فلسفه پرداخت به شناخت جامعه تودهای
مهمترین سوالی که نظر محققان و دانشمندان حوزه علوم انسانی درباره جامعهای تودهای به خود جلب کرده بود این سوال بود که چگونه حرکتهای تودهای در جامعه شکل میگیرد و چرا این جوامع بهترین زمینه برای شکلگیری حکومتهای تمامیتخواه فراهم میکنند؟ از قبل این فضا موضوعات مختلفی از جمله روانشناسی سیاسی، فروپاشی هویتی و طبقاتی، گریز از آزادی و ... از سوی بسیاری از جریانهای فکری مطرح و کتابهای بسیاری در اینباره تالیف شد.
یکی از مهمترین کتابهایی که در حوزه علوم سیاسی درباره جامعه تودهای طی این چند سال نگارش یافته و اخیرا هم از سوی نشر نی روانه بازار شده است، کتاب «سیاست در جامعه تودهای» نوشته ویلیام کورنهاوزر و ترجمه وحید بزرگی است. این کتاب از مهمترین کتابهایی است که طی این چند دهه درباره مسئله جامعه تودهای نگاشته شده است به این جهت که هم نویسنده و زمانی که کتاب انتشار یافته است در وضعیت و موقعیت تاریخی قرار داشت که تجربههای مهمی را پشت سر خود برای بررسی داشت. این موضوع به نویسنده کمک کرده است تا درباره هر گذارهای که مطرح میکند به وقایع و تحولات تاریخی مهمی ارجاع دهد.
کتاب سیاست در جامعه تودهای از سه بخش و مجموعا از سیزده فصل تشکیل یافته است. بخش اول مربوط به نظریه جامعه تودهای، بخش دوم ریشههای اجتماعی جنبشهای تودهای، و بخش سوم ترکیب اجتماعی جنبشهای تودهای را شامل میشود و این مسائل را مورد بحث قرار میدهد.
ریشه ضعف در جوامع مردم سالار
به طور کل سیاست در جامعه تودهای به بررسی موقعیت تاریخی و معاصر گسترده برای دوری از شیوههای قانونی فعالیت سیاسی و مبادرت به کنش تودهای کنترل نشده میپردازد. کتاب حاضر ریشههای حمایت از کمونیسم، فاشیسم، و جنبشهای تودهای دیگری را تجزیه و تحلیل میکند که خارج از چارچوب نظم نهادی و علیه آن عمل میکنند. ریشههای ضعف و قوت نظامهای سیاسی مردم سالار در ساختار اجتماعی جستوجو میشود.
به طور کل استدلال محوری کتاب این است که به همان میزان که جامعهای، جامعه تودهای باشد، در مقابل جنبشهای سیاسی ویرانکننده نهادهای مردمسالار، آسیبپذیر میشود و به همان میزان که جامعهای کثرتگرا باشد نهادهای مذکور قدرتمند میشوند. برای این کار نویسنده به طور همزمان قابلیتها و موانع هر دو جامعه یعنی جامعه کثرتگرا و تودهای را مورد بررسی قرار میدهد و زمانی که مثلا از ویژگیهای جامعهای تودهای صحبت میکند خلاف آمد آن را در یک جامعه کثرتگرا نیز مطرح میکند.
نظریههای مربوط به جامعهای تودهای
ویلیام کورنهاوزر در کتاب سیاست در جامعهای تودهای پس از بررسی نظریههای محدود درباره جامعه تودهای نظریه عام و فراگیر ارائه داده است که طبق آن زوال استقلال نخبگان و گروههای میانی در سطح جامعه و به عبارت دیگر آسیبپذیری آسان نخبگان و غیر نخبگان در برابر فشارها، به پیدایش جامعه تودهای تمام عیاری منجر میشود که زمینه را برای ظهور جنبشهای تودهای و متعاقبا رژیمهای تمامیتخواه فراهم میکند.
نویسنده سه سطح را برای یک جامعه در نظر دارد سطح پایین که شامل فرد و خانواده میشود، سطح میانی که همان نهادهای مستقل و و عبارتی جامعه مدنی است سطح سوم سطح نخبگان است که تصمیمات لازم را برای جامعه اتخاذ میکنند. در واقع به نظر نویسنده هرگاه سطح دوم جامعه یعنی نهادهای مستقل جامعه در سطح اجتماع حذف شود به طور قطع حرکتهای تودهای سرنوشت محتوم یک جامعه خواهد بود. به طول کل ساختار جامعه تودهای از روابط مستقیم نخبگان و غیر نخبگان بر اثر کمبود گروههای میانی تشکیل میشود. نبود روابط میانی باعث میشود که نخبگان نهادی رابطه ضعیفی با جامعه داشته باشند.
جریانهای منتقد جامعه تودهای
یکی از مهمترین مباحث مربوط به این کتاب جریانهایی است که به مقوله جامعهای تودهای میپردازند. در واقع دو جریان کاملا متضاد و از دو کانال متفاوت به نقد جامعهای تودهای میپردازند یکی جریان اشرافیت در یک جامعه است و دیگر جریان دموکراسیخواهی در سطح روشنفکران و نهادها است. جریان اشرافی به واسطه اینکه احساس میکنند تودهها باعث از بین بردن ارزشهای اشرافی و اصیل در یک جامعه است به همین دلیل از این منظر به نقد حرکتهای تودهای میپردازند. در مقابل جریانهای دموکراسیخواه به واسطه اینکه کنش سیاسی تودهها بر گرفته از یک خودآگاهی جمعی نیست همین امر باعث از بین بردن آزادیخواهی و دموکراسی خواهی در جامعه خواهد بود.
در نظر نویسنده کتاب انسان تودهای در یک وضعیت جدا افتاده از دیگران مبتلاست. این انسان به جدایی خود از دیگران بسیار آگاه است. از خود بیگانگی باعث افزایش آمادگی فرد برای پذیرش جاذبههای تودهای میشود. مشخص جامعه تودهای وجود انسانهای توده در میان نخبگان و غیر نخبگان در نتیجه آسیب پذیری نخبگان و غیر نخبگان در برابر جاذبههای تودهای است.
ریشههای اجتماعی جنبشهای تودهای
در بخش دوم کتاب که مربوط به ریشههای اجتماعی جامعه تودهای است مباحث زیادی مربوط به وضعیت اجتماعی یک جامعه تودهای را دارد. از نظر نویسنده از یک سو رابطه مثبتی بین میزان توسعه مردمسالاری و میزان بروز جنبشهای توده در جوامع غربی وجود ندارد. با این حال، اگر در جامعهای که قبلا تحت حاکمیت استبدادی بوده است ناگهان حاکمیت عمومی برقرار شود، احتمال شکلگیری جنبشهای تودهای بیشتر میشود.
در این مسائلی مانند شهرنشینی سریع، صنعتی شدن، نابرابری در اجتماعی، بحرانهای اقتصادی میتوانند به جنبشهای تودهای در جامعه کمک کنند. اما به طور کل به نظر کتاب هر چه کشوری بیشتر تحقیر شود و شکست ملی را احساس کند اتمی شدن اجتماعی و کنش تودهای نیز بیشتر میشود. اتمی شدن یکی از مهمترین زمینههای شکلگیری جنبشهای تودهای است به همین جهت جامعه پویا جامعهای است که بتواند از منزوی شدن شهروندانش جلوگیری کند.
سوم ترکیب اجتماعی جنبشهای تودهای
در بخش ترکیب اجتماعی جنبشهای تودهای نویسنده گروه و طبقاتی را میتوانند زمینهساز شکلگیری این جنبش شوند را مورد بررسی قرار میدهد. از قبل این کار نویسنده اعتقاد دارد جنبشهای تودهای اعضای خود را از همه اقشار اجتماعی جذب میکند. در این میان میتوان هم طبقه متوسط دید هم طبقه کارگر و حتی طبقات روشنفکر به میزانی که این گروهها و افراد در جامعه از هم گسسته میشوند فارغ از پایگاه طبقاتیشان میتوانند زمینهساز یک حرکت تودهای شوند. زمانی که افراد بی تفاوت به مسائل سیاسی شوند تبعاتی در پی دارد که مهمترین آن انفعال و احساس نیاز به حضور در یک حرکت تودهای است چرا که حرکتهای تودهای میتوانند زمینهساز هویتی از دست رفته باشند که فرد منفعل در انزوای خود احساس میکند.
در کل مخاطب علاقهمند به مسائل سیاسی میتواند آنچه را که در این کتاب بیابد تلاش نویسنده برای یک فرمولهای فراگیر در جهت شناخت یک جامعهای تودهای است. جامعه تودهای در هر زمان میتواند امکانات سیاسی و اجتماعی یک جامعه را نابود کند به همین جهت شناخت این جامعه اهمیت بالایی دارد.
کتاب «سیاست در جامعه تودهای» نوشته ویلیام کورنهاوزر و ترجمه وحید بزرگی در 300 صفحه و قیمت 64 هزار تومان در قطع رقعی از سوی نشر نی منتشر شد.
نظر شما