چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۵
«پرسه‌گردی با قانون دینامیت»؛ روایتی از عشق به میهن و جسارت کشف ناشناخته‌ها

کمیل سهیلی نویسنده، مستندساز و محقق اجتماعی مشهدی در کتاب «پرسه‌گردی با قانون دینامیت» خواننده را از اهواز تا قونیه، از یزد تا سن‌پترزبورگ و از مشهد تا آیوتایا با خود همسفر می‌کند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در خراسان‌رضوی، مرجانه حسین‌زاده؛ «پرسه‌گردی با قانون دینامیت» سفرنوشتی به قلم کمیل سهیلی است که طی سفرها، ماجراجویی‌ها و تاملاتِ این فیلمساز و نویسنده‌ مشهدی در جهانگردی 15 ساله‌اش شکل گرفته است. کمیل سهیلی، نویسنده، مستندساز و محقق اجتماعی دارای مدرک کارشناسی‌ارشد مطالعات فرهنگی از دانشگاه تهران است و همچنین در اندونزی و در یکی از 10 مرکز آموزشی برتر جهان در کره جنوبی دوره پیشرفته فیلمسازی گذرانده است.

وی تاکنون تهیه‌کنندگی و کارگردانی چندین مستند را برعهده داشته و جوایز متعددی ازجمله نامزد بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم فجر، نامزد بهترین فیلم از جشنواره مستند گوانجو چین، جایزه طلایی و جایزه بهترین اثر هنری سال از جشنواره موهینو ژاپن، بهترین فیلم از جشنواره‌های teress اسپانیا و Breaking Down روسیه و... را دریافت کرده است. مستندهای او در رسانه‌های پربیننده‌ای در جهان ازجمله National Geographic, Business Insider و CNN پخش و شده است.

سهیلی تجربه داوری در جشنواره فیلم هنری بوسان کره جنوبی و جشنواره Meihodo ژاپن را نیز در کارنامه خود دارد. با کمیل سهیلی که کتاب «سواد رسانه‌ای (سینما)» را نشر فهم در سال 1396 منتشر کرده بود، درباره کتاب «پرسه‌گردی با قانون دینامیت» به گفت‌وگو نشستیم.
 
سهیلی که سال‌های زیادی از زندگی‌اش را در سفر بوده و ماجراجویی، ریسک و خطر را جز لاینفک سفر می‌داند، حادثه، بیم، جسارت و امید را آنقدر با جذابیت در «پرسه‌گردی با قانون دینامیت» به تصویر کشیده که زمین گذاشتن این کتاب را مشکل می‌کند.

برادران امیدوار که هردو جهانگرد و فیلمساز هستند و به امید جهانی بدونِ مرزهای جغرافیایی، سال‌هاست با جهانگردی پیامِ صلح جهانی را برای مردم دنیا به ارمغان می‌برند، در مقدمه این کتاب از اهمیت سفر و تاثیر آن در عشق به میهن که موجب جلوگیری از مهاجرت می‌شود، گفته‌اند و از کمیل سهیلی به‌عنوان جوانی جسور و خطرپذیر نام برده‌اند که حاشیه‌ی‌اَمن زندگی روزمره‌اَش را رها کرده تا به دیدنِ شگفتی‌های دنیا برود و داستان‌های جدید دنیا را کشف کند.
 
آن‌طور که خود کمیل سهیلی می‌گوید در بیشتر سفرهای‌اش حتی تلفن هوشمند و دوربین هم همراه‌اش نبوده و شاید همین اتفاق باعث شده که رویدادها و حوادث سفرهای‌اش را در لحظه مرقوم کند تا حاصل آن «پرسه‌گردی با قانون دینامیت» شود. هم‌زمان با خواندن این کتاب می‌توان با نویسنده همراه شد، از اهواز تا قونیه، از یزد تا سن‌پترزبورگ و از مشهد تا پایاتا و آیوتایا می‌توان با او همسفر شد، نویسنده به بهترین شکل حوادث گوناگون جهان را در این کتاب کنار هم چیده تا خواننده در ترس، عبادت، هیجان، بیم و.. با او همراه شود.
 


کمیل سهیلی درباره‌ اینکه چطور در یک سفرنوشت این فضا را ترسیم کرده، می‌گوید: «پرسه‌گردی با قانون دینامیت» فرمِ یک سفرنامه را دارد اما این اثر یک سفرنامه‌ تاریخ‌دار نیست بلکه بیشتر به سبکِ «جریانِ سیالِ ذهن» نزدیک است چراکه موقع نگارش، ذهن‌‌ام در کشورهای مختلف پرسه می‌زد. نه الزاما در طبیعتِ بکر و دست‌نخورده بلکه این گردش ذهن از کشورهای صنعتی نظیر سوییس و فرانسه و ژاپن تا مناطق سنتی‌نشینِ جهان نظیرِ روستاهای اندونزی و نپال در رفت‌و‌آمد بود.
 
این مستندساز با اشاره به اینکه بخش زیادی از این کتاب درباره ایران است، ادامه می‌دهد: کرمانشاه، غرب ایران و دیگر مناطق کشور عزیزمان هم در شکل‌گیری این کتاب نقش مهمی داشتند.
 
سهیلی درباره چگونگی شکل‌گیری این کتاب می‌افزاید: من در ابتدا چند خاطره‌ از سفرهایم را نوشتم و تعدادی از دوستان‌ام ازجمله دکتر رمضانی این خاطرات را مطالعه کردند و از من خواستند آن‌ها را در قالب کتاب چاپ کنم.
 
کمیل سهیلی در میان صحبت‌های‌اش به خاطره‌ یکی از سفرهای‌اش اشاره می‌کند و حرف‌اش را این‌گونه ادامه می‌دهد: هشت سال قبل در اندونزی در حالِ کوله‌گردی بودم که به روستایی در جزیره‌‌ بالی رسیدم و با شخصی آشنا شده و دعوت‌اش را برای یک کافه قبول کردم. چون تلفن همراه و لپ‌تاپ و هیچ‌گونه وسیله‌ ارتباطی همراه‌ام نبود، از او خواستم تا برای ارسال یک ایمیل و گشتی در فضای مجازی از لپ‌تاپ او استفاده کنم. من هم فیسبوک‌ام را چک کردم و دیدم که یکی از دوستان‌‌ام پستی گذاشته و به برادرِ من بابت پدرشدن‌اش تبریک گفته است!
 
این فیلمساز ادامه‌می‌دهد: با دیدنِ این عکس خیلی شوکه شدم چراکه این دوری و بی‌خبری حسی گنگ را در من زنده کرد و مرا متحیر کرد. آن لپ‌تاپ و آن گشت و گذار چند دقیقه‌ای در فضای مجازی، برای‌ام‌ مثل پنجره‌ای به جهانی دیگر بود که در چند دقیقه باز و بسته شد. بعد از آن به سمتِ جاده رفتم و منتظر وسیله‌ نقلیه‌ای ماندم تا به ادامه‌ سفرم برسم اما در همان چند دقیقه داشتم با خودم فکر می‌کردم که در آن لحظه‌ طلایی باید کنار خانواده‌ام می‌بودم و از خودم پرسیدم دارم با زندگی‌ام چه‌کار می‌کنم؟ و این «چرای» فلسفی خیلی مرا درگیر کرد و همانجا شروع کردم به نوشتن نامه برای برادرم، برای بچه‌ برادری که هنوز ندیده بودم‌اش و همان تفکرات و تاملات، بخشی از کتاب «پرسه‌گردی با قانون دینامیت» را شکل داد.
 


 این‌گونه‌ سفر را چه سالی شروع کردید؟ 
از سال 85 تقریبا این کار را آغاز کردم و دیگر سفر کردن تبدیل به سبک‌زندگی‌ام شد. سفر بزرگ‌ترین معلم من بود چراکه به من آموخت در دنیا هیچ چیزی نیستم. یک‌بار دختری در ایوانِ خانه‌ای در اندونزی در حال تعریف کردنِ خاطرات‌اش گفت، تمام جهان را گشته و دیگر می‌خواهد به خانه و سرزمین‌اش در اروپا برگردد او خود را خیلی جهاندیده می‌دانست و بارها به این جمله که به تمام نقاط جهان سفر کرده اشاره کرد. من گمان می‌کنم سفر باید انسان را متواضع و فروتن کند. بی‌توجه به این مساله کمی مرا اذیت و در دوره‌ای حتی عصبانی کرده بود به گمانِ من جهان‌گردی باید موجب تفکر و پرورش خرد انسان شود نه اینکه در هر جمعی برای دیگران تعداد کشورهایی که به آن‌ها سفر کرده‌ایم را بشماریم و به آن فخر بفروشیم.
 
آن دوره، اوایل همگانی‌ شدن رسانه‌هایی چون اینستاگرام بود؛ خیلی زود «سفر» هم تبدیل به کالایی شیک و جذاب شد که در کنار کالاهای دیگری مثل لباس، شامپو بدن یا سگ  عرضه و تقاضا می‌شد. این شکل از عرضه سفر که خودم هم کما‌وبیش قربانی جذابیت‌اش شده بودم، به‌نظرم هیچ سنخیتی با سفری که مدت‌ها در ذهنم شکل داده بودم نداشته و ندارد. هیچ کمکی به بهتر زندگی کردن خود یا دیگران نمی‌کرد و چه بسا حتی ضررش از منفعت‌اش بیشتر بود. می‌دیدم که عکس‌های سفر بخش مهمی از این دست رسانه‌ها شده است و مسافران کسانی‌اند که با «من» بی‌نقص خودشان را جابه‌جا می‌کنند. «من» که یک‌بار در پشتش ساختمانی شیک دیده می‌شود و یک‌بار طبیعتی زیبا. چون تابلوی «شنا ممنوع» کنار رودخانه خشک شده، جملاتی چون «بسیار سفر باید...»  مانده است، اما هیچ «خامی» از آن جنس سفرها «پخته» نمی‌شود. تفکر به این مسائل باعث شد که انتقاد و گاه «خود انتقادی» از سفر در بازنویسی‌ام بسیار پررنگ شود؛ بنابراین چون این خود‌انتقادی داشت در من رشد می‌کرد «پرسه‌گردی با قاون دینامیت» را همانجا تمام کردم تا بقیه‌ خاطرات، تجربه‌ها و حوادث سفرهایم را بعدها در کتاب دیگری به چاپ برسانم. 

کتاب «پرسه‌گردی با قانون دینامیت» از سوی نشر تیسا در 220 صفحه و 550 نسخه روانه بازار کتاب شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها