هدف از تألیف کتاب «وحی و معجزه از دیدگاه مولوی»، تبیین و بررسی موضوع وحی و معجزه در اندیشه مولانا جلالالدین رومی است که به تحقیق میتوان گفت دیدگاه او چراغ راه همه کسانی است که طالب وصول به حقیقت و متعلّم در سبیل سعادت و هدایتاند.
موضوع وحی و معجزه و دیگر بحثهای مربوط به آن ازجمله موضوعاتی هستند که شاید به دلیل گستردگی معنا در قرآن کریم، برای برخی مفهوم حقیقی و ماهیت واقعی خود را پیدا نکردهاند. با اینکه بسیاری از عالمان دینی و متکلمان بزرگ، حقیقت وحی و معجزه را فراتر از درک عقل دانسته و به عجز و ناتوانی آن در درک این باب سخن گفتهاند، اما برخی بر روشن شدن حقیقت آنها اصرار دارند و با استفاده از هر ابزار معرفتی مانند تفکر، تعقل، تخیّل، توهّم و حس درصددند معنای آنها را بیشازپیش روشن نمایند و با مقایسه آنها در مقابل پدیدههای طبیعی، در مقام تبیین حقیقت آنها برآیند؛ غافل از آنکه قیاس امور غیرطبیعی با پدیدههای طبیعی، قیاسی معالفارق است.
مفهوم وحی، حقیقت امور وحیانی، اقسام وحی، کیفیت نزول وحی، محتوای وحی، نحوه درک وحی، تمایز وحی و الهام، وحی و تجربه دینی، وحی و شهود عرفانی، مولّد و مقلّد بودن نبی در پرتو امور وحیانی، محصول تلاش نبوی و همچنین معجزه و مسائل مربوط به آن از جمله: معنای معجزه، تفاوت معجزه و کرامت، انواع معجزه، معجزههای پیامبران، رابطه معجزه با قانون علیّت و بسیاری از مسائل دیگر، ازجمله بحثهای موردنظر متکلّمان و حکیمان مسلمان در طول تاریخ هستند که در باب نبوّت انبیای الهی صورت گرفتهاند و دامنه آنها تا به امروز ادامه دارد. هرچند قدمت این بحثها بسیار زیاد است، ولی هرگاه فترتی طولانی در پرداختن به آنها ایجادشده، متأسفانه عدهای برای انحراف افکار دینی، تلاش خود را به کار گرفته و موضوع را با هدفهای مختلف دنبال نموده و آن را به جهتی که خود میخواستهاند، منحرف کردهاند. در این میان عالمان دینی و متکلمان برجسته با احساس مسئولیت در مقابل این امر، همه تلاش خود را به کار بستهاند تا از هرگونه کجروی جلوگیری نمایند.
در این میان، ضرورت بحث و اهمیت پژوهش مزبور در این است که با نگاه کلامی ـ فلسفی از نظر مولانا مسیر حقیقی موضوع را تبیین و خلط و خبطهای برخی از نوشتههای معاصر رصد و در معرض دید اهل نظر قرار گیرد. بدینسان هدف از تألیف کتاب «وحی و معجزه از دیدگاه مولوی»، تبیین و بررسی موضوع وحی و معجزه در اندیشه مولانا جلالالدین رومی است که به تحقیق میتوان گفت دیدگاه او چراغ راه همه کسانی است که طالب وصول به حقیقت و متعلّم در سبیل سعادت و هدایتاند.
اما پیش از مطالعه این کتاب بیان یک نکته بسی حائز اهمیت است و آن اینکه از نظر کلامی، مولانا اَشعری مذهب است؛ یعنی نه به علیت و معلولیت قائل است و نه به حُسن و قُبح عقلی؛ و از همه مهمتر اینکه خدا را ملزم به رعایت اصول اخلاقی نمیداند. ازنظر او عدل خوب است، چون خدا بدان فرمان داده است و ظلم بد است چون خدا از آن نهی فرمودهاست و اگر خدا نبود، عدل و ظلم دارای ارزش یکسان میبود. در این میان هیچ فعل ناروایی از خدا سر نمیزند، چون افعال او میزان ارزشاند و بیرون از آنها معیار عقلی مستقلی وجود ندارد تا بتوان افعال خدا را با آنها سنجید. کارهای خدا بیدلیل و علتاند، یعنی نه توجیه اخلاقی دارند و نه توجیه عقلی؛ بهعبارتدیگر افعال خدا فوق عقل و فوق اخلاق است.
کتابی که وصف آن رفت، نگاهی است تحلیلی ـ توصیفی به اساسیترین بحثهای مربوط به وحی و معجزه از دیدگاه مولانا که در شش فصل مورد بررسی قرارگرفتهاست.
فصل اوّل: وحی و انواع آن، شامل وحی تشریعی، وحی غیر تشریعی (وحی دلها) و وحی به جمادها و حیوانات؛
فصل دوم: قرآن کلام خدا که شامل دو بخش است: الف) شخصیت ویژه پیامبر و ب) کتاب آسمانی (قرآن)
فصل سوم: فرشته وحی؛ این فصل هم در مورد ششخصیت جبرئیل است و هم در مورد رابطه جبرئیل و پیامبر.
فصل چهارم: قرآن کلام پیامبر؛ این فصل از تأثیر پیامبر بر حقیقت وحی سخن میگوید.
فصل پنجم: معجزه؛ این فصل شامل شش بخش است: اهداف معجزه، بزرگترین معجزهها، زیربنای معجزه، منکران معجزه، تفاوتهای سحر و معجزه، و معجزههای مستمر
فصل ششم: معجزههای پیامبران؛ این فصل که طولانیترین فصل کتاب است، به بیان معجزات حضرت محمد، حضرت موسی، حضرت عیسی، حضرت سلیمان، حضرت ابراهیم، حضرت یحیی، حضرت نوح، حضرت داوود، حضرت یوسف، حضرت یعقوب، حضرت یونس، حضرت مریم و حضرت خضر در آثار مولوی میپردازد.
مشخصات کتابشناسی آثار مولوی که به آنها ارجاع داده شده، بهقرار زیر است:
1. مثنوی معنوی بر اساس نسخه قونیه، به تصحیح عبدالکریم سروش، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1375.
2. فیه ما فیه/ تقریرات مولانا جلالالدینمحمّد رومی، برگرفته از تصحیح بدیعالزمان فروزانفر، نگارستان کتاب، تهران،1380.
3. کلیات شمس تبریزی بر اساس نسخه بدیعالزمان فروزانفر، دوستان، تهران،1380.
4. مجالسِ سبعه به تصحیح و حواشی توفیق هـ سبحانی، انتشارات کیهان، تهران، 1365.
نظر شما