خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، اکبر صحرائی، نویسنده «حافظ هفت» برنده جایزه جلال آل احمد درباره مهمترین دستاوردش در سال 1400 میگوید: «همین که منِ نویسنده، نویسندگی را ادامه میدهم، اینکه تلاشم برای نوشتن قطع نشده، موفقیتِ کمی نیست.»
صحرائی به خبرنگار ایبنا درباره تجربیاتش در سال 1400 میگوید و از انتشار کتاب «گهواره دیو» در سال جدید خبر میدهد. وی در این مجموعه داستان، تلاش کرده براساس شناختی که از ساختارهای زندگی و فرهنگ کوچهبازاری و مردم استان فارس و شهر زادگاهش، شیراز بهدست آورده روایت داستانی خود را بنویسد.
نوروز را چطور سپری میکنید؟ ترجیح میدهید بیشتر مطالعه داشته باشید یا برنامههای دیگری دارید؟
انسان وقتی پا به میانسالی میگذارد آن کوشش و جوشش و تلاش جوانیاش کاسته میشود؛ بیشتر به دلبستگیهایش میپردازد. من هم سی و چند سال انس به خواندن و نوشتن پیدا کردم؛ بنابراین ترجیح میدهم در نوروز در خلوت خودم به مطالعه رمان، داستان و گاهی هم شعر مشغول میشوم. شاید نوشتن بر خواندن چیره شود اما قطعا این دو، بالهای نویسندگی هستند که نویسنده را به پرواز در میآورند.
چه کتابهایی میخوانید؟
با توجه به اینکه تخصصم ادبیات داستانی است، ترجیح میدهم در این زمینه مطالعه داشته باشم. علاوهبر ادبیات کودک و نوجوان و بزرگسال، تاریخ انقلاب اسلامی تاریخ معاصر بهویژه تاریخ نیم قرن اخیر هم میخوانم. برای نوشتن داستان و پژوهش، قطعا لازم است در حوزههای تاریخ سیاسی، اجتماعی و علوم مختلف مطالعه داشته باشم.
باید ساختارهای زندگی و فرهنگ کوچهبازاری و مردمشناسی را در نظر قرار داد. بر این اساس، مدتی است، به ادبیات شهر شیراز تعلق و دغدغه پیدا کردهام؛ شناخت واژهها، ساختار فرهنگ عامه استان فارس و شهر شیراز ذهنم را مشغول کرده است؛ اینکه بهعنوان نویسنده چگونه میتوانم از این ابزار در داستانهایم استفاده کنم. کتاب جدیدم مجموعه داستان «گهواره دیو» نتیجه پاسخ به این دغدغه است. این کتاب، حدود 200 صفحه و چهار فصل تالیف شد و به دورههای پهلوی، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و در دفتر چهارم به آغاز 1400 میپردازد. در خط روایت 20 داستان «گهواره دیو» که به نحوی به هم متصل هستند، تلاش کردم لغات و فرهنگ عامه شیراز، استان فارس و اتفاقات، وقایع و تاریخ به نحوی نمود پیدا کند. «گهواره دیو» که سال 1400 من را به خود مشغول کرده بود، با حمایت سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری شیراز در مرحله چاپ قرار دارد.
نوروز و آئینهای کهن آن چه نقشی در فعالیت ادبی شما دارد؟
کتاب «گهواره دیو» به نوروز هم میپردازد. «سنگ سیاه» یکی از داستانهای این مجموعه، درباره غبارروبی خانه و محل زندگی بهمناسبت عید نوروز، همچنین آداب و رسوم سال نو است. در این داستان که جانمایه طنز هم دارد شخصیت یا راوی بعد از مدتها ناپرهیزی کرده و مشغول خانه تکانی به دستور خانم خانه است که در حین این کارها اتفاقاتی شکل میگیرد.
سالی که گذشت چه دستاورد و تجربهای برای شما به همراه داشت؟
همین که نویسندگی را ادامه میدهم، اینکه تلاشم برای نوشتن قطع نشده، موفقیتِ کمی نیست. این مبحث معنوی و عمیق که نویسنده مشغول نوشتن و پژوهش است و هنوز محو زندگی روزمره شهری نشده، خودش موفقیت بزرگی است. اما از نظر موفقیت مادی و سطحیتر، خوشبختانه به لطف خدا یکی دو کتابم، جوایز کشوری و ملی را کسب کرد؛ کتاب «کتیبه ژنرال» شاخص این موفقیت است. فکر میکنم از سال 1399 تا همین چند هفته اخیر، موفق به کسب 6 جایزه و نامزدی جوایز کشوری شد. تجربه داوری در جایزه کتاب سال جلال آلاحمد از دیگر موفقیتهای سال 1400 برای من تجربه و دستاورد جالبی بود. تقریبا 700 رمان و داستان حوزه ادبیات کشور را بررسی کردیم. از میان این آثار، 30 تا 40 اثر انصافا در حوزههای ادبیات داستانی و رمان، قابل اعتنا بودند. آثار برگزیده این دوره را در نوروز مجددا میخوانم و نظراتم را مینویسم.
نظر شما