چهارشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۳۹
چاپ دوازدهم «فصل شیدایی لاله‌ها» منتشر شد

انتشارات کتاب نیستان چاپ دوازدهم کتاب «فصل شیدایی لاله‌ها» را وارد بازار نشر کرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، فصل شیدایی لیلاها، داستانی با درونمایه تاریخی و مذهبی از سیدعلی شجاعی است که بیانگر لحظه سخت تصمیم‌گیری و تردیدهای افراد در زمان عاشوراست. درست در همان لحظه‌ای که در شب واقعه، چراغ‌ها خاموش شدند تا هر کس که می‌خواهد برود، برود. این داستان اما روایتگر آن‌هایی است که در کنار سیدالشهدا (ع) ماندند و به او پشت نکردند و فردایش به تاریخ پیوستند.

داستان هفت راوی دارد و هر بخش داستان کربلا را از زبان یکی از راویان زهیر بن‌ قِین، ضحاک‌ بن‌عبدالله مشرفی، حر ‌بن ‌یزید ریاحی، عبید‌الله بن حر جعفی، عمرو بن قرظه انصاری، شبث بن ربعی و نویسنده بیان می‌کند.

فصل شیدایی لیلاها داستان آدم‌هایی است که عادی بودند. مانند همه می‌ترسیدند و دغدغه زندگی و مرگ داشتند. اما به دلیل انتخابی که کردند، جاودانه شدند. آنها درست در زمان شیدایی، بهترین تصمیم را گرفتند و به این ترتیب نامشان را برای همیشه در دل تاریخ شجاعت، رشادت و دلاوری ثبت کردند.

«ضحاک خاک بر سر می‌ریزد، روی می‌خراشد، پیراهن چاک می‌دهد، ضجه می‌زند؛ اما جانش لختی آرام نمی‌گیرد. جنون بر تار و پود وجودش چنگ انداخته. در سکوت مدام بیابان، تنها نالۀ ضحاک است که گاه در فراز می‌آید و دوباره خاموشی. کاش می‌توانستم دلم را... دلی نمانده... این سینه سوخته... کاش لااقل می‌توانستم آب بیاورم به این عقل‌سوزی... کدام عقل... چه اندیشه کودکانه‌ای... کاش مرده بودم پیش از این... کاش به نوزادی قربانی می‌شدم... کاش... چه‌قدر عقل حقیر است در بازی دل... چه مرکب کندی است این خرد... تمام آب‌های عالم هم کفاف نمی‌دهد خودسوزی عقلم را... می‌ترسم بمیرم و باز پشیمانی همراهم باشد... می‌ترسم برخیزم به قیامت و افسوس با من... تمام سنگریزه‌های این بیابان، آه و دریغ مرا شنیده‌اند... چه سود... اگر آسمان‌ها هم به ناله من بسوزند، باز زمان با این همه خست، کمی به عقب بر نمی‌گردد و آفتاب، دوباره به ظهر نمی‌آید...»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها