نسرین رجبپور، در نشست نقد و بررسی کتاب «بابارجب» گفت: جذابیت شخصیت «بابا رجب» برای مردم، انتقال احساسات درونی یک جانباز و همسرش از جمله انگیزههای اصلی من در نوشتن این کتاب بود.
نسرین رجبپور در ابتدای برنامه گفت: بابا رجب، نانوای بسیجی بود که در دوران جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۶ در منطقه هور عراق، بر اثر اصابت خمپاره زخمی و صورتش را از دست داد.
رجبپور ادامه داد: واقعیت آن است کسی را ندیدم کتاب را بخواند و متاثر نشود و خود من نیز به عنوان نویسنده، چندین بار همراه کتاب متاثر شدم.
وی در پاسخ به سوال یکی از حاضران درباره انگیزه نوشتن کتاب گفت: جذابیت شخصیت «بابا رجب» برای مردم، انتقال احساسات درونی یک جانباز و همسرش از جمله انگیزه های اصلی من در نوشتن این کتاب بود.
در ادامه این جلسه، طوبی زرندی همسر شهید رجبزاده گفت: بعد از اینکه همسرم جانباز شد و او را دیدم، بیهوش شدم؛ چرا که کاملاً صورت خود را از دست داده بود و حتی صحبت هم نمیکرد، ایشان ۲۶ بار جراحی شد و ۱۸ ماه در بیمارستان فاطمه زهرا(س) تهران بستری بود.
وی تصریح کرد: من 30 سال با همسرم زندگی کردم و گلهای هم ندارم، چون عاشق همسرم بودم و اگر زمان به عقب برمیگشت، باز هم او را انتخاب میکردم.
زرندی در جواب به این سوال که واکنش اطرافیان به سبک و شیوه زندگی شما بعد از مجروحیت «بابا رجب» چگونه بود گفت: اطرافیان بارها من را به خاطر زندگی و سختیهایی که در پیشرویم بود سرزنش کردند ولی من با تمام وجود ایشان را پذیرفته بودم و از این کارم هم پشیمان نیستم ولی برخی ناملایمات از جانب اطرافیان و برخی مسئولین مرا اذیت کرد که وقتی یاد معاملهام با خدای خودم میافتم همه را فراموش میکنم و به تبعیت از حضرت زینب چیزی جز زیبایی در این زندگی نمیبینم.
نظر شما