سید علیاصغر تقوی در ابتدا شروعکننده سخنرانی بود و با اشاره به این موضوع که سینمای موعود سینمای آخرالزمانی نیست گفت: مسئله این است که سینمای موعود که مد نظر ماست آیا همان سینمای آخرالزمانی است که این چنین نیست. غرض از سینمای موعود سینمای وعدهدادهشده است سینمایی که در تحقق و در تقدیر سینما میتواند باشد. در جواب این سؤال که سینما چیست دو پاسخ روشن میتوان داد: سینما آن چیزی است که هست و آن چیزی است که میتواند باشد. درباره سینمای موعود در کتابی به همین عنوان بهطور مفصل پرداختهام. نادر طالبزاده سینماگر، فیلمساز، نظریهپرداز و... که آثار تولیدی و نظری متفاوتی از او در دسترس است در کتاب «تاریک، روشن؛ تصویر خانواده در سینمای ایران» به بررسی تصویر خانواده در آثار سینمایی میپردازد.
تقوی افزود: مرحوم نادر طالبزاده فیلمهای چهار دهه از سینمای ایران را بررسی میکند. تأثیر مکاتب غربی بر خانواده در سینمای ایران، بازنمای کارکردهای خانواده در سینمای ایران، جنسیت و نقش همسری در سینمای ایران و آسیبها و تهدیدات سینمای خانواده مهمترین محورهای این کتاب هستند.
این مدرس دانشگاه گفت: ما باید به این بپردازیم امروز که وضع موجود چیست و برای تغییر وضع موجود آیا میتوان کاری کرد و راهکاری ارائه داد. اگر نمونههای مطلوبی در سینمای ایران سراغ داریم که خانواده اصیل ایرانی را بهخوبی تصویر کرده از آنها صحبت کنیم.
این نظریهپرداز در مورد وضع موجود خانواده در سینمای ایران گفت: تصویر خانواده در سینمای ایران متزلزل است. یک تصویر ثابت و روشنی نیست. تصویر خانواده در سینمای ایران و نسبت آن با خانواده اصیل ایرانی و اسلامی روشن نیست. آیا این تصویری که امروز از خانوادهها در سینمای ایران نشان داده میشود همان تصویر خانواده ایرانی و اسلامی است که در جامعه ایرانی شاهد آن هستیم؟ تصویر خانواده در سینمای ایران آسیبپذیر است. ما نمیتوانیم از این تصویر دفاع کنیم. بنابراین باید به فکر این تصویر باشیم. تصویر مرد و زن در سینمای ایران در جایگاه واقعی خودش قرار ندارد. برخی از تقابلهای زن و مرد در سینما غیرقابل قبول است و ما چنین تقابلی را بین زن و مرد نداریم. چنین زورگویی، چنین بیمنطقی در زنان جامعه نداریم. صورتبندی تقابل بین زن و مرد در سینمای ایران دوگانههای ظالم و مظلوم را بازنمایی میکند که اساساً اینطور نیست.
او ادامه داد: برخیها با این تصویرهای غلط در برابر این ایفای نقش خانواده ایستادهاند. فیلمهای مادر، میهمان مامان و یک حبه قند هنوز به عنوان استثنائات در بازنمایی خانواده اصیل در سینمای ایران یکهتازی میکنند. درحالحاضر سینمای ایران اصرار به بازنمایی خانوادههای منفعل و تکنفره دارد. شکلگیری عشق در سینمای ما بیرون از خانواده است. ادبیات سینمایی ما از درک قابلیتهای دراماتیک عشقهای خانوادگی غافل شده است. اگر تصویر خانواده در سینمای ایران مغرضانه نیست چرا کارکردهای حقیقی خودش را ندارد؟ همانطور که مرحوم طالبزاده هم به آن اشاره کرده باید از سینمای تاریک غربی و سیاهنماییهای بیشازاندازه دست برداریم.
وی افزود: سینمای ما نباید برچسبزن سیاهنمایی جامعه باشد. سینمای اجتماعی و در رأس آن سینمای خانواده هم سیاه دارد هم سفید. نمیخواهیم بگوییم وضعیت سفید است. به نظر من سینمای خانواده و سینمای اجتماعی ما، هم سیاه دارد هم سفید. باید این نگاه فلاکتبار و سیاهنماییشده را از جامعه پاک کنیم.
تقوی عنوان کرد: بازنمایی خانواده میتواند سینمای سایهروشن باشد. سینمای سایهروشن سایهای که نقش زنان اصیل ایرانی در خانواده را باید روشن کند. اگر نگوییم درحال حاضر تصویر سینمای ایران از خانواده ایرانی تاریک است حداقل روشن نیست. در سینما نگاه جنسیتی به مسئله زن میشود. درحالی که باید فراتر از جنسیت به این موضوع نگاه شود و به نقش تربیتی زن در خانه و خانواده بهعنوان متولی تربیت در جامعه نگاه شود. چالش زنان و دختران امروز ما چالشهای هویتی است نه چالشهای جنسیتی. در این مسیر سینمای اجتماعی اگر نتواند نجاتبخش باشد میتواند در گذار از این چالش هویتی زنانه نقش روشنگری داشته باشد.
بنیانیان اظهار داشت: این احساس به آدم دست نمیدهد که جریان نفوذی در متن سینمای ما عامدانه تلاش میکند که سینما را در تخریب خانواده به کار گیرد. یک فیلمساز در مسیر تحول، کسب دانش و مهارت بهتدریج رشد میکند و به دریافتی از مسائل اجتماعی میرسد و یافتههای خود را در قالب فیلم پردازش میکند. وقتی میخواهیم سینما در خدمت خانواده باشد به این معناست که مهارتی به هر فرد داده شود که بعد از تماشای یک فیلم بهدنبال رفع اِشکال در خود باشد. در این صورت میتوانیم توقع داشته باشیم سینما در خدمت خانواده باشد. در ضمن آن فیلم باید برای مخاطب جاذبه هم داشته باشد.
این نظریهپرداز گفت: اگر مسجد ما جایی بود برای اینکه فرزندان ما بهجای این همه تأثیرپذیری از فضای مجازی میتوانستند در آنجا مهارتهایی مثل سینما، ورزش و تئاتر را یاد بگیرند یک قاعده بزرگی شکل میگرفت که استعدادهای هنری از محلهها رشد میکردند. امروز همه اهالی هنر احساس میکنند که ما مشکلمان سیاسی مذهبی است و شکافی این وسط است که اجازه نمیدهد هنری که درحال حاضر سراغش را در سینما میگیریم شکل بگیرد.
بنیانیان ادامه داد: زمانی که رئیس حوزه هنری شده بودم خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم. ایشان فرمودند بهتر است در حوزه هنری استانها ماهی یک بار هنرمندان استان با ائمه جمعه گفتوگویی داشته باشند و به نمایندگی از من با جامعه هنری در تعامل باشند. وقتی راجعبه سینمایی در خدمت خانواده صحبت میکنیم این مهم ملزوماتی دارد. هنرمند در یک بستری تربیت شده است که با توجه به شکلگیری شخصیت خودش میخواهد فیلمی را بسازد که مخاطب هم داشته باشد. پس بستگی به این دارد که شخص هنرمند در چه خانوادهای رشد کرده، چه مطالعات و چه اعتقاداتی داشته و بر چه مبنایی فیلم ساخته شده است.
حسن بنیانیان تصریح کرد: هنر بیطرفی وجود ندارد. در همه دنیا حکومتها هنر را برای اهداف خودشان به استخدام میگیرند. در غرب این را غیرمحسوس انجام میدهند که مردم خیلی متوجه نشوند. از هنر بهرهبرداری میکنند تا اصول ثابت خود را به جامعه بقبولانند.
وی در پایان توصیه کرد: مسئولین و مدیران ما باید بدانند چگونه با هنرمند تعامل داشته باشند. به حرفهایشان گوش دهیم و بعد طرح مطلب کنیم که سینما برای حل مسائل خانواده چقدر ظرفیت دارد. ما امروز بحران متلاشی شدن خانواده را داریم که هر فیلمی دامن بزند به طلاق آن را سیاه میدانیم. این مسئله هم توجه میخواهد هم مطالعه و هم غریزه هنری. در کنارش باید به فروش فیلم هم توجه کرد.
علیاکبر عبدالعلیزاده، فعال رسانهای گفت: برای بررسی وضعیت خانواده در سینما، باید دلایل این موقعیت را بررسی کنیم. برای سینمای آرمانی و ایدئالی که از تصویر خانواده در سینما داریم چگونه باید حرکت کنیم؟ نادر طالبزاده فیلمهای با موضوع خانواده را بهطور کامل تشریح کرده است. او در سینما کار پژوهشی انجام داده است.
عبدالعلیزاده عنوان کرد: در سینمای ایران فیلمهای سینمایی متنوعی با موضوع خانواده، زن و مادر ساخته شده است. بهعنوان نمونه علی حاتمی در فیلم «مادر» جایگاه یک مادر سنتی، مدیر، مدبر، مسلط و... را نشان میدهد و بهطور غیرمستقیم جایگاه فرهنگی زن ایرانی در آن نمایان است. رسول ملاقلیپور نیز درخشانترین تصویر یک زن ایرانی را به لحاظ مفهوم زنانگی و جایگاه خانواده و مادرانگی نمایش میدهد. نسلهای مختلف از فیلمسازان زن و مرد همچون کیومرث پوراحمد، حمید نعمتالله، کمال تبریزی، رخشان بنیاعتماد، پوران درخشنده، نرگس آبیار، تهمینه میلانی، بهرام بیضایی و... فیلمهای جذابی در این حوزه ساختهاند. نرگس آبیار با فیلم «شیار ۱۴۳» تصویر زنان و مادرانی را نمایش داد که نسبت به آنها بسیار غفلت کردهایم. در فیلم «بیست و یک روز بعد» مادر در حاشیه متن است اما نگاه و نگرش او بر متن اصلی فیلم بهوضوح قابل مشاهده است.
وی افزود: از این دست فیلمها کم نداریم اما همه اینها نتیجه جنبشهای فردی است یا خود فیلمساز با توجه به زیستبوم خودش انگیزهای داشته یا براساس نگرش مدیریت وقت یک مجموعه تولیدی یا معاونت سینمایی بوده است.
این فعال رسانهای ادامه داد: نقطه مشترک اینها آگاهی است. بخشی که ما از آن غفلت داریم. ما بهصورت کلی آگاهی از جایگاه زن در فرهنگ ایرانی نداریم. چیزی که اغلب میشناسیم تعریف برساخته غربی از جنبشهای فمینیستی حقوق زنان است. حتی مدیران و اهالی فرهنگ ما هیچ دقتی به جایگاه زن در فرهنگ ایرانی نکردند. بهطور مثال در بحث حجاب ما باید ریشهها را بازیابی کنیم و این آگاهی را به مردم بدهیم و بدانند که پیش از اسلام، ما فرهنگ مستوری داشتیم. در آثار ادبیات ما از شاهنامه گرفته تا ادبیات معاصر هم چنین بوده است.
نظر شما