علیاصغر تقوی در گفتوگو با ایبنا:
واقعیت مجازی راهی برای درمان مالیخولیا/ بدنمندی شرح و تحلیل گوناگونی بدنها نیست
علیاصغر تقوی ضمن بیان این که با کشف علائم هیستریک در بیماران مالیخولیایی میتوان پروسه درمان بیمار در فضای واقعیت مجازی را نیز دنبال کرد اظهار کرد: بدنمندی انسانشناسی نیست، شرح و تحلیل شیوهها، مناسک و گونهگونی بدنها نیست. این یک پارادایم جدید در علوم انسانی است و نمیخواهد تعریف پیچیدهتری از مناسک و فنون بدنی ارائه کند؛ بلکه همان طور که بدنمندی به مثابه طبیعت است.
در ابتدای کتاب «درک مجاز از سینما تا مالیخولیا» آوردهاید که این اثر حقیقت و مجاز در فضای علم و دانش و فلسفه و هنر را بررسی میکند؛ درواقع با توضیح در این زمینهها به مفهوم مجاز میرسد؟
ابتدا یک توضیح کلی راجع به پروژه اصلی ما یعنی فلسفه و مجازی میدهم بعد پرسش را پاسخ خواهم داد. ما در دفتر مطالعات هنر و علوم انسانی وابسته به انتشارات فراهنر به دنبال آخرین یافتههای علمی در حوزه علوم انسانی به یک اولویت تازه در فضای تولید علم رسیدیم و آن هم کشف زوایای تازه از مجازی است. البته ممکن است خواننده عزیز چیزی که از مجازی تصور میکند همان فضای مجازی باشد که البته صحیح است اما این عبارت به همین مقدار از معنا بسنده نمیکند بلکه آنقدر دایره مفهوم مجازی برای ما گسترده است که هر آنچه شما آن را مجاز فرض کنید در بر گرفته و البته مجازی در این مسیر، واقعی را هم در بر خواهد گرفت. از این رو ما تنها به دنبال مفهوم مجاز یا همان مجازی نیستیم، بلکه زوایای تازه در فلسفه مجازیسازی را میکاویم.
امروزه برخی از فلاسفه میگویند که مجازی همان واقعی است بلکه از آن هم واقعیتر است، این مطلب را همانطورکه شما در پیشدرآمد همین کتاب و البته کتاب فلسفه و مجازیسازی خواندهاید، در سال 1393 در کلاسهای ارتقای اعضای هیئت علمی دانشگاهها و البته چند سال پیش از آن نیز در سایت شخصی خودم درج کردهام که ژرفای مجاز بینهایت است و ما قادر به درک اعماق آن نیستیم، آن گونه که همین فلاسفه باور دارند که مجازی به واقعی حمله کرده است. القصه این رشته سر دراز دارد.
برگردیم به قسمت اول پرسش شما که اشاره داشت به جستوجوی حقیقت و مجاز در فضای علم، دانش و فلسفه؛ خب آنطور که در خود این کتابها نیز اشاره شده است، مجازی آمده است و همه شاخههای علوم و دانش و فلسفه را درنوردیده است، نگاه ما به این موضوع صرفا سوالی یا فلسفی نیست، بلکه کاربردی است. میخواهیم بدانیم این پروژه مجازیسازی تا چقدر در حوزه علوم انسانی ورود کرده است و مدخل آن چیست، چه آثاری داشته است و در حقیقت چه دانش جدیدی در این ارتباط به وجود آمده است؛ همانطورکه در این مجموعه کتاب که تحت عنوان پروژه فلسفه و مجازیسازی در چندین مجلد گفته شده است، تولید علم و دانش در حوزه علوم انسانی به نحوی که بتوانیم درک مناسبی از فضای علمی جهان داشته باشیم، روند کندی را طی کرده است و لازم است به جای واردات ادبیات بیگانه از آن طرف آب، به دنبال واردات علم و دانش برای بهرهوری و زیست صحیح، کیفی و مطلوب باشیم. باید ببینیم ارمغان ما در حوزه فلسفه و علوم انسانی برای بشر گرفتار و دربند خویش چه چیزی خواهد بود. به هر روی این همه تلاش ما برای گسترش فضای تحقیق و مطالعه در باب فلسفه و مجازی یا علوم انسانی و فضای مجازی نیست و البته که این آغاز راه است.
این مجازی که نویسنده کتاب، ژواکیم براگا از آن صحبت میکند و شما نیز در صحبتهایتان به آن اشاره کردید به چه معناست و چرا در شاخههای علم و دانش و فلسفه و هنر بررسی میشود؟
البته ما در این پروژه با یک نویسنده و یا یک فیلسوف روبرو نیستیم با جهانی از فلاسفه و ادراک فلسفی و نظریات و مطالعات دقیق و علمی روبرو هستیم که در دانشگاهها و مراکز علمی و پژوهشی صورت گرفته است، چندان که خواندن این مطالب برای پژوهندگان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دکترای هنر و علوم انسانی توصیه شده است. لیکن در پاسخ سوال قبل نیز اشاره کردم که در این مجموعه هیچ غایتی برای ایجاد محدودیت در مفهوم مجازی برای من قابل درک نبوده است. من در این مجموعه تلاشی ندیدم که بخواهد مجازی را برای ما تعریف کند، گویی که مخاطب خود میداند مجازی چیست و درک او از این عبارت کامل است و نقصانی ندارد. اما در پی آن است که رهاورد فلسفی و علمی بروز و ظهور پدیده مجازی به مثابه فضای مجازی را برای مخاطب بازگو کند. این نشان دهنده یک رویکرد مثبت به اثرگذاری پدیده فضای مجازی در توسعه و تولید علمی آن هم در زمینه علوم انسانی است. همانطورکه همه میدانیم در زمینه علوم طبیعی بطور مثال علم پزشکی، شاهد تأثیرات شگرفی از پدیده مجازی در کشف قابلیتهای جدید و یا گونههای درمان تازهای در این حوزه بودهایم، اما آنچنان که شایسته بود در حوزه علوم انسانی از سینما گرفته تا مالیخولیا یا هر مقوله دیگری در این چارچوبها، توانایی برشمردن قابلیتهای ایجاد شده در ارتباط با فضای مجازی را حتی به اندازه تعداد انگشتان یک دست نداریم. این نشان دهنده این نیست که همچنین قابلیتهایی وجود ندارد بلکه ما از آن بیخبریم و نخواستهایم درک کنیم که این پدیده تا چه حد در علوم انسانی مداخله کرده و چه آثار و نتایجی داشته است.
در فصل اول کتاب «درک مجاز از سینما تا مالیخولیا» از حقیقت سینما و فضای سینما مستند صحبت میشود؛ آیا سینما واقعیت را نشان میدهد یا سینمای مستند؟
در بحث از سینما، چیزی که مد نظر است حقیقت نیست، اینجا سخن از کیفیتی است که مابین حقیقت و مجاز است. چیزی که نه مستند است و نه داستانی، نه واقعی است و نه تخیلی، سخن از کیفیتی است که از واقعی تا مجازی است. یعنی از مستند تا تخیلی، ممکن است که ما در داخل کشور خودمان به آن بگوییم مستند روایی، یا مثلا سینما حقیقت، اما واقعیت این است که اینها حرفهای ثابت شده، دقیق و علمی نیست، به گونهای سرگرمیهایی است که برای فراغت از پیشرفتهای علوم انسانی و صدالبته سینما ساخته و پرداختهایم. این بخش از مطالعات به بررسی آثار مایک راپاپورت و پیتر واتکینز دو فیلمساز قهار رسانههای غربی از جمله بی بی سی، میپردازد و نشان میدهد که چگونه شبکههای رسانهای غرب از جمله بی بی سی بر مبنای همین کشفها و تولید علمها در حوزه علوم انسانی، باورهای مردم را بسی ناجوانمردانه در جهت تحقق اهداف و مناسباتشان با جهان سیاست و قدرت تسخیر کردهاند و به خدمت درآوردهاند، بی آنکه ماهیت کذب آنها فاش بشود.
یکی دیگر از مباحث مطرح شده در کتاب واقعیت مجازی است، در این رابطه توضیح دهید. آیا از دید نویسنده، واقعیت مجازی، راهکاری برای درمان مالیخولیاست؟
بله واقعیت مجازی به عنوان یک نمونه از تولیدات حوزه علوم انسانی در ارتباط با فضای مجازی و یا بهتر است بگوییم پدیده مجازی، خود گویای کشف زوایای تازهای از آثار مهم این ارتباط است. نویسنده بر این باور است که درمان مالیخولیا از این طریق ممکن است، با کشف علائم هیستریک در بیماران مالیخولیایی میتوان پروسه درمان بیمار در فضای واقعیت مجازی را نیز دنبال کرد و آثار مثبت آن را در کاهش علائم هیستریایی شاهد بود. اما این یکی از دریافتهای ما از آثار واقعیت مجازی در کاهش علائم منفی و کشف زوایای مثبت و اثرگذار ارتباط علوم و دانشها با فضای مجازی است. بی تردید میتوان ساعتها درباره این آثار صحبت کرد و به کشفهای تازهتر دیگری نیز اشاره کرد، غافل از آنکه علوم روز به روز در ارتباط با فضای مجازی جهانی تازه را تجربه میکنند، ما همچنان در تولید علم در این حوزه کاهلیم.
اساسا درک مجازی و واقعیت مجازی چه کمکی به مخاطب میکند؟
همان طور که عموم مردم ما با این پدیده روبرو هستند تا چند سال دیگر؛ یا شاید کمتر از این زمان سواد مجازی یک ضرورت است. من نیز با اختلاف اندکی با فلاسفهای که معتقدند مجازی به واقعی حمله کرده است موافقم. مجازی کوچکترین زوایای پیدا و پنهان زندگی ما را درنوردیده است. جایی نیست که به کشف مجازی درنیامده باشد. لذا از همین منظر درک مجازی و البته به تبع آن واقعیت مجازی برای کسانی که میخواهند در آینده جهان نیز سهمی داشته باشند ضروری است. بیماری کرونا به عنوان یک پاندومی جهانی به ما فهماند که جهانی که در انتظار ماست جهان دیگری است. جهانی که انسانهای چند هوشی را میخواند و هوشمندان را بالاتر مینشاند. جهانی که در آن جا برای همه ما نیست، جا برای کسانی که درکی از آن ندارند نیست. من نمیخواهم این مطالب را تایید یا رد کنم هرچند که به وضوح میدانم پساکرونا ما را به درک جهانی دیگر فرا میخواند. به هر جهت ضرورت درک مجازی برای ما از زیستن ساده و معمولی تا بهتر زیستن در جهان مطلوب ماست.
کتاب دیگری که میخواهیم درباره آن صحبت کنیم «بدنمندی تصاویر: مرلو پونتی در میانه نقاشی و سینما» است. منظور از بدنمندی در این کتاب چیست؟ در بخشی از این کتاب نویسنده اشاره میکند که مرلو پونتی طبیعت را به عنوان بدنمندی میداند. در این زمینه توضیح دهید که چگونه پونتی طبیعت را در وجود انسان میداند.
بدنمندی بر خلاف جسمانیت که این روزها ممکن است به آن نیز تعبیرشود، یک کشف و رهاورد فلسفی بسیار ارزشمند و جالب است که در جهان فلسفه مغفول مانده است. بدنمندی در این چارچوب، انسان شناسی نیست، شرح و تحلیل شیوهها، مناسک و گونه گونی بدنها نیست. این یک پارادایم جدید در علوم انسانی است. نمیخواهد در ادامه انسان شناسی هرتز و نظائر آن باشد و نمیخواهد تعریف پیچیدهتری از مناسک و فنون بدنی ارائه کند. بلکه همان طور که در سوال اشاره کردید بدنمندی در اینجا به مثابه طبیعت است.
پونتی در کتاب «مرئی و نامرئی و یا پدیدار و نامرئی»، به خوبی اشاره کرده است؛ عنصر پدیدار بودن نه به حقیقت بدن تعلق دارد و نه به حقیقت جهان، از این رو بیننده و پدیدار با یکدیگر بازکنش دارند و ما نمیدانیم کدام میبیند و کدام دیده میشود. او در تفاوت بین رنگها و چیزها به دنبال تبلور لحظه موجودیت رنگی پدیدار بود. از این رو پدیدار برای او بافتی از تمایزات به نظر میرسید که در آن مرئی و نامرئی که به طور غیر مستقیم توسط یک خود نشان داده میشود درهم تنیده است. بنابراین بحث از بدن مندی و طبیعت نیز در ادامه همین دیدگاه –در جهان بودن- مرلو پونتی است. سخن از تجربههای زیسته و پیافکنی در تاملات پونتی خود نشانگر تاکید بر همین دیدگاه کلی اوست. از نظر او بدنمندی یک مفهوم کلیتر است، همان افق مشترکی را نشان میدهد که همه هستیها به آن تعلق دارد. تا جایی که میتوان آن را با مفهوم عنصر در تفکر سقراط گره زد.
ارتباط مفهوم بدنمندی با سینما و نقاشی در چیست؟
مرلو پونتی متاثر از ایده هوسرل با اندیشیدن به جهان در جهتی که از آن به سایه تفکر هوسرل یاد میشود، به مفهوم بدنمندی میرسد. یعنی نااندیشیده جهان پیرامون خود را بازتاباندن، دقیقا این بدنمندی معقول است که همه ما به آن تعلق داریم و در آن به یکدیگر تعلق داریم. این بدن مندی از تصاویر جهانهایی که بوجود میآید جدا نیست، در حقیقت معنا از ظاهر جسمانی و بدنی آن جدا نشدنی است. یعنی اینکه معنا متشکل از تصاویر است و دقیقا از طریق آنها ظاهر میشود. در این باب بهتر است بگوییم پونتی همان طور که در «چشم و ذهن» آورده است، بدن مندی را به عنوان دیدن معرفی میکند. این گونه است که میتوان تحلیل کرد مفهوم بدن مندی تا چه اندازه با سینما و نقاشی که در عنصر دیدن مشترکاند، در ارتباط خواهد بود.
در نهایت باید بگویم حرکتی در جهت تولید علم در حوزه علوم انسانی آغاز شده است، البته نقائص زیادی وجود دارد که به آنها واقفیم، ما تمام سعیمان را خواهیم کرد که در ویراست دوم و ویرایشهای بعدی تمام موارد نقص را رفع کنیم، اما کار بیعیب و نقص نیست، مهم حرکتی است که مغفول مانده بود و آغاز شده است. ما دو پروژه «بدن مندی» و «فلسفه مجازی» را در چندین مجلد کوچک و بزرگ و در چند قطع مختلف منتشر کردیم تا برای هر محقق و پژوهشگری به هر نحو قابل استفاده باشد. تلاش کنیم با معرفی جریانهای تازه علمی در کشور راه تولید علم در حوزه علوم انسانی را باز کرد به جای واردات ادبیات بیگانه از کسب دانش و علم بی بهره نباشیم.
انتشارات فراهنر کتاب «درک مجاز از سینما تا مالیخولیا» اثر ژواکیم برگا را در 1000 نسخه، 220 صفحه و با قیمت 58000 تومان و کتاب «بدنمندی تصاویر: مرلو پونتی در میانه نقاشی و سینما» اثر ماروکاربن را در 1000 نسخه، 204 صفحه و با قیمت 70000 تومان با ترجمه سیدعلیاصغر تقوی منتشر کرده است.
نظر شما