چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۰
منصوری: برهان و عرفان محتاج قرآنند/ عباسی‌اقدم: علامه طباطبایی اقیانوسی عمیق و آرام بود

منصوری لاریجانی گفت: برای فهم معارف دینی به دو ابزار برهان و عرفان نیاز داریم. عقل به برهان نیاز دارد تا بفهمد و جان به عرفان نیاز دارد تا سیراب شود. برهان و عرفان از هم جدایی ندارند و به قرآن توسل می‌جویند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، آیین رونمایی کتاب «اقیانوس آرام» به مناسبت سی امین هفته کتاب، با حضور محمدعلی عباسی اقدم مولف کتاب و اسماعیل منصوری لاریجانی آیین رونمایی کتاب «اقیانوس آرام» به مناسبت هفته کتاب، صبح سه شنبه 24 آبان‌ماه در سرای اهل قلم برگزار شد.

عباسی اقدم مولف کتاب درباره اهمیت و تفاوت تالیف کتابش بیان کرد: از زمانی که با علامه و آثارش آشنا شدم یکی از آرزوهایم این بود که کتابی تالیف کنم که به همه زوایای زندگی علامه بپردازد و خوش‌خوان نیز باشد. کتاب‌هایی که قبلا در ارتباط با علامه چاپ شده بود دیده و خوانده بودم اما احساس ‌کردم همه زوایای زندگی ایشان در این آثار منعکس نشده است. از آنجایی که سال‌ها کار روزنامه‌نگاری کرده بودم محور فعالیتم را در مختصر، مفید و متفاوت نویسی خلاصه کردم.

او افزود: بنای نگارش کتاب از سوی من مراجعه به تمام منابع موجود بود. مراجعه به کتاب‌ها، روزنامه‌ها، مجلات و مصاحبه با اعضای خانواده‌اش و همچنین از هر متن و عکسی که درباره علامه‌طباطبایی پیدا کردم در نگارش این کتاب استفاده کردم.
 

او درباره خصلت‌های برجسته علامه گفت: هنگام نگارش این کتاب من با ویژگی‌های زیادی از علامه آشنا شدم اما دو ویژگی او مرا خیلی تحت تاثیر قرار داد. یکی اینکه علامه همیشه گوش شنوایی داشت و حرف‌های سایرین را به خوبی می‌شنید. این ویژگی نیاز امروز جامعه ماست و لازم که شنونده‌های خوبی باشیم.

مولف کتاب «اقیانوس آرام» ادامه داد: دیگر ویژگی علامه که به علت تاثیرگذاری بالایش بر خود من یک فصل از کتاب را به آن اختصاص دادم، عشق و علاقه شدید علامه طباطبایی به همسرش بود. تا جایی که وقتی همسرش فوت می‌کند به قدری ناراحت می‌شود که سکته می‌کند و ماه‌ها گریه می‌کند و مدت‌ها دست از تفسیر المیزان برمی‌دارد.

او ادامه داد: من کتاب‌های زیادی درباره علامه خواندم که در تالیف این کتاب به من کمک کنند اما در هیچکدام از نقش همسر ایشان مطلبی نیامده است. در حالیکه خود علامه طباطبایی انتشار کتاب المیزان را نتیجه زحمات همسرش می‌داند و بعد از انتشار المیزان به همسرش می‌گوید بالاخره صبوری و زحماتت نتیجه داد.

او در پایان علت نام‌گذاری کتابش به نام «اقیانوس آرام» را شخصیت خاص علامه طباطبایی دانست که همچون یک اقیانوس عمیق و آرام بود و هرگز عصبانی نمی‌شد. همچنین هانری کربن که خود فردی وسیع و عمیق بود وقتی در کنار این اقیانوس عظیم (علامه طباطایی) قرار گرفت، آرام گرفت. بنابراین انسان هرچه بزرگ‌تر باشد آرام‌تر است و هیچ موجی آن را آشفته نمی‌کند.
 

دومین سخنران این نشست اسماعیل منصوری لاریجانی استاد فلسفه و عرفان بود که سخنان خود را با چرایی ضرورت آشنایی با اندیشه و آثار علامه آغاز کرد و گفت: بهتر است بحث را اینگونه آغاز کنیم که در عصر حاضر چه نیازی به اندیشه و آثار علامه طباطباییداریم و چه ضرورتی سبب می‌شود به سمت اندیشه و آثار او گرایش یابیم.
 
منصوری بیان کرد: ما برای فهم دین و آموزه‌های دین انقلاب کردیم و برای فهم آموزه‌های دینی نیاز به یک کتاب و زبان مشترک داریم که آن قرآن است. علامه به قرآن عشق می‌ورزید  و تاکید می‌کند اگر ما با قرآن و مفهوم و زبان آن آشنا نشویم درک درستی از آموزه‌های دین پیدا نمی‌کنیم. حال آیا فهم و درک از آموزه‌های دین کافی است یا باید این درک از دین به جان بنشیند؟

او افزود: پس اینجا نیاز به عرفان داریم و ایشان کار ملاصدرا را تمام می‌کند و عرفان را به خدمت قرآن در می‌آورد و این راه و کار ناتمام را در آثار علامه تمام می‌کند و هرچه امروز تعریف و تالیف شده برگی از قرآن است.

او اظهار کرد: برای فهم معارف دینی به دو ابزار برهان و عرفان نیاز داریم. عقل به برهان نیاز دارد تا بفهمد و جان به عرفان نیاز دارد تا سیراب شود. برهان و عرفان از هم جدایی ندارند و به قرآن توسل می‌جویند و هر مسئله‌ای در هر رشته‌ای مثل روانشناسی، جامعه‌شناسی و ... نیاز به قرآن دارد. عرفان هم در عرفان شیعه و هم در حکمت ملاصدرا از قرآن جدایی ندارد و جدایی بین عشق و عقل و برهان و عرفان در حکمت ملاصدرا معنایی ندارد.

این استاد فلسفه و عرفان اسلامی گفت: ما برای فهم معارف به قرآن محتاجیم و برای نشستن معارف به جان به عرفان محتاجیم. هرچه زمان بگذرد به آثار این بزرگان محتاج‌تریم زیرا اگر چه بشر در ریل تکنولوژی حرکت می‌کند اما ناخودآگاه در ریل برهان و عرفان می‌افتد. عطشی در وجود بشر و پرسشی ناتمام در نهاد بشر وجود دارد که تکنولوژی این پرسش‌ها را شفاف‌تر می‌کند و بشر را بیشتر محتاج برهان و عرفان و همچنین برهان و عرفان را بیشتر محتاج قرآن می‌کند.

او درباره فعالیت خاص علامه طباطبایی و التزام عقل به خدا گفت: کاری که علامه کرد مشرب سلوکی برای فهم معارف ایجاد کرد. عقل یک التزام الهی به خدا دارد، پس ما عقل آزاد نداریم. برخی می‌گویند فلسفه یعنی آزاداندیشی ولی عقل خودش به یک امر واقع مقید است و آن امر واقع عبودیت است.

او ادامه داد :در مشاء ما اصالت را به وجود می‌دهیم یعنی ابن‌سینا اصالت را به وجود می‌دهد و شیخ اشراق نیز همینگونه است. اصالت وجود در فلسفه، همان معرفت در عرفان است. یعنی آنچه فلسفه اصالت وجود می‌داند عرفان اصالت معشوق می‌داند. علامه مراتب اصالت معشوقی را بسیار خوب ادا می‌کند. حافظ نیز در دیوان خود فراوان اصالت را به معشوق می‌دهد تمام اصالتی که عرفا به معشوق می‌دهند، در فلسفه به وجود می‌دهند. پس این دو هیچ اختلاف و تفاوتی باهم ندارند.

منصوری لاریجانی در پاسخ به این سوال مجری که باید به کدام بخش از شخصیت علامه بیشتر بها دهیم اظهار کرد: علامه‌طباطبایی علیرغم مقام فلسفی و فقهی بالایش باز هم تشنه فهمیدن و اندیشیدن بود که این یکی از ویژگی‌های مهم شخصیت ایشان است. صفت دیگر علامه شجاعت در فهمیدن و اندیشیدن است و مدام در اندیشه‌هایش اندیشه می‌کرد. آزاد اندیش این است که آنچه دارای در قید آن نباشی و نگویی که چون فیلسوف هستم هرچه می‌گویم درست است. آزاد اندیشی یعنی در اندیشه‌های خود اندیشه کنی.

او درباره عدم تعارض دین و علم بیان کرد: هیچ علمی با دین تعارض ندارد و دین و فلسفه هیچ تعارضی با هم ندارند. کتاب اقیانوس آرام از منظر هنر آغاز شده و ارتباط هنر و حکمت است. علامه عالم هستی را به عنوان یک تابلوی نقاشی و به شکل صنع و صانع نگاه می‌کند. به این معنی که وقتی یک نقاش تابلوی زیبایی می‌کشد و هرچه این نقاشی عمق داشته باشد توجه ما را بیشتر به خود جلب می‌کند یا هر چه یک شعر عمق بیشتری داشته باشد بیشتر در جان ما اثر می‌کند.

تعریفی که او از هنر ارائه می‌دهد عبارت است از جلوه زیبایی که ناخودآگاه در ضمیر ما بنشیند و وقتی اندیشه انسان تشنه زیبایی است انسان را جذب می‌کند. اما اگر تابلویی باشد که نقش در نقش باشد می‌شود صنع. در قرآن هم آمده است که خداوند هر لحظه جلوه نوعی دارد و عقلی که باید صنع را تشخیص دهد خودش تازه به تازه عوض می‌شود. امیرالمومنین(ع) نیز درباره قرآن می‌گوید که قرآن در هر زمان قابل استفاده و تفسیر است و مدام از عمق قرآن جلوه ای نو می‌جوشد و در صورت آن ظاهر می‌شود. لذا قرآن کهنه نمی‌شود و نو به نو و تازه می‌شود.

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها