«شخصیت» در داستانهای جواد ترشیزی همواره برجستهتر از حادثه و ماجرا بوده و اغلب آثارش محتوایی اجتماعی و روانشناسانه دارند. پس از رمان عامهپسند «دیوار بهشت»، «قطار ابدی» دومین اثر چاپی اوست که بهتازگی روانه بازار نشر شده است و به همین بهانه با او به گفتوگو نشستیم.
نویسنده کتاب «قطار ابدی» در خصوص چگونگی شکلگیری ایده این اثر بیان میکند: چهار سال قبل که بحران داعش و پناهجویان در اوج خود بود، عوارض ناشی از مهاجرتِ خیل عظیمی از سوریها، افغانها و.. مردمی که به سمت اروپا روانه میشدند، جامعه جهانی را نگران کرده بود. اینکه مهاجران همواره در حال بردن فرهنگ خودشان به کشور مقصد هستند و به هر ترتیب در آینده روی فرهنگ و هنجارهای اجتماعی کشور مقصد تاثیر سوء بگذارند، سوال من بود و دقیقا جرقه داستان «قطار ابدی» همینجا در ذهن من شکل گرفت؛ اینکه اگر تمام کشورها درهایشان را به روی پناهجویان جنگی ببندند، چه اتفاقی میافتد؟ و سوال بعدی که مقداری به ایده من عمق داد، این بود که اگر موقع بازگشت، موطن خود این پناهجویان هم ملجا و مامن آنها نباشد، چه؟ بنابراین آنها تبدیل به آوارگانی ابدی خواهند شد و تا ابد داغ آوارگی بر پیشانی آنها باقی خواهد ماند.
جواد ترشیزی با بیانِ اینکه «قطار ابدی» فضایی فانتزی دارد، مهمترین وجه ممیزه این داستان با دیگر داستانهای خود را ژانر آن میداند و میگوید: برخلاف فضای رئالیستی دیگر آثارم، اتفاقات این کتاب در فضایی غیرواقعی در جریاناند. علت انتخاب فضای فانتزی برای روایت این داستان، این بود که خودِ قصه و درونمایه اثر این را میطلبید که متعلق به فضایی رئال نباشد، چرا که فضای رئال این امکان را به منتقدین میداد که اثر را به چالش بکشند. بهعنوان مثال اگر فضای رئال ایران را در نظر بگیریم، این داستان خیلی راحت میتوانست به داستانی سیاسی متهم شود. این قصه در فضایی بیمکان و بیزمان اتفاق میافتد تا متعلق به جغرافیا و تاریخ مشخصی نباشد.
وی میافزاید: درباره محل قرارگیری هر شخصیت هم تصمیم گرفتم نقشهای ترسیم کنم که شامل جانمایی کوپههای این قطار به همراه افرادی که در آن قرار دارند، باشد. به این صورت که در هر کوپه کدام خانواده مستقر شدهاند و اسم افراد و شغل آنها چیست و در همسایگی آنها چه کسی قرار داد. درنهایت شجرهنامه این قطار برای خودم هم جالب شده بود. به این ترتیب سعی کردم یک بار دیگر بر آن پراکندگی جغرافیایی صحه بگذارم.
ترشیزی با تاکید بر اینکه «قطار ابدی» در مدت زمانی شش ماهه نوشته شد، ادامه میدهد: این کتاب در این مدت به صورت پیوسته و صبحها نوشته شد و شاید در این شش ماه حداکثر 15 روز از نوشتن فارغ بودم. پس از نوشتن هم این اثر را به چند تا از دوستانم برای بررسی سپردم و چند بار آن را بازنویسی کردم و سپس به دنبال ناشر خوبی برای چاپ این کتاب بودم.
او میافزاید: یکی از سختیهای نوشتن داستان بلند همین است که در انتهای کار با واکنشی از یکی از شخصیتها مواجه میشوی که ممکن است با رفتار همان شخصیت در ابتدای کار متفاوت باشد؛ بنابراین من چندین بار کتاب را ویرایش کردم. به هرحال گمان میکنم همان انشای شخصیتی که در ابتدا انجام دادم، باعث شد افسار کلی متن طی این شش ماه از دستم خارج نشود.
ترشیزی در انتها به بررسی مشکلاتِ نویسندگان تازهکار و نوقلم نیز اشاره میکند و میگوید: نویسندههای نوقلم اغلب به دنبال توفیق یک شبه هستند، میخواهند یکباره در یک جشنواره کارشان دیده شود یا ره صد ساله را یک شبه بروند حال آنکه شیوه هیچ کاری این چنین نیست. محمد سن شهسواری کتابی دارد با نامِ «حرکت در مه» که در آن به گزارههای آموزش رماننویسی پرداخته و در بخشی از همین کتاب به یک تحقیق روانشناسنه اشاره میکند به اسم «فرمول موفقیت» که میتوان آن را به تمام حِرَف تعمیم داد. فرمول این است که 10 هزار ساعت کار حرفهای درنهایت منجر به موفقیت در هر رشتهای خواهد شد. اگر 10 هزار ساعت را به روزی 4 یا 5 ساعت تقسیم کنیم به عدد 2500 روز خواهیم رسید. نویسندگی به همین پشتکار و اهتمام جدی احتیاج دارد.
اضافه میشود، کتاب «قطار ابدی» به قلم «جواد ترشیزی» توسط نشر «گوشه» در ۱۸۴ صفحه و با قیمت ۴۸ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما