پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۴
فقدان نقد ادبی جوایز شعر و داستان را بی‌اثر کرده است

مهدی کاموس در نشست «تأثیر جوایز ادبی بر چرخه نشر» تأکید کرد، جوایز یا از دل سیاست‌گذاری فرهنگی یا از نقد ادبی بیرون می‌آیند و زمانی که نقد در جامعه ما فوت کرده و ما مرده را چوب می‌زنیم، دیگر چیزی به عنوان جایزه ادبی مهم و تأثیرگذار وجود ندارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مهدی کاموس در این نشست که در هشتمین روز برپایی نمایشگاه کتاب 1402 برگزارشد، عنوان کرد: متأسفانه جوایز ادبی بر زندگی حرفه‌ای نویسندگان و فضای نشر تأثیر چندانی ندارند و بیشتر دبیرخانه‌ها وقتی چراغ صحنه جشنواره خاموش می‌شود دیگر پس از آن هیچ فعالیتی ندارند. حتی جشنواره‌های دولتی که وضعیت اقتصادی بهتری دارند هم نقششان همین است.

این منتقد ادبی توضیح داد: بحث اینجاست که آیا جوایز ادبی در بررسی عملکرد و اهداف خودش اشکالی دارد یا ذائقه مخاطب متفاوت شده است؟ آیا ما باید در نوع داوری و انتخاب‌هایمان بازنگری کنیم یا سطح کتاب‌های جوایز را ارتقا دهیم یا جوایز را با ذائقه مردم تطبیق دهیم؟ ‌برای این مسئله باید بدانیم که تصویر جایزه در ذهن ما چیست؟ ریشه‌هایش کجاست؟ و چرا جوایز تأثیرگذار نیستند؟ چرایی ماجرا چگونگی را مشخص می‌کند و چگونگی آنها هم پیامدها را نشان می‌دهد.

مدیر دفتر انتشارات و پژوهش اداره کل هنرهای نمایشی تشریح کرد: جوایز حوزه‌های ادبی در دنیا دو الگوی اصلی دارد؛ نخست سیاست‌گذاری فرهنگی است که حاکمیت بر اساس سیاست‌گذاری‌هایش برنامه‌ریزی و اقدام به طراحی می‌کند و بعد از آن اثرها مشخص می‌شود. قبل از اقدام بحث هدایت و پس از آن ارزیابی و نظارت داریم. هدایت در کشور ما مفقوده است و کسی این جریان را راهبری نمی‌کند که به نقطه مطلوب برسد.

وی با تأکید بر اینکه کارکرد جوایز طبق ارزیابی سیستم فرهنگی است، گفت: باید در مدیریت و سیاست‌گذاری فرهنگی دریابیم که این سیاست‌گذاری چه می‌کند؟ مهم‌ترین مشکل این است که جوایز منجر به فروش در جامعه نمی‌شوند.

کاموس با بیان اینکه جوایز یا از دل سیاست‌گذاری فرهنگی یا از نقد ادبی بیرون می‌آیند، توضیح داد: نقد واسطه جریان‌های ادبی است و در شرایطی که نقد در جامعه ما فوت کرده و ما مرده را چوب می‌زنیم، دیگر چیزی به عنوان نقد ادبی مهم و تأثیرگذار وجود ندارد؛ چراکه جنبشی نداریم.

وی گفت: براساس این دو الگو پنج انگاره اصلی از جوایز داریم که یکی از آنها سیاست است که به قدرت بستگی دارد. دومین انگاره اقتصاد است و صنعت نشر به دنبال سود اقتصادی است. سومین انگاره، سرمایه اجتماعی یا منزلت است؛ یعنی کسی که جایزه را ببرد یا جایزه بدهد فارع از ارزش سیاسی یا مادی یک منزلت اجتماعی دارد. چهارمین انگاره نیز بحث ادبی است و جنبش‌های ادبی به یکدیگر جایزه می‌دهند زیرا می‌خواهند ببینند چه کسی بهتر می‌نویسد؟ آخرین مسئله مهم نیز انگاره فرهنگی است و کتابی که جایزه می‌گیرد باید در جامعه تولید معنا کند.

این کارشناس ادبی در تشریح آسیب‌شناسی جوایز ادبی عنوان کرد: باید بدانیم چرا جایزه می‌دهیم؟ چه وقت‌هایی باید جایزه بدهیم و چگونه جایزه بدهیم و این اقدام چه پیامد و اثری دارد؟ بنابراین نیازمند مهندسی مجدد درجوایز هستیم.

وی با بیان اینکه وقتی در حوزه‌های فرهنگی به تولید انبوه برسیم جایزه می‌دهیم، افزود: تمام الگوهای ما ساختاری است و ما اغلب به فرم آثار جایزه می‌دهیم و به گفتمان یا تولید معنا در یک اثر جایزه نمی‌دهیم.

مدیر دفتر انتشارات و پژوهش اداره کل هنرهای نمایشی تأکید کرد: وقتی یک جایزه در ساختار جامعه نمی‌آید بنابراین پیامد و اثری ندارد. با این اوصاف در حوزه الگوی سیاست‌گذاری با مشکل خصوصی‌سازی فرهنگی روبه‌رو هستیم.

وی همچنین گفت: اگر در حوزه سیاست‌گذاری فرهنگی خصوصی‌سازی دقیق انجام شود وضعیت بهتری خواهیم داشت. ازطرف دیگر در حوزه تبلیعات نیز که بر عهده مطبوعات و فضای مجازی و رسانه است دچار فقر هستیم. به همین دلیل هر آثاری که هست یا ترجمه است یا از خارج وارد چرخه ادبی می‌شود. جشنواره‌های دولتی و حتی غیردولتی هر دو به‌شدت ضعیف هستند و نگاه فرهنگی وجود ندارد.

کاموس همچنین با بیان اینکه پرفروش‌ها ارتباط صددرصدی با جوایز ندارند و یک اثر می‌تواند پرفروش باشد و جایزه نگیرد، تأکید کرد: نگاه ما به جوایز کارشناسی است و در دنیا نیز همین است؛ اما ما به نظرسنجی‌های مردمی نیز نیاز دازیم. سنجش معتبر برای ذائقه این مرز و بوم وجود ندارد.

مدیر دفتر انتشارات و پژوهش اداره کل هنرهای نمایشی همچنین گفت:‌ نمی‌توان براساس نظرسنجی‌های صدا و سیما تکیه کرد زیرا ذائقه‌ها جای دیگری شکل می‌گیرد و نمی‌توان گفت چون جشنواره‌ها بر نشر یا فروش تأثیر نگذاشته‌اند ناکارآمد هستند.

صرفا نمی‌توان به یک حوزه خرده گرفت
احمد شاکری، نویسنده و منتقد ادبی نیز در این نشست با بیان اینکه از ابتدا باید ببینیم چه کسانی و به چه میزان دغدغه‌مند جوایز ادبی هستند؟ توضیح داد: خود جوایز اصیل نیستند، نقش واسطه‌گری دارند و استقلال کامل ندارند. باتوجه به اینکه تمام ارکان تشکیل‌دهنده ادبیات کشور دارای نقص هستند نمی‌توانیم یک رکن را نقص بدانیم؛ چراکه ارکان هندسه معرفتی بسیار زیاد است و صرفا نمی‌توان به یک حوزه ایراد گرفت.

شاکری تأکید کرد: اگر تأثیر جایزه را در نشر ندیده‌ایم، پس حتما باید تنوع جشنواره‌ها را داشته باشیم. با این اوصاف نمی‌توان گفت که چون جشنواره‌ها بر نشر یا فروش تاثیر نگذاشته‌اند ناکارآمد هستند.

وی همچنین گفت: جشنواره‌ها برای پوشش تمام سلایق طراحی نشده‌اند و ساحت‌هایی هستند که هیچ نماینده‌ای برای برگزاری جوایز ندارند. در تأسیس جشنواره ادبی ذائقه‌شناسی مخاطب آینده نیز مهم است و فرض اینکه جایزه‌های ادبی چه تأثیری در نشر دارند، یک فرض عالی است؛ درحالی که کارکرد جشنواره‌های ادبی تفاوت دارند.

شاکری با بیان اینکه جوایز ادبی فرایندهای بسیار دشواری را طی می‌کنند، افزود: در ذیل عنوان نابرابری توانایی تأثیرگذاری جشنواره‌ها در قیاس با دیگر اهرم‌ها، ما اهرم‌هایی را طراحی کردیم و به کار گرفتیم که به جشنواره‌ها وصل نکردیم. به عنوان نمونه در برخورد با «دا» چند سلبریتی سینمایی آوردیم که این کتاب حوزه دفاع مقدس را معرفی کنند و تأثیرگذار بود اما برخی از جشنواره‌های ما حتی نمی‌توانند به اندازه چند چهره سینمایی کتاب بفروشند.

سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی تخصصی کتاب تهران با شعار «آینده خواندنی است» از ۲۰ تا۳۰ اردیبهشت ماه در مصلای امام‌ خمینی(ره) و همزمان به‌ صورت مجازی در ketab.ir برگزار می‌شود.
 
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها