علیالله سلیمی در جلسه نقد کتاب «هیژده چرخ» نوشته یونس عزیزی تاکید کرد که این اثر علاوه بر سیر و سلوک راوی، خواننده را هم به سفر معنوی میبرد.
وی با بیان اینکه اتفاقات کتاب «هیژده چرخ» واقعی است، عنوان کرد :وقتی روایت نوشته میشود حتما پای نویسنده در واقعیت است. حوزه تخیل جداست و در داستان و رمان میتوانیم از آن استفاده کنیم. کسی که ناداستان و روایت مینویسد حتما برای جذابیت اثرش از عناصر داستانی استفاده میکند.تلاش کردم به گونهای بنويسم که هر مخاطبیحتی غیر قمی با خواندن اثر با حرم حضرت معصومه (س) آشنا شود.
صداقت نویسنده« هیژده چرخ» مخاطب را جذب و همراه میکند
در این نشست، علی الله سلیمی« هیژده چرخ» را کتابی ساده و صمیمی توصیف کرد و گفت: نويسنده اثر نه ادعایی دارد که کار غیر متعارفی نوشته و نه موضوع برمیتابد که چنين ادعایی شود.نویسنده کتاب چون تکنیک بلد است، روایتهایش رنگ و بوی داستان به خود گرفته؛ در صورتی که اثر یک ناداستان است.
وی با اشاره به اینکه نویسنده سعی نکرده از شخصیت واقعی خود دور شود، افزود: نويسنده مشاهدات خود را از یک حوزه روایت کرده است. روایتها به ظاهر پراکندهاند وجلوتر که میرویم، میبینیم روایت اولیه کمی افت پیدا میکند و خرده روایتها وسط میآید. در صحنهای که روح مردگان احضار میشود، احساس میکنیم نویسنده دارد اطلاعات جانبی به ما می دهد .شروع کار حالت داستانی دارد و یکی دو فصل جلوتر با کاراکتر اصلی همراه میشویم. در پایان داستان انگار نویسنده از نظر حضوری و سپس ذهنی به ساحت معنوی ورود پیدا کرده و مشاهدات خود را بیان کرده است.
این منتقد تصریح کرد: نکته مهم برای من شخصیت پردازی است و سماجتی که شخصیت اصلی داستان برای ورود به مجموعه دارد از عشق نهانی او نشئت میگیرد. وی این کار را نه برای جایگاه اجتماعی بلکه برای دل خود میخواهد چون قرار نیست چیز مادی به دست آورد. هیژده چرخ، سفر معنوی به ساحت مقدس است که علاوه بر سیر و سلوک راوی،خواننده را هم به آن سفر میبرد.
سلیمی با بیان اینکه در هیژده چرخ هم فضاسازی انجام شده است و هم شخصیت پردازی عنوان کرد: در این کتاب از همه عناصر داستانی به اندازه استفاده شده است و در نهایت، داستان در ذهن مخاطب میماند. رئال بودن این اثر خیلی پررنگ است و نویسنده کوشیده از ریا دوری کند و خودسانسوری نکند. صداقت نویسنده،مخاطب را جذب و همراه میکند.
این نویسنده با اشاره به اینکه هیژده چرخ، رمان و داستان نیست، بیان کرد : در شروع و پایان این کتاب یکسانی و همسان سازی رعایت نشده است. موضوع روی استخدام فرد می چرخد و خرده روایتها کار را طولانی کرده است اما در اثر در پایان بر میگردد به جایی که باید بر گردد. میانههای کتاب خسته کننده میشود اما در پایان حس غافلگیری به سراغ خواننده میآید. در اینجا خواننده متوجه میشود که نویسنده برنامه داشته و خرده روایتها، هم در جای خود جذاب است.
وی ادامه داد: با یک داستان جمع و جور مواجه هستیم. خواننده احساس میکند شخصیت اصلی کتاب در پایان به فرد دیگری تبدیل شده زیرا به یک خود آگاهی و سیر و سلوک رسیده است. کسی که میخواهد خادم شود، تجربیات بیان شده در این کتاب به دردش میخورد. آنِ داستان در پایان با دلتنگی شخصیت اصلی شکل گرفته و در کل این اثر را موفق میدانم زیرا انتظارات خواننده را برآورده کرده است.
جهان ادبیات در حال پیش رفتن به سمت ناداستان است
همچنین، سمیه جمالی نویسنده و منتقد در این نشست با بیان اینکه ناداستان در حال پر رنگ شدن است، گفت: جستار،جستار روایی و روایت از جمله زیرمجموعههای ناداستان هستند و هیژه چرخ به نوعی خاطرهنویسی است؛ البته هر خاطرهای را نمیتوانیم زیرمجموعه نا داستان بیاوریم .ریچارد فورد یک داستان نویس مطرح است که کتاب « در میان آنها » را نوشت و ناداستانش پرمخاطب شد. در ایران هم «کور سرخی» نوشته عالیه عطائی نا داستان است.
این منتقد با طرح این سوال که چرا نمیشود هر خاطرهای را نوشت، عنوان کرد: عده ای از صاحبنظران معتقدند برای نوشتن ناداستان باید نقطه عطفی داشت ومسئله باید یک تغییری در فرد ایجاد کرده باشد که ارزش روایت کردن داشته باشد. خاطره نزدیک به اتو بیوگرافی است. اگر بخواهیم ناداستان را نقد کنیم اول بهتر است ببینیم با چه معیارهای باید آن را بسنجیم.سنجیدن ناداستان با معیارهای داستانی نادرست است.
جمالی با اشاره به اینکه ارزش و اعتبار نا داستان به خلق درام نیست، بیان کرد: بخش مهم ناداستان در تجربه زیسته نویسنده است و این مسئه را در هیژده چرخ میبینیم .در ایران هنوز به ناداستان و روایت نویسی و جستار توجه نمیشود و به نویسندهای که جستار مینویسد نسبت به کسی که داستان مینویسد، نگاه پایینتری میکنند که این نگاه مانع رفتن نویسندگان به سمت جستار میشود .این در حالی ست که جهان ادبیات در حال پیش رفتن به سمت ناداستان است.
وی تصریح کرد: کتابهای داستانی مذهبی و ناداستان مذهبی وجود دارد و کسانی که میخواهند داستان مذهبی بنویسند از امام حسین (ع) و یا پیاده روی اربعین مینویسند .معمولا کمتر کسی به سمت نوشتن در مورد حرم حضرت معصومه (س)رفته است.
این منتقد عنوان کرد: اگر با معیارهای داستان و رمان به هیژده چرخ نگاه کنیم ،ایرادهای زیادی به آن وارد است اما این کتاب رمان نيست.هر فصل کتاب مجزاست؛ روایت است و تا حدودی هم موفق بوده است.این کتاب از اواسط کار جا افتاده است.
وی با بیان اینکه شخصیت پردازی به معنای ساختن شخصیت در روایت نداریم، افزود: با این وجود نویسنده باید شخصیت را بشناسد. در روایت نیاز داریم که چیزی را صرف نگوییم و باید تخیلی پشت آن باشد.این شخصیت پردازی را در کتاب«هیژده چرخ» دیدم. در جاهایی احساس کردم بعضی روایتها میتوانند در هم ادغام شوند و بعضی هم میتوانند بیان نشوند. از طرفی در این کتاب خود روایتها کم است و کاش نویسنده بیشتر به آنها پر و بال میداد. این کتاب میتوانست عکس هم داشته باشد تا به درک بیشتر مخاطب کمک کند. در کل کتاب را اثر موفقی دیدم که حتی قابلیت ترجمه هم دارد.
نظر شما