وقتی پشت ذهن قاضی یک کشور غربی این است که منافع ملی خودش را حفظ کند، نوعی نگرش سیاسی آن را وامیدارد تا با استفاده از استدلالهای بهظاهر حقوقی، صلاحیت محکمه کشور خود را احراز کند و کشور کمترتوسعهیافته غیرغربی را طرف دعوا قرار دهد.
بررسی و تحلیل آرا و تصمیمات مصونیتی صادره در دعاوی مربوط به دولت جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد که محاکم غربی، وقتی پای منافع ملی عمده کشورشان در میان باشد تا چه حد و چگونه اصول جا افتاده حقوق بینالملل را تعبیر، تفسیر و در دعاوی علیه کشوری که آن را در زمره دولتهای کاملةالوداد نمیدانند اعمال میکنند.