همچنین این فناوری از سالها پیش پا به عرصه هنر هفتم گذاشته و یک انقلاب در سینما به وجود آورد که رفته رفته تمام جنبههای فیلمسازی را دگرگون کرد. برخی افراد گمان میکنند منظور از سینمای دیجیتال صرفا بکارگیری ابزارهای تکنولوژی در پخش فیلم است اما سینمای دیجیتال، فناوریهای مختلف مورد استفاده در تمامی مراحل پیش تولید تا پخش فیلمهای سینمایی را شامل میشود. درواقع سینمای دیجیتال علاوه بر این که هزینههای تولید را کاهش میدهد، زمان آن را نیز کوتاه کرده و به ارتقای سطح فیلم از لحاظ کیفیت تصویر، نور، صدا و تکنیکهای فنی کمک میکند. بهره از سینمای دیجیتال و مباحث مربوط به آن نیازمند دانش و کسب اطلاعات است؛ به همین جهت این روزها کتابها و مقالات متعددی در خصوص آن نوشته و ترجمه میشود.
برایان مک کرنان، سردبیر و موسس مجله «دیجیتال سینما» نیز کتابی تحت عنوان «سینمای دیجیتال: انقلابی در فیلمبرداری، پسا تولید و توزیع فیلم» نوشته و در آن نگاهی بهروز در خصوص چگونگی تغییر شکل فنآوریهای دیجیتالی جدید در صنعت فیلم ارائه میدهد. این کتاب جزئیات چگونگی تفاوت هر مرحله از روند ساخت فیلمهای دیجیتال، تولید، توزیع و نمایش متفاوت را بررسی و پاسخهای روشنی برای بحث درباره جنجال هزینه و کیفیت ارائه میدهد. با مترجم کتاب، حسامالدین موسوی ریزی درخصوص این کتاب گفتوگویی و سینمای دیجیتال انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
برایان مککرنان
اگر موافق هستید گفتوگو را از عنوان کتاب شروع کنیم. اساسا «سینمای دیجیتال» یعنی چه؟ و آیا محتوا در سینمای دیجیتال متفاوت است؟
تعریف ساده و روشنی از سینمای دیجیتال وجود ندارد که همه بر سر آن توافق داشته باشند ولی میتوان گفت سینمای دیجیتال یعنی گرفتن تصاویر (تصویربرداری)، پساتولید (یعنی هر آنچه که پس از گرفتن تصاویر انجام میشود مثل تدوین، افزودن جلوههای دیداری و شنیداری، و غیره)، توزیع و در نهایت نمایش دیجیتالی اثر (فیلم) نهایی.
عنوان فرعی کتاب «انقلابی در فیلمبرداری، پسا تولید و توزیع فیلم» است؛ به نظر شما و نویسنده کتاب، آیا آن تحول عمیق در این سه حوزه صورت گرفته است؟
بله، به گمان من و نیز همانگونه که نویسنده در کتابش نشان میدهد این انقلاب در همان زمان تالیف و چاپ این کتاب یعنی سال 2005 آغاز شده بود و طی پانزده سالی که از انتشار کتاب اصلی میگذرد به امری فراگیر و ملموس بدل شده است.
زمانی که میگوییم سینمای دیجیتال منظور بهرهگیری از فناوریهای جدید در ساخت اثر سینمایی است؟
بله، ولی نباید تصور کنیم که این تحول یک شبه اتفاق اتفاده است. در واقع قدمهای اولیه تولید تصاویر دیجیتالی در دهه 60 میلادی برداشته شد، زمانی که دانشمندان ناسا متوجه شدند که تصاویر ارسال شده از ماه فاقد وضوح و پایداری لازم و کافی خواهند بود و این منجر به ساخت نوعی فناوری کامپیوتری شد که تصاویر ویدیویی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکرد. به عبارت دیگر، «دیجیتال» یعنی پردازش اطلاعات به وسیله کامپیوترهای پیشرفته. حال این کامپیوتر پیشرفته میتواند در دل یک دوربین کوچک عکاسی، یک دوربین بسیار پیشرفته و گرانقیمت فیلمبرداری یا در سیستم فوق پیشرفته یک فضاپیما جاسازی شده باشد.
آیا فیلمهایی که با فناوریهای دیجیتال ساخته میشود با آثاری که به صورت سنتی ساخته میشوند متفاوت هستند؟ و آیا فیلمهایی که با فناوری دیجیتال ساخته میشوند برای نمایش نیاز به سینمای دیجیتال دارند؟
ابزار و فناوری مورد استفاده متفاوتاند، ولی همان گونه که جورج لوکاس، یکی از افراد پیشرو و نوآور سینمای دیجیتال، توضیح میدهد، رسانه فیلم رسانهای داستانگو است. برای افرادی که میخواهند قصهای بگویند، شیوه و روش کار دقیقا شبیه هم و یک چیز است. هیچ فرقی نمیکند که از کدام فناوری برای بیان قصه و ساختن فیلم خود استفاده میکنید.
همانطور که شما نیز اشاره کردید در کتاب «سینمای دیجیتال: انقلابی در فیلمبرداری، پسا تولید و توزیع فیلم»، نویسنده جورج لوکاس را پیشتاز انقلاب سینمای دیجیتال معرفی میکند، در این رابطه توضیح دهید.
در دهه 1980 میلادی، لوکاس فیلم، شرکت فیلمسازی جورج لوکاس، سازنده یکی از اولین سیستمهای تدوین غیرخطی یعنی ادیت دروید بود. لوکاس همچنین بانی شرکت پیکسار است که از پیشگامان تولید فیلمهای سینمایی است که در آنها از فیلم برداری گرافیک کامپیوتری (CG) استفاده میشود. یکی از زیر مجموعههای لوکاس – فیلم، یعنی اینداستریال لایتاند مجیک، سازنده جلوههای ویژه دیجیتالی برخی از موفقترین فیلمهای آثار سینمایی است که برنده بیش از 14 جایزه اسکار در این زمینه شدهاند.
لوکاس -فیلم همچنین مهارتش در فناوری دیجیتال را در اختیار برخی پروژههای تلویزیونی مانند «ماجراهای ایندیانا جونز جوان» و نیز یک تشکیلات فعال در زمینه آموزش نرم افزارهای آموزشی قرار داده است. علاوه بر این، چندین سال است که صاحبان سینماها و نیز شرکتهای توزیع کننده ویدیوهای خانگی به منظور بهبود هر چه بیشتر پخش صدای فیلم در حال همکاری با لوکاس - فیلم هستند و از سیستم THX آن استفاده میکنند.
به گمانم بریان مککرنان در کتاب بیشتر سیر تاریخی سینمای دیجیتال را بازگو میکند و کمتر به مفهوم سینمای دیجیتال و چیستی و چگونگی آن میپردازد.
به نظر میرسد که نویسنده سعی کرده است تصویری کلی و عمومی از پیدایش و تکامل سینمای دیجیتال ارائه دهد که هم برای مخاطب خاص و هم مخاطب عام فهم پذیر و ملموس باشد. به علاوه، خود نویسنده در جایی در کتاب اشاره میکند که ما برای راندن یک خودرو لازم نیست از دانش فنی در مورد نحوه عملکرد موتور و بقیه قسمتهای آن آگاهی داشته باشیم، بلکه فقط کافی است بدانیم که چگونه باید از آن استفاده کرد.
از نظر مک کرنان آیا سینمای دیجیتال باعث ایجاد خلاقیت بیشتر میشود؟ آینده سینمای دیجیتال را چگونه میبیند؟
به نظر میرسد که هم مک کرنان و هم افرادی که در این کتاب درباره سینمای دیجیتال صحبت میکنند در یک چیز اتفاق نظر دارند: فناوری دیجیتال ابزاری قدرتمند و بدیع در اختیار فیلمسازان میگذارد تا خلاقیتشان را به منصه ظهور بگذارند. به عبارت دیگر، سینمای دیجیتال موجب خلاق شدن فیلمسازان نمیشود و هر کسی صرفا به دلیل ارزان و سهل الوصول و دمکراتیزه شدن ابزار و فناوری نمیتواند اثری هنری و ماندگار و خلاقانه بسازد.
این روزها کمی بیشتر از قبل مبحث سینمای دیجیتال در ایران مورد بررسی قرار میگیرد، شما دلیل این توجه را چه میدانید؟ آیا جامعه ما در خصوص دانستن مطالبی در این زمینه و برای واردن شدن به این مرحله از جهان سینما احساس نیاز میکند؟
بله، این هم مثل هر فناوری دیگری است که ما امروزه به کار میبریم، بسیاری این روزها گوشی موبایل هوشمند و تلویزیون دیجیتالی و گاه هوشمند، دوربین عکاسی و فیلمبرداری دیجیتالی دارند، پس طبیعی است افرادی که کارشان گرفتن مرتبط با تصویر، فیلم و داستانگویی با تصاویر است نیز این نیاز را کاملا حس کنند، به خصوص که فناوری دیجیتالی به نوعی منجر به دمکراتیزه شدن صنعت سینما شده است؛ زیرا هزینه ساخت یک فیلم دیجیتالی به مراتب کمتر از فیلم سلولوئید است.
آیا در ایران فیلمسازان برای ساخت اثر خود از این فناوریها استفاده میکنند؟ یا بهتر است اینطور بگویم که آیا سینمای ایران وارد مرحله سینمای دیجیتال شده است یا صرفا با ترجمه و صحبت درباره مضامین و مفاهیم آن باب آشنایی را فراهم کردهایم؟
سینمای دیجیتال سالهاست که وارد ایران شده، ولی نه به طور کامل. تا جایی که میدانم گرفتن تصاویر و تا حد زیادی تدوین به صورت دیجیتالی انجام میپذیرد، ولی در بخش توزیع ظاهرا هنوز بیشتر به صورت لوح فشرده (DVD) است و در بخش پخش هم به جز چند سینما در تهران، همچنان به شکل آنالوگ انجام میشود. به علاوه در ایران هنوز کمتر کسی از فیلمبرداری
گرافیک کامپیوتری (CG) استفاده میکند. گمان میکنم بخش مهم و بزرگی از این عقب ماندگی از جریان غالب در بسیاری از کشورهای پیشرو در گسترش سینمای دیجیتال به عدم سرمایه گذاری دولتی و خصوصی در این زمینه بر میگردد.
از دیدگاه شما کتاب «سینمای دیجیتال» برای کدام دسته از مخاطبان مناسب است؟
به گمانم این کتاب هم برای دانشجویان سینما و کسانی که تازه میخواهند وارد عرصه فیلمسازی شوند مناسب است و هم برای افرادی که سالها در این صنعت/هنر کار کردهاند. دانشجویان و افراد تازه کار در مییابند که با یک دوربین ساده و ارزان قیمت دیجیتالی و یک کامپیوتر میتوانند فیلمشان را بسازند و نیازی به پیدا کردن سرمایه گذار و سرمایه هنگفت ندارند. فیلمسازان، تدوین گران، فیلمبرداران و تهیهکنندگانی هم که سالها تجربه کار با فیلم سلولوئید و فناوری آنالوگ را یدک میکشند متوجه میشوند که گذار به فناوری دیجیتال چیزی است شبیه به ورود صدا و رنگ به سینما، یا پیدایش دوربینهای سبک در دهه 1960؛ هنر و مهارت داستانگویی تغییر نمیکند، ولی به کمک فناوری دیجیتال میتوان سریعتر و راحتتر کار کرد، با پول کمتر، و حاصل کار نهایی بهتر.
انتشارات سوره مهر کتاب «سینمای دیجیتال: انقلابی در فیلمبرداری، پسا تولید و توزیع فیلم» نوشته برایان مک کرنان، ترجمه حسامالدین موسوی ریزی را با شمارگان 1250 نسخه، در 320 صفحه و با قیمت 45000 تومان منتشر کرده است.
نظر شما