کتاب «نوشدارویی پیش از مرگ سهراب»، حاوی ۶۰ خاطره تلخ و شیرین از کادر پزشکی در عرصه دفاع مقدس است که بخشی از تاریخ شفاهی حضور جامعه بزرگ پزشکی کشور در این دوران پرافتخار محسوب میشود.
این کتاب که در ۲ جلد منتشر شده حاوی ۶۰ خاطره از کادر پزشکی است که از جمله آنها میتوان به حسن ابوالقاسمی، فوق تخصص خون و انکولوژی اطفال، محمداسماعیل اکبری، فوق تخصص جراحی سرطان، حسین الیاسی، فوق تخصص گوارش، خسرو ایازی، متخصص جراحی و سیدمحمد پورحسینی، متخصص ژنتیک پزشکی اشاره کرد.
محمدتقی تقدیری فوق تخصص اعصاب اطفال، معصومه جورجانی فارماکولوژیست، حسینعلی جلوهمقدم متخصص بیهوشی، احمد خالقنژاد طبری فوق تخصص جراحی اطفال، عباس خدایاری نمین متخصص جراحی فک و صورت، منوچهر دوایی جراح و استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، محمد حسین دهقان فیروزآبادی متخصص چشم و مصطفی ربانی متخصص جراحی مغز و اعصاب از دیگر کادر پزشکی هستند که خاطرات دوران دفاع مقدس آنان در این کتاب جمعآوری و منتشر شده است.
همچنین خاطرات دوران دفاع مقدس فریدون عزیزی فوق تخصص غدد، بهرام عینالهی متخصص چشم و فلوشیپ قرنیه، سیدعباس فروتن فیزیولوژیست، محمدرضا کلانتر معتمد فوق تخصص جراحی عروق، علیرضا مرندی فوق تخصص نوزادان و ناصر سیمفروش متخصص ارولوژی در این کتاب منتشر شده است .
در طول جنگ پزشکان رشتههای گوناگون خصوصاً ارتوپدها، جراحان و جراحان مغز و اعصاب به بهترین نحو ممکن از فرصت بدست آمده بهره برده و علیرغم کمبودها و فشارهای جهانی و تحریمها صحنههایی خلق کردند که غیر قابل توصیف است. اعمال جراحی بلافاصله پس از هر عملیات در بیمارستانهای صحرایی پشت خط مقدم گویای تلاش پزشکان در ابعاد علمی و انسانیست.
احمد لاجوردی، نویسنده این کتاب در مقدمه آن آورده است: پشت خاکریزها استوار ایستادند. دشتهای گلگون از خون شرف، ایثار، کوههای رفیع و سربلند و برفهای سرخ شده از اثر زخمها، درههای عمیق، شیارهای ناامن، سیمخاردارهای بیشمار از فاو، شلمچه، سوسنگرد، چزابه، بازیدراز، مهران، سردشت، هورالهویزه، .... شاهدند که در هشت سال دفاع مقدس از میهن چه عزیزانی رفتند، چه عزیزانی ماندند و چه مادران، پدران و همسرانی ماندند در حسرت یک خداحافظی ساده یا گوری که بر آن نماز گذارند، ماندهها ماندند، ای کاش خوب میماندند و خوب بمانند.
این دیدگاه است که تفاوت را خلق میکند
جنگ اصولاً چیز خوبی نیست. یعنی هیچ عقل سلیمی هیچ جنگی را نمیپذیرد و فلسفه اجتماعی ما هم که مبتنی بر اسلام و احادیث و روایات قرآن هست توصیه به جنگ نکرده، اما دفاع مقدس همیشه مقدس است و این کاری هم به آدمها ندارد چون یک کار فطری است. مثلاً در عراق قدیم، علما و روحانیون با دست خالی با تهیج مردم، کارهایی میکردند یا همین حالا یک جهادی اعلام میشود از طرف حضرت آیتالله سیستانی و مردم به جبهه سرازیر میشوند. بنابراین این دو تا با هم خیلی فرق میکند. جنگ یک چیز است و دفاع یک چیز دیگر، قطعاً اگر به عنوان مثال ما برنامهریزی کرده بودیم برای حمله و کشورگشایی به کشورهای همسایه، این توان را نداشتیم که حرکتهای ذهنی و دلی مردم را تا این حد متحول کنیم، اما عکس قضیه این بود که یک اتفاقی افتاد، هجمهای به ایران شده و به اندازه تمام ابعادی که این هجمه داشت، این طرف قضیه را تحریک کرد. به عنوان مثال وقتی وارد خاک ما شدند و بخشی از خاک ما به تصرف دشمن درآمد، یک انگیزه دینی و ملی برای دفاع از کشور برانگیخته شد و همه بر مبنای اعتقادشان برنامهریزی کردند.
آماده بودن برای جنگ نرم؛ مؤثرترین و کارآمدترین ابزار برای حفظ مملکت
هشت سال دفاع مقدس برگ زرینی در تاریخ کشورمان ورق زد که با طوفان ویرانکننده استقامت و ایمان مردم فرو نشست و با گذشت سالها از این نبرد تاریخساز، آثار آن در جای جای کشور دیده میشود. از آنجایی که نسل جوان امروز علیرغم دیدن، شنیدن و لمس کردن این آثار هنوز با واژه دفاع مقدس مأنوس نشده و درک درستی از این واژه پرمحتوا ندارد، وظیفه سنگینی بر دوش آحاد مردم چه هنرمند، چه فرهنگی و از هر قشر و دیار و سرزمینی میگذارد تا با بیان خاطرات رزمندگان و درج شرح زندگی شهدا و جانبازان، شناخت کاملی از رژیم بعثی عراق به نسل جوان بدهد و تفاوت بین استکبار و جمهوری اسلامی ایران و جوی را که در آن برهه از تاریخ بر کشور حاکم بود نمایان سازد.
از دیدی دیگر
دیدگاهها از جبهه بسیار متفاوت است. ولی یک اصل غیر قابل تغییر در همه خاطرات به چشم میخورد، کسانی که به هر دلیل خواسته یا ناخواسته به جبهه رفتهاند، جنگیدهاند و یا خدماتی ارائه کردهاند، هرکدام در یک اصل سهیماند. هیچ کدام دید مادی نداشتهاند. هیچکدام نرفتند تا در آینده پستی بگیرند. نرفتند تا از امتیازات بعد از آن سود ببرند. رفتند چون امیدی به بازگشت نداشتند. نرفتند تا برگردند. رفتند تا از اصالتها دفاع کنند. جنگ با تمام خوبیها و بدیهایش شروع و تمام شد. هیچکدام از میلیونها آدمی که درگیر جنگ بودند، در آن لحظه به فکر سود مالیای که ممکن است در آینده داشته باشند، نبودند. گرچه بعدها متأسفانه بسیاری از معیارها به هم ریخت و آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت و سهمخواهان فقط خود را وارث جنگ و میراثهایش دانستند و میدانند.
چپاولگران تاریخ وقتی منافع خود را در خطر میبینند و در منجلاب کاستیهای خود غرق میشوند، در آستین عروسکهای خیمه شببازی بسیاری دارند که در هر برهه از تاریخ بسته به نیاز رو میکنند. در حال حاضر داعش نمونه عینی آن است و صدام که نمونه کوچکی از این اسباببازی کودکیشان بود. آمد و آتش بر این مملکت زد. مردم شریف ما، انسانهایی بودند که از گواتر تا بازرگان و از سرخس تا آبادان دلاورانه ایستادند و سختیها و مصیبتها را به جان خریدند و در نهایت سرافرازانه از این آزمایش سترگ بیرون آمدند و غرب و شرق با تمام قدرتشان و با تمام کمکهای مالی و تسلیحاتی و شیمیاییشان نتوانستند بر اراده این ملت نستوه غالب آیند.
کتاب «نوشدارویی پیش از مرگ شهراب»، تألیف احمد لاجوردی در 379 صفحه، شمارگان 500 نسخه از سوی انتشارات نسل روشن روانه بازار نشر شده است.
نظر شما