سه‌شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۱
چرا آثار نویسندگان ایرانی در داخل و خارج از کشور جدی گرفته نمی‌شود؟

ویراستار نشر پیدایش معتقد است؛ به دلیل ملزم نبودن به قانون کپی‌رایت در ایران، انتشار آثار خارجی برای ناشران ارزان‌تر تمام می‌شود و از سوی دیگر، بی‌توجهی بازارهای جهانی به آثار نویسندگان ایرانی را دامن می‌زند.

به‌گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ناشران در ایران ملزم به رعایت قانون کپی‌رایت نیستند، با این وجود، برخی تمام یا بخشی از کتاب‌هایشان را با پرداخت حق کپی‌رایت به صاحب اثر یا کسب اجازه اخلاقی از او، ترجمه و منتشر می‌کنند. این ناشران برای رعایت حق کپی‌رایت از بخشی از سود کتاب چشم‌پوشی می‌کنند؛ هرچند این دسته از ناشران، در اقلیت‌اند و بیشتر ناشران بدون توجه به حقوق کپی‌رایت، کتاب‌ها را ترجمه و منتشر می‌کنند.

چنین روندی؛ چه تاثیری بر معرفی آثار و صنعت نشر ایران در دیگر کشورها دارد؟ آیا ناشران دیگر کشورها با اطلاع از ضروری نبودن رعایت حق کپی‌رایت در ایران، نسبت به همکاری با ناشران و نویسندگان ایرانی، تجدید نظر می‌کنند؟ در این میان، مخاطب ایرانی چه نگاهی به ماجرا دارد؟ آیا برای مخاطبان نیز مهم است که کتاب موردعلاقه‌شان، کپی‌رایت دارد یا نه؟
 
فرزین سوری، دبیر و ویراستار مجموعه «راحت‌خوان» در انتشارات پیدایش در این‌باره می‌گوید: مخاطب، کتاب را بر اساس ترجمه بهتر انتخاب می‌کند؛ یعنی ممکن است کتابی حق کپی‌رایت را رعایت کرده‌باشد، اما مخاطب ترجمه دیگری از آن اثر را انتخاب کند.

تاثیر نبودن کپی‌رایت بر بازار داخلی نشر
برخی از ناشران و آژانس‌های ادبی در ایران پیش از ترجمه و انتشار کتاب، کپی‌رایت اثر را می‌خرند یا با صاحب اثر وارد مذاکره می‌شوند و اجازه اخلاقی ترجمه و انتشار آن را دریافت می‌کنند. فعالیت چند سال اخیر این گروه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا این جریان، در برابر حجم ناشرانی که بدون اجازه صاحب اثر، اقدام به ترجمه و انتشار آن می‌کنند، می‌تواند تاثیرگذار باشد؟
این اقدام‌ها مساله مثبتی است، زیرا ممکن است به این نتیجه منتهی شود که باقی ناشران هم به مساله کپی‌رایت توجه کنند و در دادو‌ستدهاشان، بتوانند نویسندگان ایرانی را بهتر به عرصه‌های بین‌المللی معرفی کنند. وقتی ناشران ایرانی بدون رعایت کپی‌رایت اثری را چاپ می‌کنند، ناشران خارجی هم به نویسندگان ایرانی کمتر توجه می‌کنند. راه دیگری برای فعالیت در سطح بین‌المللی وجود ندارد. باید سعی کنیم قانون کپی‌رایت کتاب‌ها را در جهان رعایت کنیم تا نویسندگان ایرانی را در جامعه بین‌المللی جدی‌تر بگیرند.

موضوع مهم در این معادله، این است که شرایط موجود، تقصیر ناشر ایرانی نیست. ایران چند سال است که تحریم شده‌است، ناشر از نظر اقتصادی در شرایط سختی به سر می‌برد و همچنین برای انتشار آثار، به کاغذ دسترسی کافی ندارد. به همین دلیل ناشر در زمان چاپ کتاب باید به مسائل گوناگونی فکر کند. در چنین شرایطی، اگر ناشر بخواهد بار و هزینه روابط با دیگر کشورها را هم به دوش بکشد، ادامه فعالیت برای او ممکن نخواهدبود. این معادله پیچیده‌ای است که به سادگی حل نمی‌شود.

شاید در کوتاه مدت رعایت نکردن کپی‌رایت به نفع ناشرانی باشد که توانایی پرداخت حق کپی‌رایت را ندارند؛ اما در نهایت به ضرر فرهنگ است. درحال حاضر، تالیف به دلیل ارزان بودنِ ترجمه، جدی گرفته نمی‌شود و ناشران روی آن سرمایه‌گذاری نمی‌کنند. با این وضعیت، تالیف به کاری تشریفاتی تبدیل می‌شود و از طرفی نویسندگان ایرانی در بازار جهانی جدی گرفته نمی‌شوند.

از طرف دیگر؛ درباره کیفیت ترجمه‌ها باید در نظر داشت که نبود الزام رعایت کپی‌رایت باعث شده سالانه هزاران ترجمه خوب یا بد وارد بازار کتاب کشور می‌شوند؛ اما زمانی که ناشر کپی‌رایت یک اثر را پرداخت می‌کند، بهترین مترجم را انتخاب می‌کند تا بتواند در فروش بالا هزینه کپی‌رایت را جبران کند.

ناشر مقصر نیست
آیا اقدامات دولت و نهادهای مسئول توانسته‌است به فعالان حوزه نشر کمک کند تا بتوانند سهم بیشتری در بازار بین‌الملل داشته‌باشند؟
همیشه دولت بودجه کمی دارد یا بودجه کمی به بخش فرهنگی اختصاص داده می‌شود. از طرفی فعالیت در حوزه نشر باید برای ناشر سود داشته‌باشد تا بتواند در این بازار سرپا بماند. باید توجه داشت، سرمایه‌ای که برای ترجمه هزینه می‌شود، نسبت به هزینه تالیف کتاب کمتر است. در نتیجه ناشر تمایل بیشتری به انتشار آثار ترجمه دارد. همچنین اگر ترجمه بدون رعایت کپی‌رایت انجام شود، نسبت به زمانی که ناشری بخواهد کپی‌رایت یک اثر را رعایت کند سود بیشتری برای ناشر به همراه خواهدداشت. همانطور که می‌دانید از نظر بین‌المللی، ایران عضو کنوانسیون برن نیست؛ در نتیجه ناشران مجبور به رعایت کپی‌رایت نیستند.
 
درباره اینکه چه اقداماتی می‌تواند برای حضور فعال‌تر ایران در بازار جهانی انجام شود، باید گفت از منظر ناشران، همین اندازه که بعضی از آن‌ها برای ترجمه و چاپ آثار از صاحب اثر اجازه می‌گیرند، قدم مثبتی است. برخی از ناشران می‌توانند هزینه کمی را برای خرید کپی‌رایت پرداخت کنند و این هم بسیار عالی است؛ اما با فعالیت پراکنده و بی‌اجازه برخی ناشران، این اقدامات تاثیر زیادی بر سهم ایران در بازار بین‌المللی نخواهدداشت. درواقع با رفتار حرفه‌ای چند ناشر که برایشان اخذ اجازه و خرید رایت از ناشران و مولفان خارجی مهم است، فعالیت صنعت نشر ایران در جهان جلوه بهتری نخواهدداشت. اما اگر کنوانسیون برن را در سط ملی و بین‌الملل قبول کنیم؛ یعنی همه ناشران ملزم به رعایت حق کپی‌رایت باشند، ناشران و آژانس‌های ادبی جهان هم ارتباط با ناشران ایرانی را در دستور کار خود قرار می‌دهند. اما در شرایط حاضر، ناشر مقصر نیست.
 
ترجمه بهتر بیشتر می‌فروشد
ناشر ایرانی در انتخاب و ترجمه آثار خارجی، به خرید کپی‌رایت نیازی احساس نمی‌کند. به نظر شما در این شرایط، ناشر می‌تواند توقع داشته‌باشد، دیگر ناشران در ایران، به ترجمه موازی روی نیاورند؟
به نظرم این موضوع حقوقی است. حق کپی‌رایتی که برای ناشر در نظر گرفته می‌شود، بین‌المللی است اما در ایران الزامی به رعایت آن وجود ندارد. اگر در این حوزه اختلافی میان ناشران شکل بگیرد، قانون دقیقی وجود ندارد و معمولا این مسائل از طریق داوری که توسط دو طرف انتخاب می‌شود، به نتیجه می‌رسد.
 
ناشران معمولا برای کتابی که حق ترجمه و نشر آن را از صاحب اثر  گرفته‌اند، تبلیغ کنند؛ زیرا در این روزها رعایت کپی‌رایت برای برخی از مخاطبان مهم است. اما در نهایت این مخاطب است که می‌گوید کدام ترجمه را بیش از همه دوست دارد. تا وقتی که در ایران رعایت کپی‌رایت الزامی نیست، انتخاب کتاب بر اساس ترجمه بهتر انجام می‌شود، ممکن است کتابی حق کپی‌رایت را رعایت کرده‌باشد، اما مخاطب ترجمه دیگری از آن اثر را انتخاب کند.
 
فقدان بازار واقعی ادبیات
به نظر شما نویسندگان و تصویرگران در ایران چقدر به ابعاد بین‌المللی اثر خود توجه دارند و همچنین ناشر زمانی که مسئولیت یک اثر را بر عهده می‌گیرد، چقدر به این جنبه توجه می‌کند؟
مطرح شدن یک نویسنده در از جوایز خارج از ایران، مانند جوایز داخل ایران به این مساله بستگی دارد که نویسنده و ناشر با کدام شرکت توزیعِ رایت یعنی با کدام آژانس ادبی همکاری کند. بخشی از وظیفه آژانس‌های ادبی همین این موضوع است.
 
ممکن است نویسنده از ابتدا روی این مساله فکر کند و توجه داشته‌باشد کتابی که تالیف می‌کند در کدام جایزه بین‌المللی مورد پذیرش قرار می‌گیرد، اما این روند به همکاری آن ناشر و نویسنده با آژانس ادبی هم ارتباط زیادی دارد. هدف برخی از آژانس‌های ادبی، ابعاد بین‌الملل و جوایز جهانی است. با این شرط اثری را قبول می‌کنند که بتوانند آن اثر را در جایزه‌های بین‌المللی شرکت بدهند. برخی از کشورها مانند آمریکا، ادبیات رقابتی‌تری دارند؛ در نتیجه آثار حرفه‌ای‌تر و با کیفیت بالاتر جریان دارد.
 
البته روند تولید اثر ادبی خارج از این دایره تعریف می‌شود. اینکه نویسنده از ابتدای امر، فکرش درگیر این باشد که در کدام جایزه برنده شود، دیدگاهی تجاری است. این درحالی است که در ایران این دیدگاه بیشتر دیده می‌شود. افراد می‌نویسند تا جایزه بگیرند؛ زیرا کتاب در جایزه مطرح و دیده می‌شود. جوایز ادبی جایی است که نویسنده و ناشر مخاطب را پیدا می‌کند اما در فقدان دسترسی به بازارهای جهانی، از این امکان در سطح بین‌المللی محرومیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط