حسیننژاد درباره تولد این کتاب که داستان آن به چند سال پیش برمیگردد، بیان کرد: «در یکی از ماه رمضانها و زمانی که باید بین اذان تا نماز صبح کمی صبر میکردیم، شروع کردم کردم به نوشتن و انتشار این مناجاتها. این جریان ادامه داشت تا اینکه به پیشنهاد دوستان آنها را در یک مجموعه جمعآوری کردم و به کتابی که امروز میبینید رسیدیم.»
اغلب این مناجاتها برگرفته از آیات و احادیثی هستند که خیلی از آنها را شنیدهایم و یا به گوشمان آشنا هستند. موضوعی که کموکیف آن را از حسیننژاد جویا شدیم و او با اشاره به منابعی که سراغ آن رفته، گفت: «من تلاش کردم تا همه آنچه را که خوانده بودم و در جانم نشسته بود را به صورت ساده منتقل کنم. قرآن، احادیث و مجموعه مناجاتهای امام سجاد(ع) که واقعا شگفتانگیز هستند، از مواردیاند که خیلی از آنها به صورت بازنویسی شده در این مناجاتها دیده میشوند. در کل آیات و روایت مختلفی هستند که ردی از آنها در این مناجاتها به چشم میخورد.»
یکی دیگر از مواردی که در کتاب «مناجات» توجه را به خودش جلب میکند، لحن جسورانهای است که در بعضی از این مناجاتها وجود دارد. لحنی که البته دور از ذهن نیست و خیلی از ما به همان شکل با خدا صحبت میکنیم.
کتاب «مناجات» امسال به چاپ چهارم رسیده است و همین ماجرا بهانهای شد تا گفتوگویی با نویسنده آن داشته باشیم.
ابعاد و قطع کتاب هم جزو موارد جالب توجهی است که «مناجات» دارد. چه شد که به این قالب رسیدید؟
از ابتدا به دنبال این بودم که این کتاب در قالب به اصطلاح گیفتبوک یا کتاب کوچک هدیه باشد. در واقع میخواستم همانطور که فضای مناجاتها ساده و مختصر هستند، ظاهر آن هم به همین شکل باشد. شکل یک کتاب مهربان. همچنین اتفاق گرافیکی دیگر هم این است که ما مناجاتهایی دنبال هم را میبینیم، یعنی مناجات صفحه بعد در صفحه قبل خودش به شکل محوی وجود دارد. این جریان باعث میشود که خط ربطی بین همه صفحهها با هم وجود داشته باشد.
از انتخاب عنوان «مناجات» هم میگویید، اسمی که قرابت زیادی با محتوای کتاب دارد.
از ابتدا «مناجات» را برای این مجموعه انتخاب کرده بودم، هر چند که برخی از دوستان میگفتند که میشود عناوین دیگری را هم انتخاب کرد؛ اما من هر چه فکر کردم دیدم از این صریحتر نمیشود. حس کردم که هیچ اسم دیگری آنچه را که مد نظر این کتاب است منعکس نمیکند.
و چه چیزی مدنظر این اثر است؟
ایجاد یک فضای صمیمی برای صحبت کردن با خدا آن چیزی است که در هر کدام از این مناجاتها به چشم میخورد. من تلاش کردم تا همه آنچه را که خوانده بودم و در جانم نشسته بود به صورت سادهای منتقل کنم. همچنین دوست داشتم مناجاتها و احادیثی را که خیلی از ما شنیدهایم به صورت امروزیتری نقل کنم. هر چند که معتقد هستم که همه مناجاتها بهروزاند؛ اما فکر کردم که اگر فضای آنها کمی به زبان امروز نزدیکتر شود، توجه جوانترها و نسل جدید بیشتر به آنها جلب میشود. اتفاقی که تا حد قابل توجهی هم رخ داد. در ضمن تأکید میکنم که در ابتدا خودم مخاطب همه اینها بودم یعنی هر کدام را برای خودم مینوشتم؛ اما بعد دیدم مردم هم این فضا را دوست دارند و خیلیها مایلاند که به همین شکل صحبت کنند، آنقدر که چند بار به من گفته شد که چرا اینها را کتاب نمیکنم؟!
در کنار اینها لحن مناجاتهای کتاب در کنار عام بودن آن، خیلی وقتها جسورانه و البته نزدیک به واقعیتی است که در این فضا برای خیلی از ما وجود دارد. به واسطه این جریان نقد و قضاوت نشدید؟
بعد از انتشار این مجموعه صحبتهای زیادی دربارهاش مطرح شد. مثلا یکی میگفت که چرا در مناجاتی گفتی که خدایا ما را سیبل بلاها نکن؟ در صورتی که این مناجات هم برگرفته از دعایی از امام سجاد(ع) است. یا مثلا در یکی از مناجاتها این نقد به من وارد شد که چرا با عنوان مکر از خدا گفتی، در صورتی که خود او فرموده «والله خیرالماکرین». به طور کل این صحبتها کموبیش وجود داشته و دارد و همانطور که اشاره شد این مجموعه جسورانهای است که البته گاهی خودم هم میترسم و میگویم چرا در فلان مناجات اینطور گفتهام.
یعنی خودتان هم در مورد بعضی از این مناجاتها همین نظر را دارید؟
گاهی ترجیح میدهم که بعضی از دعاها به آن شکلی که الان در کتاب هستند، نباشند، البته این در مورد برخی از موارد است و به کل مجموعه برنمیگردد. با همه اینها خداوند همیشه تأکید کرده که به هر شکلی که میتوانیم با او حرف بزنیم و مدام دعا و طلب کنیم. این کتاب هم با نگاهی که دارد، تلاشش همین بوده تا در حد خودش فضای گفتمان و مناجات و درخواست از خداوند را ایجاد کند.
در کنار قرآن یا حدیث امام سجاد(ع) که این کتاب را هم به ایشان تقدیم کردید، دیگر از چه منابعی برای شکل دادن به این مناجاتها استفاده کردید؟ آیا همه آنها دارای ما به ازایی در آیات و روایات هستند؟
مجموعه مناجاتهای امام سجاد(ع) که شگفتانگیز است و خیلی از این مناجاتها به شکلی بازنویسی دعاهای ایشان و آیاتیاند که البته صریح و گاهی جسورانهتر عنوان شدهاند. در بعضی از بخشها از دعای کمیل هم بهره گرفتم و در کل آیات و روایات مختلفی هستند که ردی از آنها در مناجاتها وجود دارد. نمیگویم همه اما بیشتر این دعاها به صورتی بازنویسی هستند از همان منابعی که از آن گفتم.
و در کنار نقد و نظرها چه بازخوردهایی از این کتاب گرفتید؟
توجه مخاطبان و کسانی که این کتاب را خواندند یا در شبکههای اجتماعی با برخی از این دعاها روبهرو شدند، برای من جالب و دلگرم کننده بود. جریانی که باعث شد تا این روند همچنان در این شبکهها ادامه داشته باشد و به شمار مناجاتها اضافه کند.
شکلگیری این کتاب چقدر زمان برد؟
«مناجات» نتیجه جمعآوری نوشتههایی است که حدود دوسال آنها را منتشر میکردم. در این کتاب حدود 500 تا از آنها را میخوانید.
با توجه به ادامهدار بودن انتشار مناجاتها، آیا جلد دوم این کتاب را هم میبینیم؟
ترجیح من این است که اگر بخواهم کتاب جدیدی را منتشر کنم، دنبال اتفاق تازهای باشم شاید یک عاشقانه جذاب؛ به همین دلیل به انتشار جلد دوم این کتاب فکر نکردم. البته در ادامه این روند و مناجاتهایی که ادامه دارند، کمی محتاطتر شدهام با این حال جمعآوری این آثار در یک جلد دیگر اتفاق تازه چندانی نخواهد داشت چون فضای کلی آن را در همین اثر دیدهایم. در پایان هم برای همه کسانی که حرفهای مرا خواندهاند آرزو میکنم دلشان به خدا هر روز گرم و گرمتر شود.
نظر شما