انتشار دو کتاب درباره هاشمی رفسنجانی
سیری در روزنوشتها و حضور در جنگ یکی از درخشانترین فصلهای زندگی هاشمی رفسنجانی
کتابهای «سیری در روزنوشتها؛ بررسی روابط هاشمی رفسنجانی با امام خمینی و سیداحمد خمینی» و «سیری در روزنوشتها؛ نقش هاشمی رفسنجانی در جنگ تحمیلی» منتشر شد.
در بخشی از مقدمه سیدحسن خمینی بر این کتاب میخوانیم: سخن درباره آیتالله هاشمی رفسنجانی به واقع سهل و ممتنع است؛ چرا که این بزرگوار از یک سو شخصیتی چندوجهی و به غایت پیچیده داشت و از یک سو انبوهی اطلاعات از خویش به یادگار گذاشت. هاشمی رفسنجانی هم برای آنان که او را از نزدیک میشناختند چنین بود و هم در نگاه آنها که او را از دور رصد میکردند. هاشمی برخلاف سیاستمدران معمول ایران، کمتر به پنهان کردن زندگی خویش اهتمام داشت. به شدت این را ریا میدانست و از آن ابا داشت.
هاشمی رفسنجانی شخصیت بزرگ و استثنایی و کمنظیری بود که تطور داشت. در گذر زمان تغییر میکرد و خویشتن را همواره در مسیر اعتدال میدانست و بیشک چنین بود.
نکته مهمی همه زندگی هاشمی را تحت تأثیر خویش داشت و هاشمی را هاشمی ساخته بود. آن نکته البته رمز حیات سیاسی هاشمی هم بود و عامل اصلی ظهور و بروز او هم شده بود و آن نکته ارتباط او با رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (س) است. پدرم، یادگار امام میگفت: «آقای هاشمی امام را همانند پدرش میدانست». اگر هم با هر آنچه پدر میگفت موافق نبود ولی حاضر بود که برای پدر جان بدهد.
هاشمی عصای دست امام بود، بخشی از نیروی بازوی او بود، مشاور امام بود، امین آن بزرگوار بود، گرهگشای هر مشکل و معضلی برای امام بود؛ ثابتقدم و استوار در آنچه از امام میدانست. از خود فکر داشت اما حریم پدر، حرمت او بود. در مکتب امام آموخته بود و بیشک یکی از بزرگترین مجتهدین مدرسه امام خمینی(س) به حساب میآمد و چه بسا بسیار میتوان در اینباره گفت و شنید.
همچنین کتاب «سیری در روزنوشتها؛ نقش هاشمی رفسنجانی در جنگ تحمیلی» با تحقیق و تدوین غلامعلی رجائی با مقدمه حسن علایی در ۵۲۰ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه و بهای ۹۵ هزار تومان در نشر یادشده منتشر شده است.
در پشت جلد کتاب نوشته شده است: پس از سقوط نظام شاهنشاهی و برقراری نظام جمهوری اسلامی، مهمترین مسئلهای که کشور و نظام با آن روبهرو بود مقابله با هجوم وحشیانه ارتش متجاور رژیم بعث عراق بود. امام جنگ را مسئله اصلی کشور اعلام و خود شخصا به اداره آن اهتمام داشت و از زمستان سال ۱۳۶۲ هدایت جنگ را به هاشمی رفسنجانی که از دهه ۱۳۳۰ با او آشنا بود و از تواناییهای و ظرفیتهای خدادادیاش به خوبی آگاهی داشت، سپرد.
با حمایت بیسابقه کشورهای منطقه غربی از بعث عراق که مانع پیروزیهای ایران در جبههها شدند، هاشمی با توجه به امکانات کشور پیشنهاد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را به امام داد و امام براساس اعتمادی که به هاشمی داشت با توجه به واقعیتهای موجود، جنگ را با قبول قطعنامه با محوریت سازمان ملل متحد به پایان برد. ختم جنگ و اداره موفق جبههها یکی از درخشانترین فصلهای زندگی هاشمی رفسنجانی است.
نظر شما