استندینگ در این کتاب درباره گونه خاصی از فساد به مفهوم فساد ناشی از سرمایهداری رانتی و فساد ناشی از سرمایهداری رفاقتی تاکید بسیار ویژهای کرده و مفهوم کلیدی و سرنوشت ساز بسیار مهمی که مورد توجه قرار داده مفهوم سرمایهداری از گونههای خاصی است.
تأکید نویسنده در فصول مختلف بر شکست نظام توزیع درآمد به نفع بازار سرمایه و بخش مالی و ظهور گونه جدیدی از بهرهکشی از طبقات پایین جامعه است. وی، راه مقابله با سرمایهداری رانتی را مبارزه از سوی طبقه پریکاریات با هدف ایجاد یک نظام توزیع درآمد جدید میداند؛ مبازرهای که طی آن رشد پایدار، ارتقا و نابرابری و ناامنی کاهش مییابد. سرمایهداری رانتی از اساس فریبنده است. ادبیات نئولیبرال، فضیلت بازارهای آزاد را گسترش داده است. با این حال، نئولیبرالها غیرآزادترین نظام بازاری قابل تصور را ساختهاند. چگونه این فاصله ایجاد شده است؟
خواننده جستجوگر باید چندین مفهوم سرنوشت ساز را در این کتاب مورد توجه قرار دهد یکی از این مفاهیم، مفهوم فساد و رابطه آن با توسعه است. ماجرا از این قرار است که ما ناگزیر هستیم برای عبور از بحرانهای توسعه نیافتگی، به همه چیز از دریچه مطالعات سطح توسعه نگاه کنیم. طبیعتا در زمینه مباحث این کتاب هم قضیه استثنابردار نیست. استندینگ در این کتاب درواقع درباره گونه خاصی از فساد به مفهوم فساد ناشی از سرمایهداری رانتی و فساد ناشی از سرمایهداری رفاقتی تاکید بسیار ویژهای کرده و بنابراین مفهوم کلیدی و سرنوشت ساز بسیار مهم دیگری که او مورد توجه قرار داده تا بنیه تشخیص کانونهای اصلی گرفتاری در سطح جهان را مورد شناسایی قرار دهد، مفهوم سرمایهداری از گونههای خاصی است که به تعبیر او از نقطه عطف شکلگیری کنفرانس برتون وودز متولد شده و آرام آرام به بلوغ رسیده و به ویژه طی چهار دهه گذشته به مرحلهای رسیده که در مقیاس جهانی در حال برملا کردن آثار و عوارض خود است.
حکمت دیگری که نگاه از زاویه اقتصاد سیاسی را یک نگاه رمزگشایانه و اعتلابخش از جنبه اندیشهای برای فهم بهتر این کتاب به شمار میآورد این است که او تصریح میکند که بیایید به پیوند اقتصاد و سیاست در تجربه و عمل نیز نگاهی بیندازید. در این مسیر بهطور مشخص استندینگ مکرر به تجربه فروپاشی اتحاد شوروی ادرس میدهد.
نکته مهم دیگری که در این کتاب وجود دارد و ارزش واکاویهای جدی دارد، این است که بابی را جهت اندیشه درباره مفهوم سرمایهداری باز کرده است. کسانی که با آثار استاد شهید مرتضی مطهری آشنا هستند، میدانند که آن بزرگ در کتاب خمیرشده خود با عنوان «مبانی اجمالی اقتصاد اسلامی» خطاب به اندیشه ورزان و متفکران مسلمان تصریح میکند، تا زمانی که درکی عالمانه از سرمایهداری واقعا موجود پیدا نکنیم، امکان فهم بایستههای برون رفت از شرایطی که او با مفهوم انحطاط مسلمین صورتبندی مفهوم کرده است را نخواهیم داشت.
نکته دیگری که در مطالعه این کتاب باید به آن توجه کرد، دقتهای ژرف کاوانهای است که استندینگ در تفکیک گونهای از نئولیبرالیسم که در کشورهای صنعتی رایج است، با آنچه که در کشورهای در حال توسعه رانتی رایج است ارائه کرده است. البته او در این اثر به وجوه تشابه و تفاوت این گونههایی از نئولیبرالیسم مانند تشابه و تفاوتهایی که در مفهوم سرمایهداری و تلقی از آن در کشورهای صنعتی و توسعهنیافته وجود دارد هم اشاراتی دارد که میتواند راهگشا باشد. اما آن چیزی که در این کتاب برجسته شده، این است که مهمترین کارکرد نئولیبرالیسم، به حاشیه راندن فعالیتهای مولد فناورانه و تبدیل کردن سوداگری با پول در بازارهای پول و سرمایه به مثابه موتور خلق ارزش است.
او توضیح داده که ابزاری که این سرمایهداری رانتی رفاقتی برای پیش بردن این مسیر فاجعه ساز در دستور کار قرار داده، ایجاد کمیابی ساختگی سرمایه با تکیه بر گونههای پرشماری از فریب و دروغ است. امیدوارم کسانی از این زاویهها آنچه را که در ایران نیز طی سه دهه گذشته تجربه شده است، به جریان بیندازند و براساس روش علمی مطرح سازند.
فرشاد مومنی در مقدمه این کتاب نوشته است: «در اقتصاد سیاسی توسعه، یکی از حیاتیترین مسائل، رسیدن به یک تشخیص صحیح از کانون با کانونهای اصلی گرفتاریهای کشورها و همینطور اقتصاد جهانی است. به نظر میرسد تا آنجا که بهطور مشخص به کشورمان مربوط میشود در این زمینه کارهای انجام شده بسیار زیادی در ساحتهای اندیشهورزی و نهادسازی داریم. بنابراین برای یک پژوهشگر دلسوز و دردآشنا جستوجوگری در زمینه تلاشهایی که امکان چنین شناختی را فراهم میکند، یک وظیفه حتمی و قطعی است. در مسیر این تلاشها کار بسیار ارزشمندی که گای استندینگ در این کتاب انجام داده، میتواند جزو آدرسهایی باشد که اگر به صورت عالمانه و مبتنی بر خودشناسیهای ژرف و همهجانبه مورد توجه قرار بگیرد، میتواند ما را به سمت تشخیص کانونهای اصلی بحرانسازی در اقتصاد سیاسی ایران هدایت کند.
شخصا با نویسنده این کتاب نزدیک به چهار دهه پیش در نشستهای سالانه سازمان بینالمللی کار آشنا شدم. او در آن ایام پروژه مطالعهای خود را روی آثار اشتغال زدایانه و نابرابرساز برنامه تعدیل ساختاری قرار داده بود و در همین چارچوب حدود پنج کتاب و گزارش تحلیلی بسیار ارزشمند و فوقالعاده برای سازمان بینالمللی کار ارائه کرده بود که همگی به انتشار رسیدند و با استقبال بسیار گستردهای روبهرو شدند. بنابراین این نویسنده با مسائل مربوط به حیطه کار و بازار کار و نیروی کار و اقتصاد سیاسی اشتينا توسعه زا، آشنایی دیرین دارد و دقتها و وسواسهایی که او از این دریچه در نقد برنامه تعدی ساختاری ارائه کرده، در زمره ارزشمندترین کارهایی است که طی چهار دهه گذشته توسط سازمان بین المللی کار به انتشار رسیده است.»
کتاب «فساد در نظام سرمایهسالار: چرا رانتجویی پاداش دارد ولی کار مولد نه؟» اثر گای استندینگ و با ترجمه فرزانه چهاربند در 472 صفحه و با قیمت 96000 تومان از سوی نشر نهادگرا به بازار نشر عرضه شده است.
نظر شما