«شبیه» رمانی است که پیش از مخاطب، نویسندهاش را تحت تأثیر قرار داده است. این نبوده که او خواسته باشد رمانی بنویسد و بعد دنبال سوژه رفته باشد و رسیده باشد به طرح داستانی و شروع کرده باشد به نوشتن. سوژه «شبیه» سالها دغدغهاش بود و شاید دغدغه خیلیهای دیگر هم باشد.
اینکه چهطور باید شبیه پیامبر باشیم و در عین حال فرزند زمانه خودمان؟ چهطور شبیه کسی رفتار کنیم که هرگز در موقعیت پیچیده و امروزی ما نزیسته است؟ الگوهای امروزی تا چه اندازه میتوانند قابل پیروی باشند؟ مگر رفتار دو نفر در دو موقعیت جغرافیایی و زمانی متفاوت میتواند شبیه هم باشد؟
رمان «شبیه» زندگی یک زوج دانشجو است که در شهر نیس فرانسه زندگی میکنند. اتفاقاتی که برای آنها در آن شهر و در آن بازه زمانی رخ میدهد منجر به سؤالات و تغییر شرایط آن زوج در آن شهر میشود. سؤالات آنان از این «چگونه فرزند زمانه خود باشند» شروع میشود و به نقاط باریکتر میرسد. جایی که دیگر چارهای جز شبیه شدن ندارند.
در بخشی از کتاب آمده است:
«سنگریزهای را که وسط پیادهرو بود با پایش چرخاند و انداخت گوشهای. مثلاً اگه خود پیامبر تو این زمان قرار بود مثل یه مسلمون معمولی توی نیس، زندگی کنه چیکار میکرد؟ چه جوری میپوشید؟ کجا زندگی میکرد؟ نکنه مثل کشیشها همیشه توی مسجد میموند؟ جشن باستی را میاومد یا تکفیرش میکرد و همزمانش دعای کمیل را میخوند؟ توی کافهها سر میز آدمهای تنهای افسرده مینشست و دلداریشون میداد یا تا ازش کمک خواسته نمیشد، به کسی کاری نداشت؟
جواب این آخری را میدانست. بابا همیشه در توضیح اسم طبیبان دوار میگفت: میدونید که پیامبر ما «طبیب دوار بطبه» بوده؟ یعنی طبیبی که برای درمان دردها دوره میافته و منتظر مراجعه مریضها نمیمونه. مام میخواستیم یه خورده شبیه پیامبر باشیم.»
این برنامه از ساعت ۱۶ روز سهشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۱ در مجتمع ناشران قم (واقع در خیابان معلم، مجتمع ناشران، طبقه سوم) برگزار میشود.
علاقهمندان جهت تهیه این کتاب در میتوانند از طریق سایت رسمی انتشارات شهیدکاظمی(https://nashreshahidkazemi.ir/) و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه 3000141441 کتاب را با ارسال رایگان تهیه نمایند.
نظر شما