در پیشگفتار این اثر درباره اصطلاحشناسی تفسير تطبيقی آمده است: «تفسير تطبيقی، کشف، تبيين (توصيف) و ارزيابی نظاممند از دیدگاههای مفسران شیعی و سنی (فریقین) بهصورت مقایسهای است؛ در دیباچه کتاب اول که به «بررسی تطبیقی مبانی تفسیر فریقین» اختصاص داشت، بیان شد که تفسیر قرآن به دو نوع کلی تفسیر ترتیبی و تفسیر موضوعی تقسیم میشود و آنچه تاکنون مورد اهتمام مفسران فریقین بوده، همین دو نوع تفسیر است که هرکدام نیز تقسیمبندیهای خاص خود را دارند.»
در ادامه نیز درج شده است: «شیوهای که تاکنون در حوزه تفسیر قرآن (بهصورت مستقل) کمتر به آن توجه شده، تفسیر تطبیقی است. این شیوه به بررسی مقایسهای دیدگاههای شیعه و اهلسنت درباره تفسیر آیات قرآن میپردازد و میتواند بهصورت موضوعی یا ترتیبی، صورت پذیرد.»
نویسنده در جایی دیگر یادآوری میکند: «هرچند در تفاسیر اجتهادی هردو فریق (در برابر تفاسیر روایی یا بالمأثور) کموبیش به بررسی و نقد دیدگاههای یکدیگر اشاره شده است (مانند تفسیر روض الجنان ابوالفتوح رازی و تفسیر مفاتیح الغیب فخررازی از تفاسیر کهن شیعی و اهلسنت و یا تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر تسنیم آیتالله جوادی از تفاسیر متأخر شیعی و تفسیر روح المعانی آلوسی و المنار محمد رشیدرضا از تفاسیر متأخر اهلسنت)، لیکن بررسی مستقل و همه جانبه با تنظیم منطقی مباحث، پیشینهای دراز در بین فریقین ندارد. ضرورت این نوع تفسیر ـ بهویژه در جهان امروز که با وسایل ارتباط جمعی همانند دهکده شده است ـ در درک و ارزیابی درست از مبانی و مفاهیم آیات از دیدگاههای فریقین نهفته است که آثاری درخشان درپی خواهد داشت ازجمله:
الف) کشف نقاط قوت و ضعف فریقین در مبانی تفسیر و دیدگاههای تفسیری؛
ب) شناخت نقاط اشتراک و افتراق فریقین در مبانی تفسیر و مفاهیم تفسیری؛
ج) مرزبندی دقیق از اختلافهای مبنایی با تفاوتهای بنایی و بررسی و نقد هرکدام در جای خود؛
د) کشف اختلافهای لفظی فریقین (که حجم زیادی از اختلافها را به خود اختصاص داده) و اخراج آنها از دایره بحث؛
ه) محک زدن نقاط افتراق براساس مدارک و اصول پذیرفته شده نزد هرکدام از دو فریق؛
و) کشف و یا تدوین دیدگاه درست و دفاع معقول و منطقی از آن؛
ز) برملا ساختن بسیاری از داوریهای ناآگاهانه و یا اتهامهای متعصبانه؛
ح) ارائه راهکارها برای برونرفت از اختلافها و فرو نشاندن اتهامها.»
وی یادآور میشود: «تفسیر تطبیقی در دو حوزه «مبانی» تفسیر و «مفاهیم» آیات قرآن از دیدگاه فریقین خواهد بود. در حوزه مبانی تفسیر، اصول و پیشفرضهای فریقین درباره تفسیر قرآن در دو بخش مبانی مشترک و مبانی مختص مورد بررسی قرار گرفتند که در کتاب اول از تفسیر تطبیقی ملاحظه کردید. در حوزه مفاهیم تفسیری، موضوعاتی از قرآن گزینش شدهاند، این گزینش براساس اولویتها و نیازهاست که بخشی از آنها در تفاوت دیدگاههای تفسیری شیعه و اهلسنت و بخشی در تفاوت دیدگاههای شیعه با سلفیان وهابی است. روند کار در این حوزه بدین شکل است:
یک) درآمد، مشتمل بر پیش آگاهی فشرده و لازم در بررسی موضوع مدنظر؛
دو) ارائه دیدگاههای تفسیری فریقین با دستهبندی منطقی از مصادر مهم و منابع معتبر آنان؛
سه) کشف نقاط مشترک فریقین درباره تفسیر آیات مذکور؛
چهار) ارزیابی دیدگاهای فریقین با بررسی و نقد دلایل آنها و گزینش دیدگاه درست یا تکمیل آن و یا ارائه دیدگاه جدید؛
پنج) خلاصه فصل؛
شش) بحث و پژوهش.»
این کتاب پنجمین کتاب از مجموعه تفسیر تطبیقی است که به «بررسی تطبیقی آموزه توحید و شرک از دیدگاه مفسران فریقین» پرداخته است. کتاب از پنج فصل با عناوین؛ کلیات، توحید و شرک ذاتی و صفاتی، توحید و شرک ربوبی، توحید و شرک الوهی، توحید و شرک عبادی تشکیل شده است.
نظر شما