آنچه در «سرزمین بیفصلی» میخوانیم، گزیدهای است از آنچه پروین مرادی از 35 سال زندگی عاشقانه با شهید تقویفر؛ فرمانده اطلاعات نیروی قدس سپاه به خاطر آورده، ماجرایی که تبدیل به قصه زندگی او شده است؛ روایتی غیرخطی و غیرتقویمی.
شهید تقویفر بهعنوان فرمانده اطلاعات نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نقش ویژهای در مقابله با جریان تکفیری داعش در منطقه و دفاع از حرم داشت و در ششم دیماه 1393 در جریان درگیری با تروریستهای داعش، در منطقه «عزیز بلد» به شهادت رسید.
کتاب به قلم شیوا و روان سمیه عظیمی ستوده کاشانی تحریر شده است. این کتاب در واقع حاصل چندین جلسه مصاحبه همسر شهید تقویفر با مرکز اسناد انقلاب اسلامی است. پروین مرادی در این کتاب از غمها و شادیهای 35 سال زندگی مشترک با یک نیروی اطلاعاتی - امنیتی سخن گفته است. راوی در پیشگفتار کتاب مینویسد: «این کتاب برخلاف برخی مطالب و کتابهایی که درباره حاج حمید نوشته شده، به لطف خدا، بیاشتباه و غلط بوده و از شروع تا پایانش با نظارت بنده صورت گرفته است.»
سمیه عظیمی ستوده کاشانی نویسنده اثر، در مقدمه کتابش نوشته است: «نوشتن 35 سال زندگی مشترک بهعلاوه سالها و روزهای قبل و بعدش، در چند صفحه و چند سطر نمیگنجد؛ پس طبیعی است آنچه در این کتاب میبینید و میخوانید، گزیدهای است از آنچه پروین مرادی از زندگیاش به خاطر آورده، ماجرایی که تبدیل به قصه زندگی او شده است؛ روایتی داستانگونه از یک زندگی. روایتی غیرخطی و غیرتقویمی.»
یکی از ویژگیهای «سرزمین بیفصل»، روند داستانی آن است که با قلم روان نویسنده، متن جذابی را خلق کرده است. در واپسین فراز کتاب میخوانیم: «... قدم برمیدارم و بیاختیار راه میروم. چشمانم بیاختیار خیس میشوند. دستانم بیاختیار داغ میشوند. قلبم بیاختیار تند میزند. پوستم بیاختیار میسوزد. حواسم بیاختیار پرت میشود. بگو همه سکوت کنند. بگو کسی حرف نزند. من اینجا کنار تو حواس تنهاییام را با خاطرات با تو بودن پرت کردهام. بیا برویم حمید. این سرزمین پر از فصل است، پر از جدایی است. باید برویم جایی که بتوانی به قولت عمل کنی، به سرزمین بیفصل، به جایی که تا ابد با هم بمانیم...»
نظر شما