فردریک دار اگر امسال زنده بود ۱۰۰ سالگیاش را جشن میگرفت؛ نویسنده پرکاری که یکی از معروفترین شخصیتهای داستانی که خلق کرد کارآگاه «سن آنتونیو» نام داشت. این شخصیت داستانی به قدری شناختهشده بود که فردریک دار در سالهای پایانی زندگیاش دیگر نام خود را بر روی کتابهایش نمینوشت و از نام «سن آنتونیو» به عنوان نویسنده استفاده میکرد.
او یکی از پرکارترین نویسندگان جهان بهویژه در حوزه ادبیات پلیسی است. البته سن آنتونیو تنها نام مستعار او بر روی جلد کتابهایش نبود و این نویسنده در طول دوران کاریاش از نامهای متعددی استفاده کرد و بیش از ۳۰۰ رمان، ۲۰ نمایشنامه و ۱۶ اثر برای سینما از او به یادگار مانده است.
آنطور که خبرگزاری فرانسه درباره آمار فروش کتابهای این نویسنده گزارش کرده، تاکنون بیشتر از ۲۵۰ میلیون نسخه از رمانهای فردریک دار فروخته شده که عددی دست نیافتنی برای نویسندگان دیگر جهان به نظر میرسد.
او در مصاحبهای گفته بود در دورهای از زندگی تلخی فقر را چشیده و به خودش قول داده با نوشتن داستان و منتشر کردن کتابهای متعدد دیگر هیچگاه آن دوران سخت را تحمل نکند و به نظر میرسد برای تحقق این خواسته کاملا موفق بوده، چون ناشر آثار او هم حقالتالیف بسیار خوبی برای آثارش در نظر گرفته بود.
داستان کتاب «مرد خیابان» در شب سال نو اتفاق میافتد. ویلیام رابرتس، افسر امریکایی عضو نیروهای ناتو، برای پیوستن به همسر و فرزندان خود عازم خانۀ یکی از دوستانش در حومۀ پاریس است. در آنجا جشنی برپاست… در شب مه آلود، در خیابانی طولانی و دلگیر، پشت چراغ راهنمایی متوقف میشود. با سبز شدن چراغ، در کمتر از ده ثانیه، او قدم به عجیبترین ماجرایی میگذارد که ممکن است برای کسی روی دهد… هوای خنک شب حالم را جا آورد. هوایی فوقالعاده مرطوب که مثل پیراهنی خیس به پوست میچسبید. از ساختمان مجاور گهگاه صدای آواز، خنده، موزیک و به هم خوردن ظرفها به گوشم میرسید. با احساس دلتنگی به این شب سال نو و شادمانیهایی که برای دیگران میآورد، فکر کردم. شادمانیهای سادهای که خودم را برایش آماده کرده بودم. پشت فرمان اتومبیلم نشستم. چرم صندلیها سرد، یخ زده و ناخوشایند بود و بوی کائوچوی خیس که در ماشین پیچیده بود حالم را به هم زد، درست مثل اتاقی که در طول شب در آن سیگار زیادی کشیده باشند و صبح روز بعد، در حالی که نخوابیدهایم، وارد آن شویم.»
در توضیح کتاب «تنگنا» آمده: ««به طور معمول از آنچه که مربوط به یک رمان جنایی و بهویژه یک رمان متعلق به فردریک دار توقع داریم، این رمان هم در وهله اول و مرحله شکلگیری جنایت، حاوی القای شک و تردید و در عین حال داشتن حال خوش از انجام جنایت به خاطر راحت شدن از مشکلات است. به عبارت سادهتر، نویسنده مانند آثار پیشینش، دوگانگی حال و هوای قاتل را به تصویر میکشد که با ارتکاب قتل، هم از مشکلی آسوده میشود و حال خوشی پیدا میکند و هم دچار شک و تزلزل میشود. بدیهی است که اگر نویسنده به طور مستقیم هم در پی بیان این مفهوم نباشد، خودمان به عنوان مخاطب به این نتیجه خواهیم رسید که «جنایت بدون مکافات نیست» و این یکی از سنتهای طبیعت و زندگی بشری است.»
«مرد خیابان» در ۱۳۶ صفحه به بهای ۲۰ هزار تومان، «دژخیم میگرید» در ۱۷۶ صفحه و به بهای ۲۵ هزار تومان و «تنگنا» در ۱۷۰ صفحه و به بهای ۲۵ هزار تومان از سوی انتشارات جهان کتاب منتشر شدهاند.
نظر شما