یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۴۴
چگونه دغدغه‌های ذهنی عالمان بزرگ بر دعانگاری تاثیر گذاشته است؟

باغستانی گفت: مشغله ذهنی هر کدام از نویسندگان و عالمان بزرگ در حوزه علم هر چه بوده است بر کتاب‌های دعانگاری آنها تاثیر گذاشته و در همان زاویه که تخصص داشتند به موضوع نگاه کردند

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نشست «سه رویکرد متفاوت در دعانگاری شیعی» امروز دهم بهمن‌ماه با حضور محمد باغستانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، به میزبانی دانشگاه بوعلی همدان برگزار شد.

باغستانی در این نشست با بیان اینکه در حوزه علوم انسانی با مسموعات مواجه هستیم گفت: در حوزه مباحث فلسفه تاریخ گفته می‌شود متن‌هایی که در هر دوره تاریخی پیدا می‌شوند از فضای تاریخی همان دوره و نیازهایی که موجب شده آن متن به وجود بیاید متاثر هستند.

او ادامه داد: امروزه این امر پذیرفته شده است که خود نفس نویسنده بسته به سابقه مطالعاتی و فرهنگی و فضایی که در آن تربیت شده است، بر نگاشته خود تاثیر می‌گذارد و آیندگان می‌توانند پاره‌ای مطالب که حتی در ذهن نویسنده بروز نکرده است را از این طریق بازخوانی کنند و فضای ذهنی نویسنده را روی صحنه بیاورند و متوجه شوند او در چه فضایی زندگی می‌کرده است. کتاب‌های مذهبی از جمله کتب ادعیه هم از این قاعده بیرون نیستند.

او افزود: مجموعه‌های دعایی مشتمل بر ادعیه منقول از ائمه(ع) هستند و نویسندگان آنها جز گردآوری کار دیگری نسبت به کتاب نکردند با این وجود وقتی به مقدمه کتاب‌های دعایی مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم نویسنده در آنجا توضیح داده چرا به گردآوری این ادعیه پرداخته است. به طور مثال مرحوم کلینی در مقدمه کتابش نظری درباره چگونگی گردآوری از خودش ارائه کرده است.

داغستانی با بیان اینکه اهل بیت(ع) مطالب خود را به صورت دسته‌بندی ارائه نمی‌کردند توضیح داد: بنابراین وقتی قرار بوده این مطالب جمع شود به لحاظ موضوعی پراکنده بودند. وقتی کلینی این مطالب پراکنده را جمع می‌کند در مقدمه اشاره می‌کند که این کار را در پاسخ به یک ضرورتی انجام دادم. آن ضرورت این است که یک کسی از ایشان می‌پرسد آیا می‌توانیم با علم به کلیات به تکالیف خود عمل کنیم و به جزئیات ورود پیدا نکنیم و معذور باشیم. کلینی می‌گوید خدا به انسان علم داده و انسان به میزان علمی که دارد مسئول است. از این جهت کتاب علم را بر احادیث دیگر مقدم می‌کند. پس این مقدمه بیانگر تاثیر یک پرسشی است که او را وادار کرده این کتاب را جمع‌آوری کند و در این جمع‌آوری نیاز جامعه را اعمال کرده است.

او با اشاره به سه رویکرد متفاوت در دعانگاری گفت: یک سیره یا سبک، جمع‌آوری ادعیه با رویکرد فقهی است. یک سبک، جمع‌آوری ادعیه با رویکرد کلامی است. یک سبک هم جمع‌آوری بر اساس واقع‌بینی در نیازهای عمومی زندگی انسان‌ها است. این سه رویکرد در قرن چهارم، هفتم و نهم ظهور کردند و نویسندگانی هم دارند.

به گفته این مدرس دانشگاه، مشغله ذهنی هر کدام از نویسندگان و عالمان بزرگ در حوزه علم هر چه بوده است بر کتاب‌های دعانگاری آنها تاثیر گذاشته و در همان زاویه که تخصص داشتند به موضوع نگاه کردند. مثلا شیخ طوسی تخصصش در دانش فقه است لذا در مقدمه کتاب مصباح به عنوان فقیه به موضوع نیاز انسان به دعا توجه می‌کند.

باغستانی گفت: همچنین سیدطاووس به عنوان فقیه شهرت ندارد و یک محدث است لذا نگاهش بیشتر حدیثی یا نقلی است. او در مقدمه کتاب اقبال و برخی دیگر از آثارش سبک متفاوتی دارد و اعلام می‌کند انسان از دو نقطه آسیب می‌بیند یکی عقل چون محدود است و یکی هم از ناحیه ادراکات قلبی و شهودی که برخی با حقیقت سازگار است و برخی نه، لذا خطای کسانی که در مسیر اجتهاد حرکت کردند را همین می‌داند که به عقل خودشان اعتماد کردند. با این مقدمه می‌خواهد اثبات کند انسان از باب ناتوانی یا عدم برخورداری از عقل کامل و محدودیت‌هایی که عقل با آنها مواجه است چاره ندارد از خداوند درخواست کند خیر زندگی را به او ارائه کند. همچنین سیدطاووس در جاهایی که انسان به شک و تردید می‌افتد اعتقاد به استخاره دارد تا انسان بتواند از درگاه خداوند راه احسن را انتخاب کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها