پنجشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۷
زنانی که توانستند آغازگر رویاهایشان باشند

داستان زندگی روزمره هزاران زنی را روایت می‌کند که فکرشان درگیر نقاشی، موسیقی و یا کتابی است که هرگز قرار نیست آن را به پایان برسانند و یا اصلاً شروعش کنند، چراکه نه وقتش را دارند، نه پولش را و البته نشان می‌دهد که چطور همین زنان در سراسر جهان توانسته‌اند خود را سازماندهی و متشکل کنند تا مناسبات حاکم بر زیست روزمره‌شان را تغییر دهند و آغازگر انقلابی در نقطه صفر باشند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در سال‌های اخیر کتاب‌های بسیاری در این حوزه به فارسی ترجمه شده و همپای رشد رشته علمی «مطالعات زنان» و نیز ارائي دروس تخصصی مطالعات جنسیت و خانواده، اقبال به آثار کلاسیک و متون آوانگارد در این حوزه افزایش یافته است.

یکی از این آثار، کتاب «انقلاب در نقطه صفر: کار خانگی، بازتولید و مبارزه فمینیستی» اثر سیلویا فدریچی است که ویرایش اول آن در 208 صفحه، در سال 2012 و ویرایش دوم در 256 صفحه، در سال 2020 در نشر  پی.ام. پرس منتشر شد. «انقلاب در نقطه صفر» با ترجمه سروناز احمدی در مجموعه «متون فمینیسم» نشر افکار در دست چاپ است.

سیلویا فدریچی یکی از برجسته‌ترین مارکسیست فمینیست‌های عصر حاضر است و اکنون مقالاتی که او در خصوص کار خانگی، بازتولید نیروی کار و مبارزات فمینیستی در چهار دهه اخیر نوشته است در کتاب «انقلاب در نقطه صفر» گردآوری شده و در دسترس قرار گرفته‌اند.

فدریچی می‌نویسد: «طی سال‌های فعالیتم در جنبش زنان متوجه شدم که بازتولید ‌انسان‌ها پایه و اساس همه سیستم‌های اقتصادی و سیاسی است و حجم عظیم کار خانگی زنان در خانه است که دنیا را می‌چرخاند، چه مزدی باشد و چه غیر مزدی.»

وی در این کتاب از دیدگاه‌های مختلفی به مقوله بازتولید پرداخته و با جزئیات برخی آرای مطرح مارکسیست‌ها، فمینیست‌ها و اتونومیست‌ها در خصوص بازتولید را مورد نقد قرار داده است. مقاله «مزد علیه کار خانگی» یکی از آثار بسیار مهم در این حوزه به شمار می‌رود و او که یکی از بنیانگذاران کارزار مزد برای کار خانگی در ایتالیا نیز بوده در این مقاله به بسیاری از نقدهایی که در مورد این کارزار، مطالبه و افق سیاسی مطرح شده پاسخ داده است. مهمتر از همه فدریچی در این کتاب تبیین می‌کند که چرا برای کارگران خانگی سوژگی انقلابی قائل می‌شود و این سوژگی را مختص کارگران صنعتی نمی‌داند. وی همچنین توضیح می‌دهد که چطور نادیده‌گرفتن کارگران خانگی می‌تواند موجب انحراف مبارزات زنان شود و تأکید می‌کند که نباید از کارگران بی‌مزد که بخشی مهمی از سود نظام اقتصادی فعلی وابسته به آن‌ها است غافل ماند و راه رهایی این زنان را اشتغال به مشاغل مزدی جلوه داد. از دیدگاه او کار خانگی باید در قدم اول مشاهده‌پذیر و به‌عنوان کار به رسمیت شناخته شود تا بتوان به سمت جمعی‌سازی و اجتماعی‌سازی آن گام برداشت و خانه را بدل به محل مقاومت ساخت.

او می‌نویسد: «باید مبارزه کنیم تا نپذیریم که خود و دیگران را به‌عنوان کارگر، نیروی کار و کالا بازتولید کنیم و شرط رسیدن به این هدف به‌رسمیت‌شناخته‌شدن کار به‌عنوان کار از طریق دستمزد است. {تا چه زمانی؟} بدیهی است، تا زمانی که مناسبات مزدی سرمایه‌داری و البته سرمایه‌داری وجود دارد. ازاین‌رو نمی‌گوییم که دریافت مزد به‌معنای انقلاب است، بلکه می‌گوییم مطالبه مزد استراتژی‌ای انقلابی است زیرا پایه نقشی را که به ما در تقسیم کار سرمایه‌داری تحمیل شده است، سست می‌کند و در نتیجه وضعیت مناسبات قدرت درون طبقه کارگر برای ما و اتحاد طبقه مطلوب‌تر می‌شود.»

وی در این کتاب نشان می‌دهد که چطور جهانی‌سازی، تعدیل ساختاری، سیاست‌های ریاضتی و وام‌های بانک جهانی، زنان را مورد خشونت قرار داده‌اند و سرمایه‌داری چطور در پیوند با مردسالاری کار خانگی را کار تلقی نکرده و وظیفه طبیعی و ذاتی زنان جلوه داده و بدین ترتیب با وجود سودی که برده هزینه‌ای پرداخته نکرده است. گذشته از این فدریچی با جزئیات شرح می‌دهد که سازمان ملل و ان.جی.اوهای مرتبط با آن که مدعی دفاع از حقوق زنان هستند مبارزات زنان را استعمار کرده‌اند و هیچگاه صحبتی از این شکل از خشونت به میان نیاورده‌اند تا مبادا برنامه‌های سرمایه جهانی  برهم بخورد و در کار کاسبان جنگ خللی وارد شود. فدریچی همچنین به تقسیم کار جهانی، جنگ، کوچ اجباری و جهانی‌سازی مراقبت و خشونت علیه کارگران خانگی مهاجر پرداخته است.

فدریچی همچنین در این کتاب از نظریات اکوفمینیست‌ها یاری گرفته است تا اهمیت دفاع از ابزار معیشت، حفظ زمین‌های اشتراکی و ایجاد «مشترکات» جدید را بیان کند و نشان دهد که چطور خصوصی‌سازی زمین و تجاری‌شدن تمام منابع طبیعی و فعالیت‌های معیشتی ما بازتولیدمان را به خطر میندازد.

وی می‌نویسد: «زنان به‌عنوان سوژه‌های اصلی کار بازتولیدی چه در گذشته و چه در حال حاضر بیش از مردان وابسته به منابع اشتراکی و متعهد به حفاظت از آن‌ها بوده‌اند. زنان همواره در خط مقدم مبارزه علیه مصادره زمین‌ها بوده‌اند و سرسختانه از فرهنگ‌های اشتراکی‌ای که استعمار سعی در نابودی آن‌ها داشت دفاع کرده‌اند و اشکالی از زیست جمعی را به وجود آورده‌اند که تا به امروز هم باقی مانده‌اند. جای تعجب نیست که در قرن شانزدهم و هفدهم شاهد خشونت‌بارترین تعرض به زنان در طول تاریخ جهان، یعنی ساحره‌کشی بوده‌ایم. امروز که انباشت نخستین به‌شکل تازه‌ای در جریان است، زنان اصلی‌ترین نیروی اجتماعی‌ای هستند که مقابل تجاری‌سازی کامل طبیعت ایستاده‌اند. زنان کشاورزان معیشتی جهان هستند. زنان در آفریقا 80 درصد غذای مصرفی مردم را تولید می‌کنند. زنان آن‌قدر قدرتمند در برابر مصادره زمین‌ها مقاومت کرده‌اند که توانسته‌اند در بسیاری از شهرها بخش‌هایی از زمین‌های دولتی را تصاحب کنند و در زمین‌های خالی کشاورزی کنند و مقابل جدایی شهر از روستا بایستند.[14] این زنان بوده‌اند که جنگل‌های تخریب‌شده را احیا و از درختان محافظت کرده و دست‌به‌دست هم داده‌اند تا چوب‌برها را فراری دهند و مانع معدنکاری و سدسازی شوند.»

«انقلاب در نقطه صفر» داستان زندگی روزمره هزاران زنی را روایت می‌کند که فکرشان درگیر نقاشی، موسیقی و یا کتابی است که هرگز قرار نیست آن را به پایان برسانند و یا اصلاً شروعش کنند، چراکه نه وقتش را دارند، نه پولش را و البته نشان می‌دهد که چطور همین زنان در سراسر جهان توانسته‌اند خود را سازماندهی و متشکل کنند تا مناسبات حاکم بر زیست روزمره‌شان را تغییر دهند و آغازگر انقلابی در نقطه صفر باشند.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها