آنچه نویسنده در «شاهنامه امین» آورده است جریانات پیوسته و انکارناپذیر ایرانزمین از دیرباز تاکنون است و حتی بهجرأت نمیتوان گفت این اثر دنبالهرو شاهنامه فردوسی است.
اگر چه قلمزدن در باب شاهنامه امین کاری دشوار است و در منزلت این دانشنامه عظیم و اصیل ایرانی آنچه میتوان بیان کرد، مطالعه دقیق و تأملبرانگیز این اثر ملی و حماسی است؛ شخصیتی که به گفته و باور بزرگان معاصر ایشان پس از حکیم ابوالقاسم فردوسی اولین کسی است که تاریخ و فرهنگ ایران را به نظم درآورده است و این منظومه درخشان را جزو آثار ماندگار ایران در شناسنامه ادبیات جهان ثبت کرده است.
پیوند دین مبین اسلام و مذهب تشیع و تلفیق آن با فرهنگ غنی ایران باستان، شجاعتها و دلیریها، سرچشمه و مخازن حکمت، اصالت، ملیت و انسانیت را در شاهنامه امین مشاهده میکنیم. آنچه فردوسی بهخاطر آن رنجها برده است اکنون شاهکار امین تولدی دوباره است که بعد از گذشت قریب به هزار سال در پاسداری از این تلفیق و صیانت توسط این ادیب و شاعر توانا به قلم تحریر درآمده و زبان نظم و نثر در عصر ما با کتاب فاخر شاهنامه امین به پویایی و اوج خود رسیده است.
پدیدآوردن یک دانشنامه، دایرهالمعارف و یا شاهنامه با قلم ادبی و شعر در باب ایرانشناسی علاوه بر غیرت ملی نیاز به نگرش دقیق و احاطه بر جوامع علوم مختلف از جمله تاریخ، جغرافیا، فلسفه ،ادبیات و هنر،عرفان و اسلام شناسی و حتی خاورشناسی و جهانشناسی را میطلبد که قلم خلّاق و طبع شاعرانه و عارفانه سیّد امین در سایه عشق به وطن این شاهکار ادبی را خلق کرده است که باز هم زیر چتر حکمت و سیادت رنگ و بویی معطر به گلستان ادبیات ایران داده است.
لازمه درک و بینش بشری، حفظ وحدت ایران پیش از اسلام ـ پس از اسلام و معاصر است و آنچه امین در این باب سخنوری کرده است آن را تولید علم و اندیشه و انسجام میداند در جهانی که بشر را درگیر فتنههای متعدد کرده است.
تدریس در دانشگاههای معتبر خارج از کشور و دوری از وطن برای این نویسنده بستر فکری مناسبِ جهانبینی را فراهم آورد و درک عظمت فرهنگ ایرانی و کشوری که بهطور مستقیم اسلام را از منابع دست اول یعنی خاندان نبوت گرفته است در بهنظم درآوردن، کتابت، اهداف ژرف غیر از ویژگی ادبی و حماسی از جمله آگاهی از تمدن، حکمت و اندیشههای فلسفی، ادیان، حقوق و حتی هنر در پیدایش این اثر دست به دست هم دادند. به فرموده امین:
« ایرانیام، ایران زمین را دوست دارم از مغرب و مشرق ، همین را دوست دارم»
شاهنامه امین تنها یک دایرهالمعارف ادبی نیست؛ بلکه از آنجا که نویسنده با اهداف بزرگتر پا به عرصه شاهنامهنویسی گذاشته فردوسیوار به چند محور دانشنامه خود اشاره دارد از جمله بهطور مختصر:
1. آخرین دستآوردهای علمی اخترشناسی و ... تا چگونگی پیدایش جهان هستی
2. چگونگی و بررسی پیدایش انسان بروی کره زمین، اختلاط نژاد، قومیت و فرهنگ و...
3. مرز بین توحش و تمدن و حقوق بشری
4. معرفتشناسی شرقی
5. آداب و سنّتهای ملی که حامل فرهنگ بومی است.
هفت مجلد زرین شاهنامه امین مبنی بر هستیشناسی، ایرانشناسی و ایران آغاز تا سقوط سامانی، تاریخ تمدن و فرهنگ ایرانباستان، تاریخ ادیان، تاریخ پس از اسلام، تاریخ ایران در حمله مغول تا سال 1396 و سرانجام ذکر نامآوران و مشاهیر و در نهایت فهرست مشروح است.
ایکاش این گنجینه فاخر -که پهلو به شاهنامه کهن فردوسی بزرگ میزند و در عصر حاضر همتایی ندارد- بیشتر مورد توجه قرار گیرد؛ زیرا که این آثار بزرگ و ملی هر از چند قرن در تاریخ یک مملکت رقم میخورد و جا دارد با تمام فضای موجود به جویندگان ادب،فرهنگ و معرفت این سرزمین و حتی به جهانیان که به دنبال حکمت و خرد مشرق زمین و خصوصا گوهر تابناک ادبیات ایران چشم و نظر دارد معرفی شود.
«پژوهش بسی کردم و بررسی
در این دانشینامه پارسی
چو تاریخ و فرهنگ ما مردم است
همانا که «شهنامه» دوم است»
شعر: سید حسن امین
نظر شما