نویسنده «زمان یخزده» عنوان کرد که هر یک از شخصیتهای این رمان در اوج بیارتباطی با هم بهنوعی معماوار با هم ارتباط پیدا میکنند و این نوعی اشاره به وحدت وجود است.
وی درباره رمان «زمان یخزده» توضیح داد: این رمان برگرفته از یک داستان واقعی و رئال است که سه شخصیت اصلی دارد و به نوعی تجربه زیستی من است. داستان با سه شخصیت اصلی داستان رو به جلو پیش میرود که هریک از این افراد در زندگی یکدیگر موثرند. این رمان با محوریت جهان موازی بیان شده و اگر مخاطب آن را سطحی بخواند از آن داستانی عاشقانه برداشت میکند.
آبادی در معرفی شخصیتهای این رمان گفت: شخصیت اول داستان، سامیار است که درگیر نوعی پوچی شده و به سورئالیسم ذهنی نویسنده منتهی میشود. داستان شخصیت اول ابتدا به شکل رئالیسم بیان و در آخر به سمت سورئالیسم کشیده میشود؛ همچنین در اواخر این بخش کمی از ادبیات سمبولیسم نیز استفاده شده است. شخصیت دوم داستان که بهمن نام دارد از نوعی بیماری روانی که در دوره کودکی برایش به وجود آمده رنج میبرد و این مشکل به شکل نوعی ترس درآمده است که منجر به صحنههای شومی در بطن داستان میشود. شخصیت سوم با نام بهروز به دلیل بالا بودن سن نمیتواند در تئاتر فعالیت کند و مجبور به ترک کار خود میشود. این شخصیت هم در ابتدا به شکل رئال بیان و سپس به سمت ایدهآلیسم کشیده میشود.
وی تاکید کرد: این رمان خواننده را در سیاهی خود غرق و در آخر داستان سوم، مخاطب به نوعی امید دست پیدا میکند. هدف کتاب این است که خواننده به درک بالایی از وجود امید در اوج تاریکی دست پیدا کند؛ چون در اوج تاریکی است که امید و نور رخنمایی میکند. همچنین هر یک از شخصیتها در اوج بیارتباطی با هم بهنوعی معماوار به هم ارتباط پیدا میکنند و با جلو رفتن داستان به نوعی با یکدیگر ارتباط پیدا میکنند که این نوعی اشاره به وحدت وجود است.
این نویسنده همچنین درباره کتابهای درحال نگارش خود گفت: این آثار شامل مجموعه داستان کوتاه «ناودون»، نمایشنامه «مرگ لوتوسا»، رمانهای «سرباز نویسنده»، «سیگارهای جادویی» و «عشق خیس» و کتاب آموزشی «نویسندگی سهسوته» است.
نظر شما