نویسنده کتاب «خانوم ماه» گفت: این کتاب قرار نیست الگو باشد، بلکه یک مدل است، در واقع اصلا نگاه من این نبود که بخواهم به مخاطب بگویم مثل شخصیت این کتاب فکر کن و زندگی کن.
ساجده تقیزاده در تشریح چگونگی شکلگیری ایده اولیه و مراحل نگارش کتاب بیان کرد: سال 94 بود که با خانوادههای معظم شهدا در شیراز دیدارهای زیادی داشتم. پیشتر بهواسطه علاقه به حوزه نویسندگی درباره بانوان به این قشر پرداخته بودم؛ بنابراین در این دیدارها با بانوانی آشنا شدم که گمنام بودند و هیچکسی از آنان نامی نمیبرد.
این نویسنده گفت: شروع این کتاب از نخستین جلسهای بود که با خانوم ماه آشنا شدم، و کتاب «خانوم ماه؛ روایتی از زن بدون هیچ پسوندی» در واقع از نخستین جملات ایشان شکل گرفت. وقتی از ایشان خواستم از سالهای مشقتبار و سختیهای زندگیشان بگویند، ایشان گفتند: «من سختی زیادی نکشیدم» و آنقدر این جمله را صادقانه گفتند که متعجب شدم.
ساجده تقیزاده اظهار کرد: در این کتاب، چهره ایشان بدون هیچ روتوشی مشخص است و مطمئنم خوانندگان، صداقت کلام ایشان را در این کتاب متوجه خواهند شد. سادگی و صفای این بانوی رنج کشیده مرا به وجد آورد و آنقدر دیدارها ادامه یافت که این کتاب نوشته شد.
وی با اشاره به آرامگاه شهید سلطانی در شیراز گفت: این مکان یک زیارتگاه است که من هربار به آنجا میرفتم، خانم ماه را آنجا ملاقات میکردم که با شوق فراوان در 70 سالهگی هربار از افرادی که به آنجا میآمدند پذیرایی میکرد و مشکلات تک به تک آن افراد را میشنید.
تقیزاده بیان کرد: این اتفاقات به مرور، دوستی را قویتر کرد و پس از مدتی متوجه شدم این بانو از همسر سردار سلطانی تبدیل به یکی از نزدیکترین دوستان من شده است. کتاب هم داستانی از زندگی خانم ناز علینژاد، همسر شهید شیرعلی سلطانی است. این داستان در سه فصل جداگانه روایت میشود و از زندگی و انتخابهای خانم ناز میگوید.
این نویسنده اظهار کرد: شخصیت این کتاب قرار نیست الگو باشد در واقع اصلا نگاه من این نبود که بخواهم به مخاطب بگویم مثل ایشان فکر کن و زندگی کن؛ بلکه در همه کتابهایم نگاهام آشنایی با آدمها و شخصیتها و رویدادها و حوادث بود. به برههای از تاریخ اشاره کردهام که متفاوت و عجیب است، بخشی از جذابیت این 8 سال دفاع مقدس به عملکرد آدمهای آن ایام برمیگردد و اتفاقاتی که رقم زدند و تصمیماتی که گرفتند.
وی درباره علت روایت حوادث دفاع مقدس گفت: نمیخواهیم به بقیه بگوییم اینگونه فکر کن، بلکه نوشتن درباره آن حوادث و رویدادها تنها یک مدل و سبک است، نه یک الگو. باید این سبک را بشناسیم. علیالخصوص در این روزها که مسئله زن مطرح است، باید آگاه باشیم که فقط همین نسل که شعار زن را سر میدهد، دغدغه «زن» را ندارد. آنها فکر میکنند فقط آنها نگران زنان هستند و راهحل راهم میدانند درحالیکه 200 سال است که در دنیا جنبشهای زیادی برای مسئله زن شکل گرفته اما برای رسیدن به راه حل هنوز راه زیادی در پیش داریم.
در ادامه این نشست الهام غفاری، منتقد گفت: وقتی این کتاب به دستم رسید، آن را باز کردم و آخر شب آن را به زمین گذاشتم. بارها همراه با کتاب بغض کردم. اما در خصوص نقاط ضعف و قدرت کتاب باید به جلد کتاب اشاره کنم، کنار اسم کتاب نوشته شده « روایتی از بدون هیچ پسوندی » این جمله برای من جای سوال است، چراکه تمام کتاب پر از پسوند است. زنانگی در مقام دختر، همسر و مادر سه بخشی از زندگی خانوم ماه است که در کتاب شاهد آن هستیم.
این منتقد درباره جنسیت از منظر فمینیستی به مسئله زن بیان کرد: این کتاب را اگر فمینیست ها بخوانند قطعا دلیل تمام ظلمها به زنان را همین مسئله میدانند که زن را در قالبهای نقشی خودش تعیین کرده و برای آن شاخصههایی در نظر میگیرد و مرد در قالب یک فرد و زن در قالب دیگری منتسب به او زمانی معنا پیدا میکند که به مرد متصل باشد. یعنی خانم ماه زمانی معنا پیدا میکند که همسر سردار شهید، شیرعلی سلطانی است و شاید اگر خودش به تنهایی بود داستاناش جذاب نمیشد لذا شاید اگر با آن نگاه به این کتاب بنگریم، جایی برای نمودار شدن شخصیت زن نیست.
اودر خصوص جایگاه زن در اسلام گفت: این مطلب خودش دو سویه دارد یک سویهی آن نگرش عرف و فقهِ سنتی به زن است و آنچه در جامعه ایران از آن نسبت به حقوق و جایگاه زن نگاه میکنیم همین منظر است اما ما یک نگرش اصیل هم به زن داریم. «خانوم ماه» خانم شادی است اما آنقدری که نویسنده کتاب در همین جملاتِ ابتدایی جلسه از شخصیت محکم و استوار خانم ماه گفتند، این نمود را بنده در کتاب ندیدم.
غفاری اظهار کرد: آنچه ما از شاکله و پیکره زن در این کتاب میبینیم همان نگرش بومی و عرفی سنتی زن نسبت به رضایت از آنچه که هست، است و ما تلاشی برای تغییر در این شخصیت نمیبینیم. در خصوص مسئله واقعیت باید گفت که واقعیت در واقع همین امروز ما است.
این منتقد با بیان اینکه در جهان امروز ما با واقعیتی متفاوت به نام محیطِ متضاد تربیتی مواجه هستیم، تصریح کرد: در این محیط ما به انسانهای آزاد از جوِ درون و بیرون نیازمندیم که در شخصیت زن این کتاب این مسئله وجود دارد و اتفاقا این مسئله برای او اثر خوبی هم دارد، اما آیا من میتوانم از این مسئله به عنوان یک محصول تربیتی به فرزندانم ارائه دهم؟ پاسخ خیر است، زیرا از جایگاه تربیتی به کتاب نگاه نشده است و با واقعیت موجود تعارض جدی دارد و مطابق با دغدغههای مخاطب امروز نیست.
وی افزود: برای من این کتاب زیباست، چراکه آن را فهمیدم، با آن بغض کردم و تمام احساسات آن زن را درک میکردم. همینطور مفهوم عشق، نوع کنشهای او با اطرافیانش و.. همه را حس کردم.
نظر شما