آیدا پاکزاد در گفتوگو با خبرنگار ایبنا میگوید: در مدرسه وقتی همه کارهای پرورشی را بچههای سال آخری در دست گرفته بودند، من که کلاس دوم بودم با اعتماد به نفس بالا در برنامهها شرکت میکردم و شعرهای طولانی در سر صف میخواندم که مورد تشویق مسئولین مدرسه هم قرار میگرفتم. در واقع با وجود اینکه مدرسه دولتی بود اما به این کارها بها میدادند.
وی به فضای خانه نیز اشاره میکند که هم پدر و هم مادر اهل کتاب و مطالعه هستند و میگوید: از هفت سالگی و ورود به مدرسه با شعر و خواندن آشنا بودم، حافظ، شاهنامه و مولانا را از سوم دبستان میخواندم و از کلاس پنجم هم در کارگاههای ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشهد شرکت کردم.
پاکزاد ادامه میدهد: مربیان کانون وقتی استعدادم را متوجه شدند به مادرم اطلاع دادند که توانایی شعر گفتن را دارم و تشویق به حضور در کارگاهها و برنامهها کردند.
این شاعر دهه هشتادی مشهدی میگوید: اولین شعرم در مورد «خار» بود، با اینکه وزن درستی نداشت ولی موزون بود و به گفته مربیان کانون جای اصلاح داشت؛ سه سال زمان برد از روزی که وارد کارگاههای آموزشی شدم تا نخستین شعرم در روزنامه قدس در سال 1396 منتشر شد. در واقع فاصله سه ساله بین کشف استعداد، آموزش و چاپ شدن شعرم به من این فرصت را داد تا بیشتر تمرین کنم.
پاکزاد با اشاره به اینکه شعرهایم را با احساسات کودکانه آغاز کردم و در ادامه شعرهایی از گل و گیاه، هوای بارانی، آلودگی هوا، احساسات قلبی و مسائل اعتقادی و دینی نیز گفتم، یادآور میشود: «نام من باغچه است» و «آوازهای روشن» نام دو کتاب از آثار اعضای انجمن ادبی آفتاب در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی است که شعرهایی از من هم در آن منتشر شده است.
وی با اشاره به اینکه بیشتر غزل میگویم اما تجربه شعر سپید و نیمایی را هم دارم و به تازگی ترانهسرایی را هم آغاز کردم، ادامه میدهد: با لذت خلق کردن زندگی میکنم و خلق شعر از دل واژهها را دوست دارم؛ دوست دارم به انسانها خدمت کنم و عضو تاثیرگذارتری در جامعه باشم و برای همین هم رشته مشاوره را به رشتههای دیگر از جمله ادبیات ترجیح دادم.
این شاعر دهه هشتادی مشهدی میگوید: خودم را در درجهای نمیدانم که بخواهم کتاب چاپ کنم و زمانی اقدام به انتشار کتاب خواهم کرد که کارم به تکامل رسیده باشد؛ من همچنان نیاز به آموزش و اشعارم نیازمند بررسی توسط اساتید و کارشناسان است. هنوز زود است با چاپ کتاب خودم را وارد دنیای آدم بزرگها کنم.
آیدا پاکزاد با بیان اینکه هنوز در مرحله آزمون و خطا هستم و دوست دارم سبکهای مختلف شعر را امتحان کنم، میگوید: یک آرمان و آرزوی بزرگ هم دارم و آن اینکه خالق سبک جدیدی در شعر باشد.
وی تاکید میکند: امیدوارم در آینده انجمن مستقل ادبی جدید تشکیل دهم تا شاعران جوان گمنام را دور هم جمع کنم.
آیدا پاکزاد که عضو ارشد انجمن ادبی آفتاب شده است، در پایان میگوید: جلسات، کارگاهها و انجمنهای ادبی را مرتب شرکت میکند و حتی این دو سال که به دلیل کرونا مجازی بوده، در این نشستها حاضر بوده است؛ از محبوبه بزم آرا، بهاره قانعنیا، عزت صدیقی لویه، عاطفه رنگآمیز و الهام دهقان که جزو مربیان و اساتیدم بودند و همچنین پدر و مادر بابت همه حمایتها سپاسگزارم.
نظر شما