حامدی طاهری کیا مولف کتاب «وضعیت دیجیتال و نظام دانش» میگوید: جهان معاصر به طور شدید و با سرعت بالایی در حال تبدیل به اطلاعات است. در این فضا عمومیسازی تولید و مصرف دانش صورت گرفته است. در کشور ما، روانشناسانی داریم که در فضای مجازی علم را در دسترس قرار دادند و مخاطب پیدا کردند.
اطلاعات در جامعه جدید چه جایگاهی دارد؟
از قرن 21 به این سو، با گسترش وضعیت دیجیتال در عرصه نظامی، فرهنگی، سیاسی و ... جهان بیشتر به اطلاعات تبدیل شد و وضعیت دیجیتال موقعیتی را فراهم کرده که به واسطه هوش مصنوعی و نرم افزارهای و سخت افزارها ما میتوانیم جهان را در قالب تصاویر، صوت، متن و... ببینیم و آن را تبدیل به اطلاعات کرده و ذخیره کنیم. اطلاعات از واژه شکل دادن میآید و در ریشه لاتین اش به مفهوم شکل دادن است. یعنی ما با اطلاعات میتوانیم به جهان شکل داده و بگیریم. دنیای اطلاعات دنیای تاثیرگذاری متکثر است و افراد بر هم تاثیر میگذارند. مفهوم اینفلوئنسر متعلق به این دوران و جهان اطلاعاتی است. کسی میتواند اینفلوئنسر باشد که تولید بسیار اطلاعات کند. این فرد اطلاعات را مخابره میکند و دیگران آن را دریافت میکنند. وقتی این اطلاعات مخابره میشود اینفلوئنسر به وجود میآید. جهان اطلاعاتی با ورود به قرن 21 جنبه پیچیده و انقلابی به خودش گرفته است.
دانشگاه دیجیتال چگونه از دنیای دیجیتال تغذیه میکند؟
این سوال میتوانست راحت تر باشد دانشگاه دیجیتال به جغرافیای دیجیتال وصل شده در حالیکه به صورت سنتی دانشگاه موقعیتی است که در آن در بخشی از شهر یک دانشگاه با معماری خاصی تاسیس شده است اما در وضعیت دیجیتال هیچ ساختی وجود ندارد و در جغرافیای دیجیتال حتی معماری و بنایی وجود ندارد و یک استاد درسگفتارش را در قالب ویدیو و درس گفتار منتشر میکند و در این دنیا بین استاد و دانشجو تعامل برقرار است. دانشجو در 9 شب از استاد سوال میپرسد و این نشان میدهد این ساعت دانشگاه نیست اما ساعت یادیگری در جغرافیای دیجیتال است و شما در دسترس هستید. بسیاری از اساتید خارج از ایران در یوتیوب کانال دارند. بسیاری از مجلههای غیر فارسی زبان اطلاعاتشان را در فضای دیجیتال قرار میدهند. بنابراین در این فضا دانش دانلود و آپلود میشود و این فرایند نشان میدهد که دانشگاه در فضای دیجیتال چگونه به یک وضعیت اطلاعاتی تبدیل نمیشود.
آیا دانشگاه دیجیتال در متن جامعه دیجیتال یک شکل و فرم دارد یا شکلهای متعددی را میتوان برای آن در نظر گرفت؟
ما مفهومیبه نام یونیورسیتی داریم که معادل دانشگاه برای آن شاید خیلی مناسب نباشد. یونیورسیتی به معنای بازگشت جهان در یک موقعیت واحد است و دانشمند سعی میکند جهان مبهم را در قالب علم بفهمد و تئوریزه کند. تکثر جهان توسط دانشمند و علم ابهامش زوده میشود و ما میتوانیم جهان را بشناسیم. دانشگاه محل شناخت جهان، طبیعت و ... است بنابراین یک مفهومیبه نام مولتی ورسیتی به وجود آمد بدین معنی که مفهوم متکثر شکل گرفت. دانشگاه آن مفهوم سنتی خودش که همه چیز در نزد علم و یک دانشمند خلاصه میشد را از دست داده و امروز میتوان خوانشهای مختلف از دانشگاه، دانش، یادگیری و ... داشته باشیم. به طور مثال همین الان در اینستاگرام ما اینفلوئنسرهایی داریم که دانشجوی دکتری علوم اجتماعی هستند یا برخی تازه فارغ التحصیل شدند اینها در فضای کلابهاوس و اینستاگرام فالور دارند و مطلب علمیبارگذاری میکنند در حالیکه این فرد اگر این امکان را نداشت نمیتوانست به عنوان یک استاد حضور یابد در حالیکه در این شبکهها میتواند مطالب و دغدغههایش را به عنوان علم اپلود میکند و این توسط افراد دیگری دانلود میشود که بعضا دانشگاهی نیستند. پس تکثرهایی از خوانش علم به وجود آمده که یک متخصص میتواند خارج از فضای دانشگاه تولید علم میکند.
این تنوع ریشه در چه موضوعاتی دارد؟
مقوله یادگیری، تولید علم و ... در دوره پیشا دیجیتال محصور به بودن در آزمایشگاه یا آکادمی بوده است. پس این تنوع در اساتید و مخاطبان وجود دارند چون الان وقتی یک کلاس مجازی برگزار میشود به طور مثال پدر من هم میتواند از آن استفاده کند. این میتواند مخاطب استاد دانشگاه باشد. این تکثر رخ داده است. الان کلاسها در درون خانههاست. دانشگاه پیشا دیجیتال محصور در یک مکان است و یادگیرندگان هم محصور به بودن در آن فضا هستند اما در دانشگاه دیجیتال این وضعیت فرق کرده و شما میتوانید حضور فیزیکی نداشته باشید و در جای متفاوتی باشید.
میتوان گفت ساخت جدید دانشگاه به عمومیسازی دانش انجامیده است؟ همچنین دانشگاه در این ساخت توانسته به نیازهای بیشتری جواب دهد.
بله در این فضا عمومیسازی تولید و مصرف دانش صورت گرفته است. در کشور ما، روانشناسانی داریم که در فضای مجازی علم را در دسترس قرار دادند و مخاطب پیدا کردند. ما در دوره کرونا دکترهای بسیاری را دیدیم که در فضای مجازی اطلاعاتی را درباره کرونا در اختیار ما قرار داد. بسیاری در کرونا علم پزشکی را عمومی کردند. اینجاست که میگوییم دانش عمومیشده است. در یکی از شبکههای خبری من عکسی را دیدم که از یک منظومه گرفته شده بود و وضوح بسیاری دارد و این در شبکههای اجتماعی مخابره شده بود اگر فضای مجازی نبود نمیشد این اتفاق بیافتد.
اگر ما به دوره رادیو و تلویزیون برگردیم من این خبر را باید در اخبار میدیدم و ممکن بود در تایم پخش اخبار نمیتوانستم این را ببینم اما در شبکههای اجتماعی آن قدر این تصویر توسط رسانههای داخلی و خارجی بازتولید میشود که در نهایت آن را میبینید. پس اطلاعات گسترده است و اگر شما آن را پیدا نکنید او شما را پیدا میکند.
تنوع چه آورده ای برای جامعه هوشمند آتی و مسئوان اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی میتواند داشته باشد؟
جهان معاصر به طور شدید و با سرعت بالایی در حال تبدیل به اطلاعات است. این جهان انگار یک ماشین بزرگ تولید اطلاعات است. در جنگ اوکراین و روسیه قسمت اعظم جنگ اطلاعات است. اینترنت قطع میشود ایلان ماسک ماهواره میفرستد. ضرورت اینترنت در این جنگ چیست؟ اخبار جنگ امروز به اطلاعات تبدیل میشود. بحث اینترنت در جنگ اوکراین این نیست که اخبار را بفهمیم اما به واسطه این اخبار میتوانید موقعیتهای مختلف را بررسی کنید. این اطلاعات بیش از اخبار کار میکند چون به روز است. یک اتفاقی میتواند بیافتد و ده ساعت بعد در یک روزنامه ای این اخبار را پیدا کنیم. اما شما به طور لایو میتوانید ببینید پهبادها همه دوربین دارند و ما با نظام دیداری را مواجهه کنیم که مدام تولید اطلاعات از تخلفات و ... میکنند. ما عملهای جراحی داریم که توسط رباتها انجام میشود، پس تکنولوژی دیجیتال واسطه ای برای تبدیل اخبار به اطلاعات است. در مرگ فلوید مرگ او باعث شد که خبرش در شبکههای اطلاعاتی مخابره شود و جنبشی به وجود میآید که با هشتگ شکل گرفته است. اکنون پرچمها هشتگ است و بعد میبینیم کشورهای مختلف شلوغ میشود. بهار عربی هم همین طور است. در میدان اصلی مصر که مردم معترض جمع میشدند برنامه این بود که روی پرده سفیدی در خیابان از مردم فلش مموری جمع میکردند و عکسها و فیلمهای مردم را میگرفت و پلیس فلش مموریها را میگرفت!
همچنین فکر میکنم در مراکش یا تونس مردم چون نمیتوانستند فیلمها را آپلود کنند لب مرز فلشها را در جورابهایشان مخفی میکردند و بعد آن را آن طرف مرز پرتاب میکردند که کسانی که آن طرف مرز بودند خبر رسانی کنند. این خیلی مهم است. ما با اطلاعات به جهان شکل میدهیم و جهان هم به ما شکل میدهد. با اطلاعات ما با تکثر علم، دانشمند و ... رو به رو هستیم.
برخی به کنشگری مجازی انتقاد دارند. در حالی که به نظر میرسد که کنشگری مجازی میتواند روابط را با ساخت تغییر دهد. نظر شما در این باره چیست؟
کسانی که مدعی هستند کنشگری دیجیتال باعث تغییر وضعیت تاریخی نمیشود ایده آل نگری دارند چون فکر میکنند کنشگری نیازمند حضوری بدن مند است در حالی که در وضعیت دیجیتال شما نظام احساسات و آگاهی تان تغییر مییابد بدون اینکه لازم باشد در آن موقعیت باشید. شما با دنبال کردن اطلاعات در فضای مجازی وقتی از اتفاقی اطلاع رسانی میکنید دارید به دریافت کنندگان اطلاعات میدهید یعنی من با اطلاعات شما حواسم جمع میشود. حالا اینکه حواسم جمع میشود این تبدیل به کنش برای تغییر میشود یک مرحله دیگر است اما شما باید بدانید که دامنه احساسات و آگاهی من تغییر یافته است. پس با اطلاعات میتوان حواس افراد را پرت کرد ما داشتیم زندگی مان را میکردیم دیدیدم جرج فلوید در آمریکا مرد. این یعنی حواس پرتی! اطلاعاتی که درون افکار شما وجود داشته و در حالت سکون و عادتواره بوده دچار شوک میشود. حالا سوال این است که این شوک میتواند منجر به تغییر شود. در پاسخ باید گفت این شوک به استمرار و تدوام آن بستگی دارد در مرگ فلوید کنشگران فرانسوی هم واکنش نشان دادند. پس هدف اطلاعات شکل دهی جریان نیست بلکه زدن ضربه است! پس ما نباید فکر کنیم کنشگری مجازی قرار است به تغییر بیانجامد. چون کمترین کارکرد اطلاعات این است که روی قضاوت شما تاثیر میگذارد.
نظر شما