود همسر و فرزندی نداشت، والدین وی نیز فوت کرده بودند و این شهید مهجور مانده بود؛ بنابراین می‌خواستم این شهید را معرفی کنم و درباره او بنویسم.

ملا‌زاده ابراز کرد: به واحد ادبیات پایداری بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس استان مراجعه و عنوان کردم که می‌خواهم در خصوص شهید «حمید رحمانی» بنویسم و همچنین جویا شدم که آیا پرونده وی را در اختیار من قرار می‌دهند تا در این زمینه داستان خود را بنویسم آن ها حتی من را تشویق و راهنمایی کردند.

این بانوی نویسنده کرمانی افزود: کتاب «یک قدم سهم من» در خصوص خاطرات رزمندگان استان کرمان و کتاب «گذر یک خاطره» در خصوص خاطرات اسرای استان کرمان نوشته‌ام که این کتب به چاپ رسیدند و بعد از آن در خصوص تاریخ شفاهی شهید نامدار محمدی کار کردم که این کتاب تاکنون چاپ نشده است.

وی اظهار کرد: یکی از دوستان متون مکتوب در خصوص تاریخ شفاهی شهید نامدار محمدی را خوانده بود و همان روز به مزار شهید رفته و با او پیوند برادری بسته بود و زمانی که این مسئله را به من گفت بسیار خوشحال شدم و با خودم گفتم که اگر این کتاب حتی چاپ نشود و تنها یک نفر را با خود همراه کرده باشد، برای من کافی است.

نویسنده کتاب «یک قدم سهم من» عنوان کرد: کتاب دیگری در خصوص خاطرات و روایات شهید فرج‌الله زمزم به نام کتاب «چادر طوبی» به روایت همسر شهید فاطمه‌السادات حسینی نوشتم که بعد از اتمام متن زمانی که کار را ارسال کردم گفتند شما همه جای زندگی من بودید و من خوشحال شدم از این‌که توانستم حرف دل همسر شهید را بزنم.

ملازاده گفت: در استان کرمان ۴۷ شهید زن داریم و من در این زمینه به به نگارش خاطرات این شهدا پرداختم و کتاب «مثل سمیه» را گردآوری کردم، این اثر، کتاب جامع و کاملی است که بیوگرافی زنان شهدا استان کرمان در آن روایت شده است؛ زنان شهیده به مواردی در زندگی‌شان توجه داشته‌اند که توجه به آن‌ها برای بانوان ما خالی از لطف نیست.

نویسنده کتاب «چادر طوبی» عنوان کرد: ایده نوشتن داستان‌های کوتاه در بسیاری از مواقع از خاطرات شهدا بوده که این داستان‌ها در بسیاری از جشنواره‌ها مقام آورده‌اند و آخرین رمانم را زیر نظر مؤسسه ثارالله در حال نوشتم هستیم که قصه آن در خصوص قاصد است و شخصیت قاصد شهید حاج قاسم میرحسینی است و من در این رمان روایت را به گونه‌ای ارائه کردم تا زمانی که مخاطب به ویژه جوانان آن را می‌خوانند به شهید میرحسینی ارادت و علاقه پیدا کنند.

وی ادامه داد: زمانی که رمان قاصد تمام شد و آن را برای یکی از همرزمان شهید فرستادم تا مطلب را بخواند، وی موافق بود و تنها مسئله‌ای که عنوان کرد این بود که چرا به این‌که شهید حاج قاسم میرحسینی زمانی هم بیسمچی و هم فرمانده بودند و این‌که در چه عملیات‌هایی شرکت کرده است، اشاره‌ای نداشته‌اید؛ در جواب همر‌زم شهید گفتم زمانی که در خصوص شهید حاج قاسم میرحسینی بخواند و به وی ارادت پیدا کند، به جستجو جسارت‌ها و رویکرد شهید سوق پیدا می‌کند.

ملازاده خطاب به نویسندگان تازه کار اظهار کرد که از نوشتن نترسند و مدام بنویسند، چرا که جسارت نوشتن بزرگ‌ترین امتیازی است که یک نویسنده را بالا می‌برد و همچنین از قضاوت کردند نترسند.

نویسنده کتاب «مثل سمیه» خاطرنشان کرد: به ارائه کتاب‌هایم به صورت صوتی بسیار فکر کرد‌ه‌ام و علاقه‌مند هستم صوت کتاب‌هایم با صدای خودم باشد چرا که فکر می‌کنم بهتر می‌توانم حق مطلب را ادا کنم.