یکشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۶
هنر بوییدن!

لری شاینر استاد بازنشسته فلسفه در دانشگاه ایلینوی در اسپرینگفیلد است. او نویسنده کتاب‌هایی چون «سکولاریزاسیون تاریخ» و «آینه مخفی» است و در کتاب اخیر خود «رایحه‌های هنری: کاوش در زیبایی‌شناسی بو و هنرهای بویایی» کوشیده تا به واکاوی زیباشناخت بویایی بپردازد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نویسنده: بنجامین یونگ*/ مترجم: سیدامین موسوی‌زاده: کتاب لری شاینر یک استشمام کاوش‌کارانه عالی در مورد زیبایی‌شناسی بو و انواع بی‌شمار هنرهای بویایی است. شاینر کار خارق‌العاده‌ای انجام داده و کسانی را که با موضوع آشنایی ندارند با ماهیت استفاده از بوها به‌عنوان اثر هنری و هم‌چنین اهمیت آن‌ها در تجربیات زیبایی‌شناختی در فرهنگ‌ها و تاریخ آشنا می‌کند. این کتاب مفهومی کثرت‌گرایانه از هنر ارائه می‌دهد و با تکیه بر نمونه‌های تاریخی و معاصر متعدد هنرهای رایحه‌ای، علوم اعصاب بویایی مقدماتی، و تحلیل فلسفی دقیق با استدلال‌هایی قابل‌لمس، فضایی جهان‌شمول را برای زیبایی‌شناسی بویایی می‌گشاید.
 
حرکت‌های مرکزی در استدلال‌های هسته‌ای در ابتدا به دقت طرح‌ریزی‌شده و در سرتاسر کتاب توضیح داده شده‌اند تا اطمینان حاصل شود که خواننده در این موضوع بین‌رشته‌ای سردرگم نمی‌شود. یک مرور کلی از ادعای شاینر را می‌توان در ابتدا (صفحات 4-9) با شرح نسبتاً جامعی از چگونگی ادامه بحث مرکزی در سرتاسر فصل‌ها، و هم‌چنین عمل‌کرد هر یک از پیش‌نوشت‌ها، میان‌نوشت‌ها و پی‌نوشت‌ها در سرتاسر چهار پاره کتاب پیدا کرد. نهاد این کتاب این است که ظرفیت‌های بویایی ما به اندازه‌ای قوی است که تجربیاتی زیبایی‌شناختی ایجاد کند که به ما امکان می‌دهد از نظر شناختی آن را تحسین کنیم و از نظر زبانی آثار هنری بویایی را به‌عنوان مقوله‌ای منحصر به فرد از هنر و حتی به عنوان یکی ازهنرهای زیبا توصیف کنیم.
 
سه بخش اول کتاب به ما امکان می‌دهد به برداشت کثرت‌گرایانه شاینر از هنر برسیم، و چهارمین آن به بررسی کاربردهای بیش‌تر موقعیت‌های زیبایی‌شناختی مانند رایحه‌های بدنی، مناظر بوهای محیطی، و بوی خوراک‌ها، و هم‌چنین پیامدهای اخلاقی ممکن برای هر یک می‌پردازد.

بخش اول، به حقیرشمردن بوییدن در سنت غربی می‌پردازد و چالش‌هایی که ممکن است برای درک زیبایی‌شناسی بوها و رایحه‌ها به‌عنوان شکل‌هایی ممکن از هنر ایجاد کند. انگیزه پشت این بخش از کتاب اقامه قوی‌ترین شواهد است علیه تلقی کردن بویایی به عنوان توانایی ایجاد تجربیات زیبایی‌شناختی بر اساس ماهیت ناچیز ادراک ما از یک شی بویایی، محدودیت‌های شناختی بویایی ما، و تقدم‌های ادعایی در پردازش موثر بر بویایی.

محور اصلی بخش اول، بررسی و نقد خط سنتی انتقاد از بویایی از کانت تا راجر اسکروتون است – این که بو نمی‌تواند زیبایی‌شناسی بویایی ایجاد کند، زیرا قادر به ایجاد «بحث و قضاوت زیباشناختی آگاهانه شناختی» نیست (47).

همین قسمت دوم کتاب را می‌سازد که توضیح می‌دهد چگونه بی‌اعتبار کردن بویایی با بوزدایی سبک‌های زندگی اروپایی و آمریکایی شکل گرفته است، که نه از نظر اهمیت تاریخی بوها در زندگی روزمره حتی در خود این فرهنگ‌ها دقیق است و نه زمانی که به فرهنگ‌های جهان نگاه می‌کنیم، جهان‌شمول است.

بخش دوم بیش‌تر بر شواهد فلسفی و علوم اعصاب فصل‌های قبلی استوار است تا نشان دهد که حتی ظرفیت‌های ناچیز بویایی ما می‌تواند به کمال شناختی مورد نیاز برای داشتن تجربیات زیباشناختی فکری و قضاوت‌های زبانی انتقادی نایل شود. بخش دوم با یک ادعای مثبت پایان می‌یابد که زیبایی‌شناسی بویایی امکان‌پذیر است، و به بخش سوم انتقال می‌یابد، که نظریه شاینر در مورد زیبایی‌شناسی بویایی را توسعه می‌دهد که هنرهای بویایی (به صورت جمع)، هر نوع اثر هنری که استفاده (الف) عمدی و (ب) آگاهانه از کاربرد (ج) عطرهای واقعی را شامل می‌شود، و هم‌چنین هنر رایحه را (هنر بویایی در شکل مفرد) پوشش می‌دهد برای دربرگرفتن قطعاتی از کارهای هنری که توسط هنرمندان ساخته شده است تا در مکان‌های سازمانی مانند موزه‌ها و گالری‌ها در معرض مخاطبان قرار گیرند. این تعریف به‌عنوان مجموعه‌ای جامع از شرایط لازم و کافی ارائه نمی‌شود، اما درک ما از هنر رایحه را به‌عنوان مقوله‌ای متمایز به مانند هنر شنیداری به‌طور مناسبی بنا می‌کند. در حالی که ممکن است این یک مقوله متمایز باشد، نمونه‌های آن تعداد بی‌شماری از انواع شکل‌های هنری ناهمگن را دربرمی‌گیرد که برخی حتی به جایگاه افتخاری هنرهای زیبا می‌رسند. از نظر فلسفی احتمالا ارزشمندترین بخش کتاب در پایان بخش سوم آمده با بحث پیچیده‌اش در مورد وضعیت عطر که یقیناً در تعاریف زیبایی‌شناختی هنر جزو هنرهای زیباست، در حالی که بر اساس نظریه‌های زمینه‌گرایانه فقط برخی از عطرهایی که برای ارایه در انواع درست محیط‌های سازمانی ایجاد شده‌اند، هنر محسوب می‌شوند. اگر رویکرد اخیر مورد استقبال قرار گیرد، باعث تنزل اکثر عطرها به قلمرو هنر طراحی می‌شود، اما شاینر ادعا می‌کند که ما نباید نگران باشیم، زیرا اگر برداشت کثرت‌گرایانه او از هنر را بپذیریم، می‌توان تمایز بین انواع آثار هنری را بدون نخبه‌گرایی نهادی حفظ کرد.
 
در مورد کتاب و بحث اصلی آن چیزهای زیادی وجود دارد. جدای از ارائه تعداد زیادی نمونه جهانی خارق‌العاده از هنر رایحه و یک ساختار زیبایی‌شناختی از پیش‌نوشت‌ها، میان‌نوشت‌ها و پس‌نوشت‌ها برای کشاندن خواننده به دنیای هنر رایحه، کتاب مقدمه‌ای عالی برای زیبایی‌شناسی بویایی ارائه می‌دهد و بحثی ظریف در مورد این‌که چگونه می‌توانیم آثار هنری رایحه را به عنوان یک مقوله واحد با طیفی از انواع تصور کنیم. تا جایی که من می‌دانم این کتاب اولین کتاب در نوع خود و کمک مهمی به ادبیات زیبایی‌شناسی و هنر است.

این کتاب رویکردی کاوش‌گرانه و قابل‌لمس به طیف وسیعی از موضوعات در یک منطقه دیده‌نشده به دست می‌دهد. کتاب به خوبی نوشته و پژوهیده شده است، و برای هر کسی که به هنر و زیبایی‌شناسی آبژه‌های عطرآگین علاقه دارد، خواندنی و لذت‌بخش است. اما با توجه به وسعت زیاد مواد، بحث‌ها و نظریه‌های تحت پوشش، جای سوال است که آیا همیشه عمق لازم را برای مخاطبان هدف خود داشته باشد. از مقدمه کتاب برمی‌آید که این متن برای فیلسوفان، هنرمندان، طراحان، منتقدان هنری و مخاطبان عام علاقه‌مند به هنر و رایحه در نظر گرفته شده است. هرچند، سهم اصلی آن متعلق به زیبایی‌شناسی و فلسفه هنر است. همان‌طور که کتاب پیش می‌رود، آشکار می‌شود که انگیزه پیش‌راننده ایجاد فضایی برای هنرهای رایحه در دیدگاه آمریکایی و اروپایی نسبت به هنر عالی ست که با ارزیابی‌های منفی در مورد بو همراه است. نویسنده علیه چنین چارچوب‌های فلسفی نظریه‌پردازی درباره هنر به استدلال‌ورزی می‌پردازد و مفهومی کثرت‌گرایانه ارائه می‌کند که فضا را برای زیبایی‌شناسی بویایی در سراسر جهان باز می‌کند و آگاهی و حساسیت زیادی را نسبت به کاربرد فرهنگ‌های دیگر از بویایی در شیوه‌های هنری نشان می‌دهد. با این حال، اغلب به نظر می‌رسد که در مورد دیدگاه «غربی» با اهمیت بیش‌تری برخورد می‌شود، که شاید با توجه به این‌که هدف اصلی کتاب تأثیرگذاری در زیبایی‌شناسی و فلسفه هنر است، مناسب باشد.
 
این کتاب مطالعه‌ای عالی است، اما مخاطبان هدف ممکن است محدودتر از جمعیت‌شناسی بازاریابی گسترده‌ای باشد که در بالا ذکر شد. این کتاب در برخی زمینه‌ها بسیار مبهم است – جای نظریه‌های فلسفه بویایی خالی ست و پوشش علمی شیمی حسی سطحی است. در تعدادی از موارد پوشش عمیق فلسفه و دانش بویایی استدلال اصلی را تقویت می‌کرد. برخی از فیلسوفان بویایی که برای ماهیت عینی ادراک بویایی استدلال کرده‌اند، به طور قابل توجهی از نظر دور مانده‌اند. در صورتی که پژوهش‌های آن‌ها استدلال قوی‌تری را ایجاد می‌کند مبنی بر این‌که ما می‌توانیم بوهای پیچیده از نظر ساختار را صرفاً به‌عنوان اشیایی با ویژگی‌های زیبایی‌شناختی درک کنیم و نه‌تنها فضایی را برای تجربه زیبایی‌شناختی بویایی باز می‌کنند، بلکه خط انتقادی کانت تا اسکروتون را کم‌رنگ خواهند کرد. هم‌چنین، ادبیات عصب‌شناسی و روان‌شناختی مورد بررسی بیش از حد آن دسته از پژوهش‌ها را برجسته می‌کند که نشان می‌دهد بوها عمدتاً بر طبق ترکیبب موثرشان رفتار می‌کنند، که مطمئناً یک نظر رایج است، اما مسلماً تفکر پیش‌فرض معاصر در علوم شیمیایی نیست. شاینر در بیان تمایزات و استدلال‌های خود به اندازه کافی کوشا ست تا بتواند سهمی اولیه در زیبایی‌شناسی و فلسفه هنر داشته باشد، اما علاقه‌مندان به فلسفه ادراک بویایی و علوم اعصاب بویایی بهتر است به کتاب‌های دیگری در مورد فلسفه بویایی مراجعه کنند که برای مخاطبان عام نیز مناسب هستند، مانند فلسفه ادراک بویایی اثر آندریاس کلر یا بویافسلفه اثر آن سوفی بارویچ.
 
کتاب گاهی حالت فریاد برای عدم غفلت از بویایی را به خود می‌گیرد. اما این شاید فقط یک موضوع در ترجیحات زبانی باشد، وگرنه آیا ما می‌توانیم از عذرخواهی برای بوییدن خودداری کنیم؟ اگر به دنبال مجوز جدی گرفتن هنرهای بویایی در چارچوب‌های خاص نخبه‌گرایانه هستیم، پرسیدن این که آیا ظرفیت‌های بویایی ذاتی ما می‌تواند با دستگاه مفهومی توسعه‌یافته توسط سنت‌های چشم‌محور اروپایی به خوبی کنار بیاید، جای خود را دارد، اما زیبایی‌شناسی بویایی بسیار بیش‌تر از این می‌تواند به ما ارائه می‌دهد. این کتاب به طرز ستودنی وقت خود را به گسترش درک ما از طیف امکانات زیبایی‌شناسی بو، خارج از فرهنگ‌های «غربی» و هنرهای زیبا اختصاص می‌دهد. اما علی‌رغم فضای هولناکی که در بحث در مورد هنرهای عالی ترسیم شده است، مشخص نمی‌شود که واقعاً چه چیزی در این بحث در خطر است. برای افراد بیرون از این منطقه این بخش ناامیدکننده است. ردیابی همه کاربردهای مختلف «هنر» نیز خسته‌کننده است و تجزیه و تحلیل جامع آن زمانی که سرانجام به یک نتیجه کثرت‌گرایانه می‌رسد رضایت چندانی ایجاد نمی‌کند.
 
من می‌خواهم جمله پایانی کتاب را تکرار کنم و از خواننده درخواست کنم که درباره فلسفه هنر بوییدن و رایحه بیش‌تر بیاموزد، زیرا بسیاری از پژوهش‌گران اولیه حرفه‌ای هستند که کارشان مستحق بیش‌تر دیده شدن است. در تفسیرهای شاینر در مورد فلسفه ادراک بویایی اشاره‌ای به پژوهش‌های سولویگ آسن، بارویچ، کیارا بروزو، جولیا مارتینا، بکی میلار، بلاژج اسکرزیپولک، دن کاودون-تیلور یا کیت آ. ویلسون نشده است. البته، با توجه به سرعت پیشرفت فلسفه بویایی و مدت زمانی که طول می‌کشد تا یک کتاب به چاپ برسد، برخی از این حذفیات قابل درک است.
 
با توجه به توسعه سریع صحنه هنر بویایی، اجازه دهید با یک نمونه تازه نتیجه‌گیری کنم که به خوبی عطر را به عنوان هنر عالی و قدرت آن را در درگیر کردن ما در کشف تجربیات زیبایی‌شناختی بویایی در سراسر جهان نشان می‌دهد: رایحههای تبعید از برایان گولتزنلوشتر که اخیرا در «هنر بویایی کلر» (یک گالری هنری اختصاص داده شده به هنر بویایی در شهر نیویورک) به نمایش گذاشته شد. این نمایشگاه شامل هشت اثر ناب از هنر بویایی بود که از دستگاه‌های پخش‌کننده دستی قابل دست‌رسی بودند. هر قطعه به گونه‌ای طراحی شده بود که دست‌رسی به حافظه بویایی مهاجران را فراهم کند و بوینده را وادار کند تا با تجربه یک پناهنده از یک نقطه‌دست‌رسی اول‌شخص درگیر شود. این نمایشگاه نمونه‌ای عالی از این است که چگونه می‌توان از رایحه‌ها برای تولید آثار هنری زیبا حتی بر اساس معیارهای نظریه‌های زمینه‌گرا استفاده کرد. با این حال، انتخاب این نمونه معاصر هم‌چنین نشان می‌دهد که چگونه هنر بویایی یک نقطه‌دست‌رسی مستقیم به تجربیات زیبایی‌شناختی فراهم می‌کند که ما را به حرکت فراتر از دیدگاه‌های بویایی «غربی» جذب می‌کند.
 
 
شناسنامه کتاب
Larry Shiner, Art Scents: Exploring the Aesthetics of Smell and the Olfactory Arts, Oxford University Press, 2020, 355pp., $78.00 (hbk), ISBN 9780190089818.
 


* دکتر بنجامین یونگ، استادیار فلسفه دانشگاه نوادا، رنو

منبع: بررسی کتاب‌های فلسفی نوتردام (وابسته به دانشگاه نوتردام/ ایالات متحده)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها