یک نویسنده و مروج کتابخوانی خواهان شکلگیری جنبشی در زمینه ترجمه و تالیف کتابهایی با شخصیت محوری نوجوانان به منظور شناخت دنیای درونی و پیچیدگیهای ذهنی آنان شد.
این مروج کتابخوانی که به دعوت وبسایت معرفی و نقد کتاب وینش دراین برنامه سخن میگفت، تصریح کرد: باید در مورد کتابها صحبت کرد و از بچهها پرسید که اگر جای آرتورباندینی بودند چه میکردند. آیا تجاربی مشابه آن داشتهاند؟ این گفتوگو باعث میشود که آنها بیاندیشند و اندیشیدن مسئله اصلی ماست.
این نویسنده همچنین در مورد کتاب چهارگانه «باندینی» تاکید کرد: کتاب مذکور من را به شوق آورد. این کتاب آتش خواندن را در خواننده تقویت میکند و رمانی است که علاوه بر نوجوانان برای سنین بالاتر هم خواندنی و جذاب است. همه رمانهای نوجوانانه این ویژگی را ندارند؛ چون خیلی معطوف به روحیه نوجوانان میشوند. شاید نویسنده اصلاً در این زمینه فکری نکرده است؛ اما این واقعیتی است که رمان مذکور از دوران کودکی تا بزرگسالی را به خوبی نشان داده است؛ درست مثل دوربینی که ۳۶۰ درجه میچرخد و تک تک ابعاد زندگی را نشان میدهد.
این مروج کتابخوانی ادامه داد: این رمان برای نوجوانانی که ارتباطشان با کتاب خوب است، رمانی ارزنده است؛ چراکه فرهنگ ما، هنوز این مجال را به نوجوانان میدهد تا بتوانند در مورد خودشان حرف بزنند. در چنین شرایطی نوجوانان میتوانند حرفهای خود را حداقل در کتابها، به صورت آیینهوار ببینند و افکار و احساسات و افکار و احساسات خود را، راحتتر بپذیرند. ولی من درمورد بزرگسالها چندان خوشبین نیستم. والدین اغلب برای شناخت نوجوانان خود به سراغ نسخههای سر راستتری میروند.
این روانشناس تصریح کرد: روانشناسی یک علم است و نه مجموعهای از بایدها و نبایدها. روانشناسی رویکردهای مختلفی دارد؛ اما به هر حال باید والدین برای حل مشکلات خود به مشاوران و روانشناسان رجوع کنند که اغلب نمیکنند. نوجوان امروز با بحران مواجه است ولی بحران به این معنا نیست که نتواند به سرمنزل مقصود برسد. البته بحران نوجوان در دنیای امروز، بسامدهای بالایی پیدا کرده است و علت آن زبان فناوری است که سبب شده نوجوان آن را بهتر از والدین خود فهم کند. رمان مذکور به این جهت که نوجوان را کاملاً مورد تشخص قرار داده، حائز اهمیت است وگرنه محتوای آن موضوعی است که پیوسته در تمامی جوامع تکرار میشود.
نویسندگان مهجور را به جامعه معرفی میکنم
محمدرضا شکاری مترجم این اثر نیز با حضور در این برنامه گفت: من کتابهای این نویسنده (جان فاتنه) را پیوسته میخواندم و در تعجب بودم که چرا از او، اثر زیادی در جامعه ما ترجمه نشده است. روش کار من این است که نویسندگانی را که در جامعه مهجور ماندهاند، به جامعه معرفی کنم. در حال حاضر دو جلد از این چهارگانه منتشر شده است و مجلدهایهای سوم و چهارم آن نیز به زودی منتشر خواهند شد.
وی ادامه داد: خواندن این کتاب برای من جالب بود. باندینی نوجوانی است که مانند کتابهای «هاکربری فین» و «ناتور دشت» قهرمانان آن را، نوجوانان شکل میدهند و این برای یک نوجوان میتواند جذاب باشد. درست است که این کتاب به ماجرای پدر و مادر او میپردازد؛ اما از زاویه دید آرتورجریان زندگی دنبال میشود. در یک زمستان آرتور بالدینی با حقایق زندگی آشنا میشود و آن روز زمستانی، نقطه عطفی در زندگی او بهشمار میآید. خواندن این کتاب را هم به والدین و هم به نوجوانان توصیه میکنم و میدانم از خواندن آن لذت خواهند برد.
کتاب «تا بهار صبر کن، باندینی» یکی از چهار رمان فانته با محوریت زندگی شخصیتی به نام «آرتورو باندینی» است. رمانی که مانند «از غبار بپرس»، «رویاهایی از بانکر هیل» و «جاده لس آنجلس»، همه مختصات زندگی آمریکایی در حد فاصل دهههای 1920 تا 1970 را در خود جای داده است و علاوه بر این، طنز خاص و بیپروا و لحن تند آن نیز به همان قوت و کیفیتی است که نویسندگان آمریکایی بسیاری خودشان را متاثر از او میدانند. جان فانته معتقد بود بیشک بهترین نویسندهی آمریکایی دوران خودش است، چون هرچه نوشته تا ابد جاودان خواهند ماند! مثل همین کتاب «تا بهار صبر کن، باندینی» که آغازگر ماجراهای آرتوروست، او که انگار همین امروز هم، به واسطهی حیات ابدیاش در کتابهای فانته، در حال پرسه زدن در خیابانها و گذرهای لس آنجلس است.
نظر شما