در دومین قسمت از ویژه برنامه تلویزیونی «سوره؛ فصل نهجالبلاغه» مجید معارف استاد دانشگاه تهران درباره اهمیت نهج البلاغه در تاریخ و اینکه از چه زمانی مورد توجه قرار گرفت سخن گفت.
دیانی در ابتدای برنامه پرسید که آیا مرحوم سیدرضی فقط با رویکرد ادبی وبلاغی سخنان امیرالمومنین را گزینش کرد و کار دیگری انجام نداد؟
معارف پاسخ داد: من که در دانشگاه تدریس میکنم، یک درس دو واحدی هم به نام «شناخت نهج البلاغه» تدریس میکنم که ویژه دانشجویان دوره کارشناسی است و از سالها قبل درکنار حدیث پژوهی این درس را هم تدریس میکردم چون سخنان امام علی (ع) از مصادیق حدیث است و نهج البلاغه، مصداق روایات قولی است برای همین نهج البلاغه پژوهی در دایره کاری من بود و تدریس این درس منشأ برکات بسیاری برای بنده شد. در مورد نهج البلاغه، شبهات بسیاری وجود دارد که یکی از مهمترین آنها نسبت انتساب نهج البلاغه به امام علی (ع) است و اینکه گردآورنده این اثر که سیدرضی است، خالق نهج البلاغه است یا خیر؟ در همین راستا من متوجه یکسری افزوده و اقدامات توسط سیدرضی در متن نهج البلاغه شدم و به نظرم آمد که اگر سیدرضی خودش سازنده نهج البلاغه بود میبایست این کتاب را طوری بنویسد که خودش نخواهد بنویسد معنی فلان لغت، این است به بیان دیگر از لغات مشهور استفاده میکرد.
وی افزود: پیروی همین موضوعات بنده درباره موضوع اقدامات سیدرضی در نهج البلاغه تأملی کردم وبه همراه یکی از دانشجویانم مقالهای با همین موضوع نگاشتم که در دانشنامه علوی (سال نهم، شماره علوی، سال ۱۳۹۷) چاپ شد. در این پژوهش ما بیش از ۱۲ مورد استخراج کردیم که نشان داد سیدرضی فقط یک گردآورنده و تدوین کننده صِرف نیست.
دیانی در ادامه از وی خواست تا به ذکر این موارد بپردازد و معارف هم به ذکر این نکات پرداخت و توضیح داد: نگارش خطبه جامع یکی از این موارد بود. سیدرضی دراین خطبه مقدمه نگاری و اشاره کرده که خودش نام نهج البلاغه را برای این کتاب انتخاب کرده است. دلیلش هم این است که امیرالمومنین (ع) آبشخور وسرچشمه فصاحت وبلاغت و سخنانشان چندبعدی است. بنابراین اولین کار سیدرضی نگارش خطبه جامع است که همه اینها را در این خطبه آورده است.
این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: ذکر مصادر روایات دربرخی از مواقع دومین اقدام سیدرضی است. گاهی ایشان را متهم میکنند که سازنده نهج البلاغه است ولی حداقل در ۱۷ مورد ارجاع و منبع وجود دارد. ارجاع به برخی از آثار خودش از دیگر کارهایی است که سیدرضی انجام میدهد. ذکر محاسن ادبی کلام امیرالمومنین (ع) هم دلیل دیگری است که نشان دهد چگونه ذوب در محبت و عشق امیرالمومنین (ع) است. البته گاهی هم علاوه بر ذکر محاسن بلاغی، تحلیل بلاغی کرده است. ذکرشواهد قرآنی، روایی و ادبی جهت اعتباربخشی به سخنان امام علی (ع) از دیگر مواردی بود که ما از این پژوهش استخراج کردیم. مثلاً امام علی (ع) سخنی دارند مبنی براینکه خداوند اگر به کسی چهار نعمت شکر، دعا، توبه واستغفار را بدهد از چهار حُسن نعمت، اجابت، مغفرت و امان محروم نخواهد شد. سیدرضی درباره این سخن میگوید که این حرف از لطایف سخن امیرالمومنین (ع) است که مویدات قرآنی دارد و شواهدات قرآنیش هم ذکر میکند، کما اینکه گاهی هم شواهد روایی ذکر میکند.
معارف اضافه کرد: سیدرضی گاهی در ذیل سخنان امام توضیحات لغوی میدهد یعنی در بخشهایی از نهج البلاغه که فکر کرده خواننده متوجه برخی از لغات نشده آنها را توضیح داده و در دل حکمتها یکدفعه یک فصلی را میگشاید که هنوز نه ما و نه هیچیک از پژوهشگران و شارحان دلیل اینکار را متوجه نشدند. توضیحات فقه الحدیثی، مورد دیگری بود که ما از پژوهشهایمان استخراج کردیم. مثلاً امیرالمومنین (ع) در بخش حکمتها میفرمایند اگر کسی با دست کوتاه انفاق کند با دست بلند پاسخ میگیرد. سیدرضی درباره این حکمت میگوید منظوراز دست کوتاه در اینجا دست بنده و دست بلند هم دست خداست.
ذکر موضوع برخی از روایات، مورد دیگری بود که معارف به آن پرداخت و اشاره کرد: کلاً سیدرضی وقتی خطبهها را بیان میکند میگوید که هرخطبه درکجا و درباره چه چیزی صادرشده است. ضمن اینکه معمولاً خطبههای سید طلیعه دارد و موضوعات و شأن صدور آن برای ما مشخص میشود.
وی سپس خطبه پنج نهج البلاغه را قرائت کرد و به صورت مصداقی به موردی که اشاره کرده بود پرداخت.
این حدیث پژوه افزود: ذکراختتامیه کتاب و تاریخ تألیف آن. یکی دیگر از موارد پژوهشی ما در مقالهای است که اشاره کردم. همانطور که نهج البلاغه به قلم سیدرضی افتتاحیه دارد به قلم سیدرضی اختتامیه هم دارد. یعنی خودش اعلام میکند که در اینجا کتاب من به پایان رسید. براساس مواردی که اشاره کردم و در مقاله هم آوردم به نظرم اگر سیدرضی خودش جاعل و گردآورنده بود بسیاری از این موارد لغو میشد. یک نظر دیگر هم وجود دارد مبنی براینکه اولین شارح نهج البلاغه به اعتبار کارهایی که انجام داده، خود سیدرضی است.
پس از پایان این بحث دیانی از معارف پرسید که آیا اتهاماتی که بعضاً به نهج البلاغه وارد میشود مبنی براینکه سندیت و اصالت ندارد چقدر قابل تأمل است؟
معارف گفت: ما در علم الحدیث اصطلاحی داریم به نام «حدیث مرسل»؛ یعنی حدیثی که واسطهای که آن را از امام نقل میکند نامشخص است. بعدها به هر حدیثی که به کلی عاری از سند بود مرسل میگفتند. وضعیت ظاهری نهج البلاغه «مرسل» است چون در آن نه منبعی میبینیم نه سند. «حدیث مرسل» در برابر «حدیث مُسنَد» قرار دارد. وقتی حدیثی مرسل باشد در باکس احادیث ضعیف قرار میگیرد چون شخصیت یک حدیث به سند آن است و هرحدیث مسندی هم ضرورتاً صحیح نیست و باید روایان آن را در پرتوی علم رجال بررسی کنند. خب حالا وقتی نهج البلاغه جزو احادیث مرسل قرار گیرد، محتمل به شبهاتی میشود که بالاترین شبهه ش هم جعلیت و پایینترین شبهه ش هم این است که برای آن اسباب اعتبار درست کنیم.
وی افزود: برای اسباب اعتبار و اصالت بخشی دو کار میتوانیم بکنیم؛ یکی اینکه منبع و اسناد نهج البلاغه را پیدا و آن را تبدیل به حدیث مُسند کنیم. مثلاً خطبه شقشقیه یکی از خطبههایی است که خیلی تشکیک برانگیزاست. ابن ابی الحدید که شارح نهج البلاغه است میگوید: من در همان قرن هفتم گفتم که این خطبه از ساختههای سیدرضی است و از سخنان امام علی (ع) نیست. تا الان بیش از ۷۰ درصد نهج البلاغه منبعشناسی و سندشناسی شده و این آمار خوبی است. علتش هم این است که سیدرضی پشتش به کتابخانه هایی در بغداد گرم بوده است که منابع و مدارک این خطبهها در آن کتابخانه ها بوده است اما متأسفانه حدود چهل سال بعد سیدرضی در سالهای ۴۴۰ هجری به خاطر برخی از رقابتهای شیعه و سنی در بغداد و هجمه ای که به شیعیان وارد شد این کتابخانه ها آتش گرفت؛ پس بعید نیست که برخی از مصادر سیدرضی برای همیشه از دسترس خارج شده باشد که در چنین صورتی هم باز اعتبار نهج البلاغه افزایش پیدا میکند ضمن اینکه تاریخ طبری و کتاب شیخ مفید که از بین نرفته است.
استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: اقدام دومی که برای اعتبار درست کردن نهج البلاغه میتوانیم انجام دهیم این است که کاری به سند نداشته باشیم و خود متن را تحلیل و نشانه شناسی کنیم. البته این اقدام کاملاً با مورد اول فرق دارد اما معارض همدیگرهم نیستند. ابن ابی الحدید که از شارحان نهج البلاغه است در مقدمه شرح نهج البلاغه میگوید سخن امام علی (ع) پایینتر از سخن خداوند و بالاتر از سخن بشری است. یعنی برای سخنان ایشان چنین ترازی قائل میشود. سیدرضی آدم خیلی مودبی است و امیرالمومنین (ع) را در هیچ موضوعی حتی فصاحت و بلاغت از رسول خدا (ص) نینداخته است.
دیانی گفت: پس با این مبنا ما اگر سراغ خود متن برویم و بخواهیم متن را بررسی کنیم آیا این متن میتواند برای سیدرضی باشد؟
وی پاسخ داد: متن پژوهی از چند زاویه انجام میشود که من به دو زاویه کاربردیش را اشاره میکنم؛ یکی از زاویه ادبی- بلاغی و دیگری از زاویه محتوای معارف نهج البلاغه را با قرآن بسنجیم که تابع یک دستورالعمل است. در مورد زاویه اول اینکه، ابن ابی الحدید اثبات میکند که کلام امام علی (ع) تبدیل به کلام الگو میشود به طوریکه اگر کسی میخواست خطبه سرا باشد اول میبایست تعدادی از خطبههای حضرت را حفظ میکرد. در مورد زاویه دوم هم، بنده کتابی نوشتم با عنوان «ارتباط نهجالبلاغه با قرآن» که در دو ساحت قابل اتفاق است؛ یکی در ساحت سبک ادبی و دیگری در ساحت معارف و محتوا. مثلاً توحید در قرآن و نهج البلاغه، اخلاق در قرآن و نهج البلاغه، نبوت در قرآن و نهج البلاغه و...
مجری برنامه در پایان پرسید که نهج البلاغه از چه زمانی مورد توجه قرار گرفت و اهمیت پیدا کرد؟
معارف توضیح داد: در عالم اسلام اولین کتابی که محور پژوهش دانشمندان قرار میگیرد و بیشترین آثار را به لحاظ کمیت و تنوع به خودش اختصاص میدهد قرآن کریم است. بعد از قرآن، متون حدیثی خیلی مورد پژوهش قرار میگیرد به طوریکه مثلاً در محور اهل تسنن درباره کتاب «الموطاء» مالک بن انس حدود صد شرح یا مثلاً درباره صحیح بخاری حدود شصت شرح نوشته شده است. پس کتابهای حدیثی خیلی مورد شرح نگاری قرار میگیرند. درمحور شیعه درباره کتاب کافی کلینی شرحهای بسیاری نوشته شده است. درباره نهج البلاغه هم بیش از دویست شرح مفصل، مختصر، کامل و ناقص شرح نوشته شده است. این شرحها از همان قرن پنجم یعنی بعد از فوت سیدرضی نوشته شده است. البته گفتم که برخی هم گفتند خود سیدرضی اولین شرح را نوشته است. کارهای پیرامونی نهج البلاغه هم به دو دسته قابل تقسیم است؛ کارهایی که سبقه تاریخی دارد مثل شرح نگاری، تحلیل نگاری، استدراک نگاری و ترجمه آن که از قرن هفتم آغاز شد و دسته دوم کارهایی که درعصر حاضر بیشترمسئله شده است مثل نقد شبهات، فهرست نویسی، ترجمههای متنوع و فراوان، تحقیقات میان رشتهای میان قرآن و نهج البلاغه و لغتنامه های نهج البلاغه. نهج البلاغه از وقتی وارد مطالعات آکادمیک شد ورشته دانشگاهی را به خودش اختصاص داد» آثار و علاقمندان بسیار زیادی را به خودش اختصاص داده است.
نظر شما