سه‌شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱ - ۰۹:۲۰
نسخ خطی و متون کهن بخشی از هویت ما هستند/ میراث کهن ایرانی نهفته در دل متون کهن

پیمان سمندری گفت: قصه‌ها سینه به سینه نقل می‌شدند و از جامعه‌ای به جامعه‌ای انتقال پیدا می‌کردند با توجه به جغرافیایی که در آن وارد می‌شدند و گروه سنی که مخاطب قصه‌ها بودند تغییراتی پیدا می‌کردند و مدام در حال نو شدن، تحرک و پویایی بودند، اما آنچه که امروز باید درباره قصه‌ها بگوییم این منابع کهن و نسخه‌های خطی هستند که قصه‌ها را در خود جای دادند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست «نسخه‌های خطی و کهن داستانی (بر پایه آثار گنجینه کتابخانه ملک)» با تاکید بر معرفی تالار موزه‌ای «هزار داستان» کتابخانه و موزه ملی ملک با سخنرانی نگار ساقریچی، کارشناس موزه، پیمان سمندری، پژوهشگر با دبیری زینب فری‌زاده دوشنبه 23 آبان ماه در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

پیمان سمندری با اشاره به مساله ادبیات داستانی گفت: وقتی بخواهیم از ادبیات داستانی سخن بگوییم تاریخچه دیرینه‌ای دارد، همه چیز از قصه شروع می‌شود، از گذشته‌های دور مادرها به ویژه مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها با قصه‌هایی که گفتند، در واقع تاثیری در زندگی هر کودک و جامعه بشری را آغاز کردند برای این‌که یکسری برداشت از قصه‌ها داشته باشند. به مرور در انتقال قصه‌ها علاوه بر مادرها و مادربزرگ‌ها افرادی مانند نقال‌ها، راویان و قصه‌گویان محلی و منطقه‌ای نیز افزوده شدند و افرادی که دیگر به صورت حرفه‌ای به قصه‌گویی پرداختند. حتی بعدا خود بچه‌ها برای یکدیگر قصه می‌گفتند. در چنین مسیری قصه به سمت نویسندگان، خالقان و گویندگان قصه و ادبیات حرکت می‌کند و ما به داستانی جدید می‌رسیم.

او افزود: یک اتفاق مهم درباره قصه‌ها وجود داشت، در گذشته می‌توانیم بگوییم قصه‌ها موجودات زنده‌ای بودند. چرا؟ چون قصه‌ها سینه به سینه نقل می‌شدند و از جامعه‌ای به جامعه‌ای انتقال پیدا می‌کردند با توجه به جغرافیایی که در آن وارد می‌شدند و گروه سنی که مخاطب قصه‌ها بودند تغییراتی پیدا می‌کردند و مدام در حال نو شدن، تحرک و پویایی بودند، اما آنچه که امروز باید درباره قصه‌ها بگوییم این منابع کهن و نسخه‌های خطی هستند که قصه‌ها را در خود جای دادند.  

این پژوهشگر عنوان کرد: وقتی در یک جایی رشد قصه‌ها متوقف شد، نمی‌خواهم بگویم قصه‌ها ‌می‌میرند، اما آن تحرک و پویایی خودشان را تا حد زیادی از دست می‌دهند و تنها در یک جا ثبت و ضبط و وارد حیات جدیدی می‌شوند. در کتاب‌ها و نسخ خطی و نوع بهره‌برداری و استفاده و برداشت ما از آنها قدری متفاوت می‌شود.

پیمان سمندری گفت: درباره ادبیات داستانی یک نکته مهم وجود دارد، همان‌طور که ادبیات داستانی به صورت قصه و افسانه خودش را نشان می‌دهد و آرام آرام به طرف ادبیات تعلیمی و حماسی می‌رود تا این‌که به دنیای امروز می‌رسند که ما امروز رمان‌ها و گونه دیگری از ادبیات داستانی را می‌بینیم و یک سیری از کودکی بشر تا بزرگسالی را می‌پیماید. چنین اتفاقی برای یک انسان هم می‌افتد، یعنی یک کودک بیشتر گرایش به قصه و افسانه دارد و همین‌طور که بالا می‌آید ما بیشتر ادبیات تعلیمی را داریم و وقتی به بزرگسالی برسند دیگر ارتباط چندانی با قصه و افسانه برقرار نمی‌کنند. در این عرصه رمان، داستان‌های کوتاه و آثار مینیمال به وجود می‌آید.

او ادامه داد: حالا باید دید که قصه‌ها چه کارکردی در جامعه داشتند؟ اگر به صورت کلی به ماجرا نگاه کنیم دسته‌بندی‌های زیادی در ادبیات داستانی داریم، داستان‌های تمثیلی، قصه پریان، افسانه‌های شگفت مثل عجایب‌نامه‌ها، افسانه‌های سحر و جادو، عشق، افسانه‌های دینی، قصه‌های اسطوره‌ای، افسانه‌متل‌ها و همین طور قصه‌متل‌ها همه در نسخه‌های کهن ثبت شدند که شکل ثابتی پیدا می‌کنند، اما کارکرد قصه‌ها و داستان‌ها برای ما چیست و چرا ما باید به آنها بپردازیم؟ چرا برای ما اهمیت دارند؟

این پژوهشگر بیان کرد: همان‌طور که اشاره شد انسان با قصه زاده می‌شود و در قصه هویت خودش را پیدا می‌کند. مهم‌ترین ویژگی ادبیات داستانی سرگرم‌کننده بودن آنهاست، معمولا همه قصه می‌خوانیم یا گوش می‌کنیم تا سرگرم می‌شویم. یکی دیگر از کارکردهای ادبیات داستانی به ویژه برای یکسری گروه‌های خاص مثل کودکان بخش آموزشی و تربیتی قصه‌هاست.

پیمان سمندری گفت: داستان‌ها وجه ادبی هم دارند که این وجه مهم در شاهنامه، مثنوی معنوی، جامع الحکایات و موش و گربه وجود دارد، به عبارتی وجه ادبی خودشان را هم عرضه می‌کنند. یکی از کارکردهای این داستان‌ها وجه روان درمانی و روانگری آن‌هاست، قصه‌ها بر ما تاثیرگذارند برای این‌که ما خودمان را بشناسیم و با بحران‌ها و مسائل کنار بیاییم.

                                                                       

ناآشنایی کودکان با میراث کهن ایرانی
نگار ساقریچی در ادامه این برنامه گفت: ایده نمایشگاه هزار داستان از آنجا شروع شد که در خلال برنامه‌هایی که برای کودکان اجرا می‌کردیم به این موضوع پی بردیم که کودکان و نوجوانان ما برخلاف این‌که داستان‌های غیرایرانی را خیلی خوب می‌شناختند، اطلاعات‌شان از داستان‌های ایرانی بسیار کم بود. این موضوع ایده اولیه و اصلی ما شد که تصمیم بگیریم نمایشگاهی را به صورت دائم به داستان‌های ایرانی در موزه و کتابخانه ملک اختصاص دهیم.     

او افزود: تالار هزار داستان در پی آن است که کودکان را با داستان‌های ایرانی آشنا کند. ضمن این‌که میراث غیرملموس مهم‌ترین بخش‌های میراث بشری جهان محسوب می‌شود و بخشی از فهرست یونسکو را به خودش اختصاص داده است. لذا با ایجاد این سالن یکی از اهداف‌مان پرداختن به این میراث ایرانی است.
 
این کارشناس موزه بیان کرد: هدف دوم با ایجاد تالار هزار داستان زمینه آشنایی کودکان با داستان‌های ایرانی را فراهم کنیم. در این رابطه راهکارهایی به کار بردیم تا بچه‌ها راحت‌تر بتوانند با این میراث فرهنگی آشنایی شوند. در ابتدا سعی کردیم با کمک دوستان در بخش کتابخانه انواع داستان‌ها را شناسایی کنیم. این انواع داستانی باعث شد به یک ساختار کلی برای نمایشگاه‌مان برسیم که چه‌طور داستان‌ها را ارائه کنیم.

نگار ساقریچی گفت: در ایجاد تالار هزار داستان نخست بر آن بودیم که به یک ساختار کلی برسیم و داستان‌ها را چگونه ارائه دهیم که درک و نحوه آشنا شدن کودکان با آنها آسان باشد. دوستان ما در گنجینه کتابخانه و موزه ملی ملک انواع داستان را شناسایی کردند و بعد از شناسایی مهم‌ترین منابع انتخاب و پس از آن تصویرهایی باکیفیتی از آنها تهیه شد. تصاویر داستان‌ها به ما یک ایده جالب داد، آن هم مانند پرده‌های نقالی نمایشگاه را به شکلی تزئین کرد که در هر بخش بر اساس منابع و کتاب‌هایی که داشتیم داستانی را روایت کنیم.       

او افزود: با الهام از پرده‌های قهوه‌خانه‌ای قدیمی ما توانستیم گرافیک محیطی نمایشگاه را طراحی کنیم. نکته دیگر که تصاویر به ما دادند، با استفاده از منابع تصویری که از نسخه‌ها بیرون آمده بود بخش دیجیتال نمایشگاه را هم راه‌اندازی کردیم. طبیعتا برای این‌که بتوانیم با نسل جدید (که با دنیای دیجیتال ارتباط خیلی خوبی دارند)، از دستگاه‌های دیجیتال استفاده بردیم تا کودکان به راحتی بتوانند با این میراث فرهنگی ارتباط برقرار کنند.

این کارشناس موزه عنوان کرد: نمایشگاه هزار داستان چند بخش اصلی دارد؛ ادبیات عامیانه، ادبیات تعلیمی، ادبیات حماسی، ادبیات مذهبی و نهایتا ادبیات علمی و تخیلی. برای هر کدام از این بخش‌ها سعی کردیم بهترین منابع را نمایش بدهیم. کتاب‌هایی مانند «هزار و یکشب»، «کلیله و دمنه»، «کلیات سعدی»، «امیرارسلان نامدار» و «شاهنامه»، «حی بن یقظان» و ...

سی‌اُمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «ما همانیم که می‌خوانیم» از ۲۱ آبان‌ماه آغاز شده و  تا ۲۷ آبان‌ماه ۱۴۰۱ ادامه دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها