مروری کوتاه بر ریشههای انقلاب خراسانی - عباسی و چگونگی شکلگیری دولت عباسی همراه با معرفی مذاهب پدید آمده پیش از آن و نیز مذاهب پدیدار گشته در عصر عباسی و چگونگی تعامل آنها با دربار از مباحث مهم این اثر است که با خواندن آن میتوان فشردهای از تاریخ عصر عباسی و فرقهها و مذاهب آن عصر را بهراحتی به دست آورد و به مدد آن تعامل میان مذهب و سیاست را در دولت عباسی بازشناسایی کرد.
این اثر در چهار فصل تهیه و تدوین شده است؛ در فصل اول این کتاب که تحت عنوان «نگاهی به تاریخ عباسیان و مذاهب اسلامی» به رشته تحریر در آمده، پس از مروری بر تاریخ خلافت عباسی، ریشههای این دولت بیان شده و در ادامه، فرقهها و مذاهب پیش از عصر عباسی، تبیین و سپس به پیدایی مذاهب و فرقهها در عصر عباسی ازجمله فرقههای کلامی و فرقههای فقهی پرداخته شده است.
نویسنده در دومین فصل از این اثر به «نقش گرایشهای مذهبی در انقلاب و ساختار دولت عباسی» میپردازد و نقش گرایشهای مذهبی در نهضت خراسانی - عباسی مورد بررسی قرار داده است؛ همچنین به نقش گرایشهای مذهبی در استقرار دولت عباسی و علل تغییر در گرایشهای عباسیان پس از پیروزی پرداخته شده است.
«تاثیرات مذاهب بر سیاست و عملکرد دولت عباسی» عنوان فصل سوم این کتاب است که در این فصل اثرگذاری مذاهب کلامی فقهی (اصحاب حدیث، اصحاب رأی، مکتب اعتزال، مکتب کلامی اشعری) بر دولت عباسی و اثرگذاری مذاهب فقهی مشهور اربعه (حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی) بر دولت عباسی پرداخته شده است.
در چهارمین و آخرین فصل از کتاب به نقش دولت عباسی در ظهور و گسترش مذاهب اختصاص یافته است که در ابتدای این فصل، مبحثی تحت عنوان «دولت عباسی؛ نیازها و شعارها» تبیین شده و «نقش دولت عباسی در ظهور و گسترش برخی مذاهب»، «سیاستهای دوستانه عباسیان و مذاهب همسو» و «سیاستهای خصمانه عباسیان با مذاهب ناهمسو» و «پیامدهای تعامل و همگرایی (فرهنگی، سیاسی و اجتماعی) مذاهب با دولت عباسی» مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
برشی از کتاب:
«سابقه تشیع در خراسان نیز به همان سده نخست هجری باز می گردد و میتوان گفت همزمان با ورود اسلام به خراسان، گرایشهای شیعی نیز وارد این سرزمین گردیده است. این گرایشها بیشتر بار علوی داشته و با دوستی اهل بیت(ع) به ویژه امام علی(ع) همراه بوده است. گرچه نمیتوان اندیشهها و باورهای شیعی مسلمانان نخستین و نیز مردم خراسان را برابر «تشیع انتقادی» کنونی دانست اما تردیدی نیست که گرایشهای شیعی آن زمان حداقل نوعی از «تشیع سیاسی» به طرفداری از حق امامت، وصایت و جانشینی امام علی(ع) و حقانیت علویان بوده است.
ریشههای تشیع علوی و برخی از مردم خراسان (غور) به همان سده نخست هجری و عصر خلافت امام علی(ع) باز میگردد. حاکم این دیار از افتخار شرفیابی به حضور امام، پذیرش اسلام و دریافت عهد و لوا و به دیار خویش بازگشت. مردم این سرزمین به تبع از فرمانرواییشان «اسلام را با تشیع علوی» یا حداقل اسلام را با گرایشهای شیعی (علوی) پذیرفتند که اینک نسلهای متوالی پس از سدههای متمادی هنوز بر همان باور قلبی در عشق به ولایت علوی، پایدار ماندهاند».
کتاب «تعامل مذهب و سیاست در دولت عباسی» نوشته مصطفی خرمی به همت مؤسسه بوستان کتاب در 496 صفحه منتشر شد.
نظر شما