سه‌شنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۲
جدیدترین آثار منتشر شده از فردریک دار/ نویسنده‌ای که بیش از ۲۵۰ میلیون نسخه کتاب فروخت

فردریک دار نویسنده‌ مطرح داستان‌های جنایی است که به دلیل روایت داستان پلیسی به زبان عامیانه مطرح شد و طرفداران زیادی در سراسر جهان پیدا کرد. «مرد خیابان»، «دژخیم می‌گرید» و «تنگنا» آخرین آثاری هستند که از این نویسنده به فارسی ترجمه و منتشر شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب‌های «مرد خیابان»، «دژخیم می‌گرید» و «تنگنا» عنوان سه اثر از فردریک دار هستند که با ترجمه عباس آگاهی و در مجموعه نقاب از سوی انتشارات جهان کتاب منتشر شده‌اند.

فردریک دار اگر امسال زنده بود  ۱۰۰ سالگی‌اش را جشن می‌گرفت؛ نویسنده‌ پرکاری که یکی از معروف‌ترین شخصیت‌های داستانی که خلق کرد کارآگاه «سن آنتونیو» نام داشت. این شخصیت داستانی به قدری شناخته‌شده بود که فردریک دار در سال‌های پایانی زندگی‌اش دیگر نام خود را بر روی کتاب‌هایش نمی‌نوشت و از نام «سن آنتونیو» به عنوان نویسنده استفاده می‌کرد.

او یکی از پرکارترین نویسندگان جهان به‌ویژه در حوزه ادبیات پلیسی است. البته سن آنتونیو تنها نام مستعار او بر روی جلد کتاب‌هایش نبود و این نویسنده در طول دوران کاری‌اش از نام‌های متعددی استفاده کرد و بیش از ۳۰۰ رمان، ۲۰ نمایشنامه و ۱۶ اثر برای سینما از او به یادگار مانده است.

آنطور که خبرگزاری فرانسه درباره آمار فروش کتاب‌های این نویسنده گزارش کرده، تاکنون بیشتر از ۲۵۰ میلیون نسخه از رمان‌های فردریک دار فروخته شده که عددی دست نیافتنی برای نویسندگان دیگر جهان به نظر می‌رسد.

او در مصاحبه‌ای گفته بود در دوره‌‌ای از زندگی‌ تلخی فقر را چشیده و به خودش قول داده با نوشتن داستان و منتشر کردن کتاب‌های متعدد دیگر هیچگاه آن دوران سخت را تحمل نکند و به نظر می‌رسد برای تحقق این خواسته کاملا موفق بوده، چون ناشر آثار او هم حق‌التالیف بسیار خوبی برای آثارش در نظر گرفته بود.

 
نخستین اثری که از فردریک دار ترجمه و منتشر شد «آسانسور» نام داشت که آن نیز توسط عباس آگاهی به فارسی برگردانده شده بود. آگاهی متولد سال ۱۳۱۹ در شهر مشهد است و در رشته ادبیات فرانسه از دانشگاه سورن فارغ‌التحصیل شده است. اغلب آثاری که او به فارسی برگردانده در دسته ادبیات پلیسی قرار می‌گیرند.

داستان کتاب «مرد خیابان» در شب سال نو اتفاق می‌افتد. ویلیام رابرتس، افسر امریکایی عضو نیروهای ناتو، برای پیوستن به همسر و فرزندان خود عازم خانۀ یکی از دوستانش در حومۀ پاریس است. در آنجا جشنی برپاست… در شب مه آلود، در خیابانی طولانی و دلگیر، پشت چراغ راهنمایی متوقف ‌می‌شود. با سبز شدن چراغ، در کمتر از ده ثانیه، او قدم به عجیب‌ترین ماجرایی می‌گذارد که ممکن است برای کسی روی دهد… هوای خنک شب حالم را جا آورد. هوایی فوق‌العاده مرطوب که مثل پیراهنی خیس به پوست می‌چسبید. از ساختمان مجاور گه‌گاه صدای آواز، خنده، موزیک و به هم خوردن ظرف‌ها به گوشم می‌رسید. با احساس دلتنگی به این شب سال نو و شادمانی‌هایی که برای دیگران می‌آورد، فکر کردم. شادمانی‌های ساده‌ای که خودم را برایش آماده کرده بودم. پشت فرمان اتومبیلم نشستم. چرم صندلی‌ها سرد، یخ زده و ناخوشایند بود و بوی کائوچوی خیس که در ماشین پیچیده بود حالم را به هم زد، درست مثل اتاقی که در طول شب در آن سیگار زیادی کشیده باشند و صبح روز بعد، در حالی که نخوابیده‌ایم، وارد آن شویم.»
 
«دژخیم می‌گرید» درباره شخصیتی‌ به نام دانیل مرمه است که برای اولین بار به اسپانیا سفر کرده. او برای گذراندن تعطیلات و نقاشی کردن، در نزدیکی بارسلون، اتاقی در یک مهمانسرای محقر کنار دریا گرفت. برای دانیل چشم‌انداز مدیترانه، صدای یکنواخت امواج و شنا در زیر آفتاب آتشین هم لذت‌بخش بود و هم الهام‌بخش. اما یک شب، غرق در خاطرات گذشته، در اتوبانی خلوت به سوی مهمانسرا می‌راند که حادثه‌ای زندگیش را دگرگون ساخت. ناگهان شبحی خود را جلوی ماشین او انداخت؛ زنی جوان و زیبا با جعبه ویلونی در زیر بغل. دانیل او را بیهوش به مهمانسرا برد و با کمک صاحب پیر آن جا، پزشک محلی را به بالینش آورد. در روزهای بعد، زن که جراحت چندانی نداشت اما حافظه خود را به طور موقت از دست داده بود، به تدریج گذشته خود را بازیافت. دانیل که در این مدت دلباخته او شده بود، در جست‌و‌جوی هویت زن جوان، به پاریس بازگشت و بدین ترتیب قدم به زندگی حیرت‌انگیز ماریان رنار گذاشت...»

در توضیح کتاب «تنگنا» آمده: ««به طور معمول از آنچه که مربوط به یک رمان جنایی و به‌ویژه یک رمان متعلق به فردریک دار توقع داریم، این رمان هم در وهله اول و مرحله شکل‌گیری جنایت، حاوی القای شک و تردید و در عین حال داشتن حال خوش از انجام جنایت به خاطر راحت شدن از مشکلات است. به عبارت ساده‌تر، نویسنده مانند آثار پیشینش، دوگانگی حال و هوای قاتل را به تصویر می‌کشد که با ارتکاب قتل، هم از مشکلی آسوده می‌شود و حال خوشی پیدا می‌کند و هم دچار شک و تزلزل می‌شود. بدیهی است که اگر نویسنده به طور مستقیم هم در پی بیان این مفهوم نباشد، خودمان به عنوان مخاطب به این نتیجه خواهیم رسید که «جنایت بدون مکافات نیست» و این یکی از سنت‌های طبیعت و زندگی بشری است.» 


«مرد خیابان» در ۱۳۶ صفحه به بهای ۲۰ هزار تومان، «دژخیم می‌گرید» در ۱۷۶ صفحه و به بهای ۲۵ هزار تومان و «تنگنا» در ۱۷۰ صفحه و به بهای ۲۵ هزار تومان از سوی انتشارات جهان کتاب منتشر شده‌اند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها