کتاب «نیمه شب در چرنوبیل» منتشر شد؛
مقبرهای رادیواکتیو برای یادبود اولین قربانی چرنوبیل/ ناگفتههای بزرگترین فاجعه هستهای جهان
کتاب «نیمه شب در چرنوبیل» ناگفتههای بزرگترین فاجعه هستهای جهان نوشته آدام هیگنباتم، جامعترین و کاملترین تاریخچهای است که درباره فاجعه تاریخی چرنوبیل میتوان یافت.
کتاب «نیمه شب در چرنوبیل» ناگفتههای بزرگترین فاجعه هستهای جهان نوشته آدام هیگن باتم، جامعترین و کاملترین تاریخچهای است که درباره فاجعه تاریخی چرنوبیل میتوان یافت. این اثر افتخارات بسیاری برای خالق خود به ارمغان آورده و از سوی نیویورک تایمز به عنوان بهترین کتاب سال انتخاب شده است.
تاریخ جهان شاهد ظهور و سقوط نظامهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و عقیدتی مختلفی بوده است که هر یک در خود درسهای گرانبهایی برای بشریت داشتهاند. نظام کمونیست که با ادعای حمایت از قشر کارگر، و شاید فراتر از آن با شعار ایجاد جهانی آرمانی برای جهانیان، پا به عرصه وجود گذاشت، یکی از همین ساختارهای سیاسی - اجتماعی است، که نه تنها هرگز به آرمانهای خود نرسید، بلکه خود دردی شد بر دردهای بشریت.
آدام هیگنباتم همراه با همکار تحقیقاتیاش، برای مدت ده سال با افرادی که به هر طریقی با این فاجعه در ارتباط بودند، مصاحبه انجام میداده و بدین ترتیب پیشینه گستردهای را به منظور شکلگیری کتاب نیمه شب در چرنوبیل جمعآوری کرده است. آدام در این کتاب نشان میدهد که در سال ۱۹۸۶ هنگامی که اتحاد جماهیر شوروی، با دیگر ابرقدرتهای جهان درگیر بود؛ بیتوجه به شهروندان خود و همچنین ساکنان کل جهان، زمینه را برای فروپاشی این قدرت برتر جهان فراهم کرد.
شهر چرنوبیل در قرن دوازدهم پایهگذاری شده بود. این شهر در هشتصد سال گذشته، خانه روستاییانی بوده است که در رودخانه ماهیگیری میکردند، گاوهای خود را برای چرا به علفزار میبردند و به دنبال قارچ، جنگلهای انبوه شمال غربی اوکرای و جنوب بلاروس را جستجو میکردند. پس از سالها کشتار و قتل عام، طغیان، قحطی و جنگ، چرنوبیل بالاخره در نیمه دوم قرن بیستم، روی صلح و آرامش را به خود دیده بود. با داشتن چند کارخانه، یک بیمارستان، یک کتابخانه و یک مرکز فرهنگی، چرنوبیل اکنون به یک مرکز استان آرام تبدیل شده بود.
تابوت چرنوبیل بزرگترین سازه متحرک جهان یکی از پرآوازهترین سازههای معماری جهان بود که ۳۰ سال پس از بدترین حادثه اتمی غیرنظامی جهان در چرنوبیل، مانع انتشار بیشتر تشعشات در نیروگاه اتمی متروک به جای مانده از دوران اتحاد جماهیر شوروی ساخته شد. این سازه به شکل طاقی فولادی به ارتفاع 108 متر قادر بود مجسمه آزادی را در خود جای دهد. این سازه همچنین بنایی تاریخی برای اقامتگاه ابدی والری خودمچوک است، مقبرهای رادیواکتیو برای یادبود اولین قربانی حادثه چرنوبیل.
مهندسان امیدوار بودند در اطراف این بنا فضای امنی ایجاد شود تا بالاخره بتوانند آنچه را از رآکتور شماره 4 باقی مانده بود، پیاده کنند اما اکنون که کار ساخت سازه در حال پایان یافتن بود هیچ کس مطوئن نبود که بتوان این کار را انجام داد. حداقل یکی از متخصصین کهنهکار هستهای نگران آن بود که حتی حالا هم پس از سی سال از فاجعه چرنوبیل منطقه چنان آلوده است که نه انسان و نه ماشین نمیتواند در اطراف آن کار کند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «روزی که پرومتئوس، آفریننده نژاد بشر آتش را از نزد خدایان المپ ربود و برای انسان به ارمغان آورد. مورد غضب زئوس قرار گرفت. زئوس، پرومتئوس را در کوههای قفقاز به زنجیر کشید، عقابی را گماشت تا هر روز جگرش را از سینه بیرون کند و در صدد تنبیه و آزار انسانها برآمد. زئوس به یزدان المپ دستور داد تا زن را بیافریند، خدایان به این موجود جدید نعمتهای فراوانی بخشیدند: آفرودیته به او زیبایی بخشید، آپولو موسیقی و هرمس اعتقادات دینی. از این رو در پایان هرمس نام پاندورا به معنی تمام نعمتها را روی او گذاشت. زئوس، پاندورا را به عنوان هدیه به ابیمتئوس، برادر پرمتئوس داد که فردی حواس پرت، بی دستوپا و احمق بود.
پاندورا با خود جعبه اسرارآمیزی آورده بود که اجازه نداشت بازش کند. پرومتئوس تمام رنجها و مصایب را در این صندوقچه قفل کرده بود تا انسان در زندگی رنج نبیند. ولی پاندورا قفل صندوقچه را گشود و تمام مصایب دوباره جهان را فرا گرفت. بدیها در جهان پراکنده و با خوبیها آمیختند. به طوری که تمیز آنها از یکدیگر ممکن نبود. رنج و بیماری، پیری و مرگ، دروغ و خیانت، دزدی و جنایت در شهرها و خانهها و در میان مردمان گسترش یافت. پاندورا که از بیرون جهیدن بدیها ترسیده بود. فورا در جعبه را بست اما جعبه خالی شده بود و به این ترتیب بیماری و اندوه و لشکری از بلایای مخوف که تا امروز گریبانگیر انسان است از جعبه بیرون آمد و فقط «امید» در ته جعبه ماند تا نوع بشر ر در برابر زیانباری آن همه درد و تباهی تسکین بدهد.»
کتاب «نیمه شب در چرنوبیل» نوشته آدام هیگنباتم با ترجمه فرزاد مرتضایی در 542 صفحه، شمارگان 1000 نسخه و بهای 79 هزار تومان از سوی نشر مرسل منتشر شده است.
نظر شما